سلام ، من و کیس احساسی عاشق هم بودیم ، ب مدت نه سال، چند وقت پیش قهر شدیم ، من اشتباه کردم و یک دعای جلب معشوق انجام دادم ، بعد دعا کلا حس خودم هم از بین رفته ، خواهش میکنم بگید چه جوری اون دعا رو باطلش کنم ،؟؟
سلام وقت بخیر، بعد از ۱۴ سال که تو زندگیم دچار بیماری لاعلاج شدم و نتونستم ازدواجکنم ودر دورانی که در مقطع دکترا پذیرفته شدم و چیزی از درسم نمانده، گره های وحشتناکی تو کاکارم افتاده ،تازه متوجه شدیم یک نفر برای من سحر کرده،یعنی از سمت همکار این خانم متوجه شدیم که این شیطان برام جادوکرده،الان که میدونیم چهکسی هست نمیتونیم بهش بگیم،چون بدتر میکنه،خواهش میکنم بگید چه کنم،هر راهی واسه باطل شدنش علما گفتن،انجام دادیم،اما برطرف نشده،من فکر میکردم اگر هر روز ایه الکرسی بخونم در پناه خدا محفوظم،اما اشتباه فکر میکردم،چطور یک زن شیطان،از روی حسد،میتونه زندگی یکنفر رو نابود کنه؟ در حالیکه من روحمم خبرنداشته چنین زنی داشته نقشه نابودی زندگی منو میکشیده!!خواهش میکنم راهنمایی کنید،موقعیت ازدواجمکه دیگه بهم خورد،لااقل میخوام تو این بخش زندگیم،یعنی کار و تحصیلم به نتیجه برسم،حتی این دوست مشترک، دیده که سال۸۶برای اینکه ازدواجنکنم جادوکرده و از سال ۹۷ برای اینکه نتونم درسمو تموم کنم،جادو کرده، که مدرک دکتری رو بموقع نتونم بگیرم ،چون اگر درسم تمام بشه،میتونم برای جذب شدن در دانشگاه به عنوان هییت علمی درخواست بدم! و این زن،کارمند همین دانشگاست و نمیتونه ببینه من استاد بشم،خواهش میکنم راهنمایی کنید! این چه جادویی هست که تاثیرش از تاثیر دعا زیر قبه امام حسین بیشتره؟؟؟ لعنت بههر کسی که با جادو زندگی کسی رو نابود میکنه
سلام من فکر میکنم کسی رو که من دوسش دارم و جادو وسحر کردن، براش کادو میفرستم قبول نکرده الکی گفته از اونجا رفتم شمارشو عوض کرده بهم بیمحلی و دوری کرده خیلی حالم بده چکار کنم چطوری اگه سحر وجادو یی اکه هست باطل کنم ممنون میشم پاسخ بدید
منوخواهرم تابه الان خواستگاری نداشتیم...پدرم گاهی توکارش گره میافته مادرم میگرنش سالهاس بادکتررفتنم خوب نمیشه...گاهی بی دلیل خسته وناامیدمیشم بدون اینکه بدونم چرا...گاهی کرخت وخستم...بعضی وقتابی دلیل روقلبم حس سنگینی میکنم یابی دلیل یا حتی با یه کارخیلی کوچیک وبی ارزش عصبی میشم روزبعدش ک فکرشومیکنم ازکارم تعجب میکنم...باهرک مهربونی میکنم ازم دورمیشه منم گاهی اوقات دعا وقران میخونم شبا به هیچ چیزبدی فکرنمیکنم اماخواب میبینم یه مردناشناس بدون اینکه چهرشوببینم ازارم میده حالم بدمیشه...یه وقتایی ازخودم متنفرمیشم...روزای دوشنبه وسه شنبه باعشقم ک قصدمون ازدواجه ودوسم داره به مشکل برمیخورم یعنی بااینکه هرشب سراغمومیگیره ولی تواین روزا خوابه ویه وقتایی بی دلیل دعوامونم شده البته بیشترازطرف من
وبعدش بشدت ناراحت میشم ک چراالکی دعواش کردم.وازخودم بدم میاد...کسی زیاد بامارفت وامدنمیکنه طرف مانیس بااینکه خونواده مهربونی دارم...بیشترشبا کابوس میبینم توخوابوبیداری حس میکنم کسی پیشمه شباخواب مرده میبینم یا یه عده دارن بهم میخندن یادعوامیکنم نمیدونم فک میکنم کسی طلسممون کرده...خداکنه اشتباه فکرکرده باشم...اینم بگم تنها تواتاق نمیتونم بخابم یه وقتایی ک خواهرم جایی مهمونه تواتاق تنها نمیخابم یابایدنورزیادباشه تواتاق یا پیش برادرم یامادرم میخابم...
حتی شغلی که خیلی علاقه دارم ارزوم پیداه کنم وقتی همون پیش نهادمیشه یاچندروزمیرم یاکلاقبول نمیکنم.2ازخواب دیربیدارمیشم3کسی بیدارم کنه حرفای میزنم ناراحت کننده و. دباره میخام بیدارمیشم ناراحت میشم میرم معضرت خواهی میکنم اگ همون موقع ی حرف بزنه متوجه منظورش نشم برداشت غلط میکنم دباره بی ادب میشم4زودباخوانواده به مشکل میرسم حتی باعث دورشدن میشم5اگه برم سرکاربیش اراز2هفته نمیشه نمیخام این کارهاادامه پیداه کند.چکارکنم
واقیعت داره؟