از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست.
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی
کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند
عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند
ابن ملجم های پی در پی شدند
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
در شرح مظلومیت مولایمان امیرالمومنین امام علی همین بس که در واقعه جنگ صفین لشگریان شام بنا بر حدیث شریفی که از پیامبر اکرم صلوات الله وسلامه علیه و آله در مورد عمار یاسر نقل شده بود(قریب به این مضمون که ای عمار تو را یک گروه یاغی که در اسلام وارد نشده اند میکشند ) از رویارویی با عمار دوری میکردند تا مبادا آن حدیث شاملشان شود اما همانها در مقابل امام انس و جان شمشیر کشیده بودند تا در راه خدا جهاد کرده باشند و انگار کر و کور شده بودند که آنهمه فرمایشات پیامبر اکرم را در مورد مولا علی ندیده و نشنیده بودند و همین است که علامه امینی فرموده اند کاش سراسر عمر می نشستم و می نوشتم که علی مظلوم است که علی مظلوم است . . .
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست.
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی
کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند
عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند
ابن ملجم های پی در پی شدند
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
Ali bash
به علع شناختم من به خدا قسم خدا را
التماس دعا
خدا خیرتون بده از صمیم قلب ازتون ممنونم همیشه التماس دعا
وقتي ضريح مطهر را ديدم بوي عطر خاصي را احساس كردم