بهمن سال 1368 در دبیرستان باهنر تهران مشغول به تحصیل بودیم.در راه برگشت متوج شدیم که استاد در مدرسه عالی شهید مطهری بعد ار نماز مغرب و عشا تلاوت دارد. شب با دوستان آمدیم. از همان شب مهر قرآن در وجود ما جان گرفت. خیلی ها به ایشان بدهکارند. چرا که تلاوتهای ایشان شور احیا کننده ای داشت. خداوند رحمتش کند.
استاد غلوش فوت کرده میخام بمیرم....زندگی بی معنا شده واسم..من از بچگی باش بزرگ شدم....توی عمرم اونقدری که امروز گریه کردم واسه استاد غلوش تا حالا گریه نکرده بودم...خدا رحمتش کنه...با خودم قول دادم هر روز دو رکعت نماز نثار روح استاد غلوش بزرگ کنم...ایشالله مورد قبول حق واقع بشه...بازم تسلیت میگم به همه ی جامعه قرانی چون متاسفانه یه ستون قرائت دیگه متاسفانه نیست و همچین کسی هم دیگه پیدا نخواهد شد...
ایشان دل های زیادی را بیدار کرد با نور قرآن
ان شاالله
اثباتش هم اذان زیبایش