سلام
یکی از نزدیکانم دچار وابستگی شدید و عجیبی شده
چند بار هم منصرفش کردیم و خودش هم قبول کرد
ولی باز بعد از چند مدت دیدیم برگشت و الانم موضوع شدیدتر شده
جایی سوال کردیم گفتن سحر شده
نمیدونیم چیکار کنیم
خودش هم خیلی براش سخته
راهی برای باطل کردن این چیزا هست؟
ممنون میشم راهنمایی کنین
با تشکر
با سلام حضور کارشناسان محترم.
هر کاری و شغلی شروع میکنم شکست میخوره.و حتی برای کسی هم که میدم کار کنم کسب و کار اون هم کسان میشه.بهم گفتند جادو شدی.و باید سحر وجادوت را باطل کنی.راهنمایی کنید.ممنون
سلام
همش تو زندگیمون مشکل میاد . یه خونه برای فروش گذاشتم هر مشتری ای میاد خوشش میاد ولی میره پشت سرشم نگاه نمیکنه
یه خواستگارم نداشتم تو دانشگاه بچه های دانشگاهم منو جز خوبا میدونن ولی نمیدونم چرا این اتفاقا برای من و خواهرم میفته
کلا تو زندگیمون همش گره ایجاد میشه
سلام .تو رو خدا جوابمو بدین خیلی خسته ام. من ۳۸ ساله شدم. خواهرم ۴۵ سالشه. هنوز مجردیم .مطمین هستم ک طلسم شدیم ک هر کی میاد بهم میخوره. اوضاع مالی خوبی هم نداریم ک بخوایم جای بریم برای حل مشگل.
سلام !!! چمد سالی است د که بر هر در و دیواری میزنم تا اوضاعم بهبود یابد شدنی نیست !! من کسی بودم که بقولی دست در خاکستر میکردم پول پیدامیکردم > میگویند تو را بسته اند !!
سلام. من وخواهرم هم مجردیم. خواستگار چند هم زیاد اومد ولی همش دقیقه نود بهم خورد. هر راهی ک بگی رفتیم ولی جواب نداد یعنی دیگه باور مون شد ک طلسم شدیم. یه خواهرم ازدواج کرد اونم بچه دار نمیشه. دیگه نا امید شدیم.
راستش اصلا پولم برکت نداره و جمع نمیشه هر کاری میکنیم تا اخر میره ولی به سر انجام نمیرسه تلاشم زیاد میکینم کل خانواده کار میکنیم ولی اخر ماه هیچی نداریم کارمون هم حلاله برای مردم کار میکنیم ول یمیدونیم سحر جادو مون کردن
ایا دعا نویس با استفاده از اجنه میتواند از وقایعی مطلع شود که که محرمانه است و رازی بین دو نفر است پدرم ادعا میکنه که از اثرار ما مطلع میشود توسط دعا نویس لطفا راهنمایی کنید
با سلام اوضاع احوال زندگى و خانوادمون به كلى به هم ريحته بعد از متاركه يكى از برادرم با همسرش در عرض چندماه دوتا ديگه از زن برادرام هم اقدام به طلاق كردن با اينكه زندگى هاى خوبى داشتن
خودم حدود ١٢ سال پيش به برادر همون زنداداشم نه گفتم و بعد از اون ديگه موقعيت ازدواج بهم دست نداد و تو ى هر كارى درا به روم بسته بود حتى درس خوندن كه تلاش زيادى هم كرده بودم
روابطم حتى با اعضاى خانوادم روز به روز تيره تر ميشه
وهنوزم هر قدمى ميخوام بردارم يه سنگ بزرگ جلومه كه برداشتنش عملا غير ممكنه
مشكلات جسمى زيادى بدون هيچ دليلى بهم عارض شده و از اين دست مشكلات كه گفتنش مثنوى هفتاد من كاغذه
راه حل مى خوام فقط همين...
با سلام اوضاع احوال زندگى و خانوادمون به كلى به هم ريحته بعد از متاركه يكى از برادرم با همسرش در عرض چندماه دوتا ديگه از زن برادرام هم اقدام به طلاق كردن با اينكه زندگى هاى خوبى داشتن
خودم حدود ١٢ سال پيش به برادر همون زنداداشم نه گفتم و بعد از اون ديگه موقعيت ازدواج بهم دست نداد و تو ى هر كارى درا به روم بسته بود حتى درس خوندن كه تلاش زيادى هم كرده بودم
روابطم حتى با اعضاى خانوادم روز به روز تيره تر ميشه
وهنوزم هر قدمى ميخوام بردارم يه سنگ بزرگ جلومه كه برداشتنش عملا غير ممكنه
مشكلات جسمى زيادى بدون هيچ دليلى بهم عارض شده و از اين دست مشكلات كه گفتنش مثنوى هفتاد من كاغذه
راه حل مى خوام فقط همين...
یکی از نزدیکانم دچار وابستگی شدید و عجیبی شده
چند بار هم منصرفش کردیم و خودش هم قبول کرد
ولی باز بعد از چند مدت دیدیم برگشت و الانم موضوع شدیدتر شده
جایی سوال کردیم گفتن سحر شده
نمیدونیم چیکار کنیم
خودش هم خیلی براش سخته
راهی برای باطل کردن این چیزا هست؟
ممنون میشم راهنمایی کنین
با تشکر
کهشکارچیوشکاروجودداردواینبستگیبهاعتقادآنشخصدارد
اگرایمانبهسحروجادوداشتهباشداتفاقاترامثلجورچیندر
زندگیروزمرهملاکقرارمیدهدوجوردرمیاورد.اگردیدگاههمه
مثبتباشدمطمئنباشیدکههمهچیزبروقفمرادمیگذردولیمنفی
فکرکنیدهماناتفاقیکهبرابرباسحروجادووطلسمناممیبرند
میافتد.همهچیزبهخودتانواطرافیانتانبستگیدارد.توقعاتزیاد
وغیبتکردنومقایسهباغیرپرهیزکردهتادنیابروقفمرادباشد.
هر کاری و شغلی شروع میکنم شکست میخوره.و حتی برای کسی هم که میدم کار کنم کسب و کار اون هم کسان میشه.بهم گفتند جادو شدی.و باید سحر وجادوت را باطل کنی.راهنمایی کنید.ممنون
همش تو زندگیمون مشکل میاد . یه خونه برای فروش گذاشتم هر مشتری ای میاد خوشش میاد ولی میره پشت سرشم نگاه نمیکنه
یه خواستگارم نداشتم تو دانشگاه بچه های دانشگاهم منو جز خوبا میدونن ولی نمیدونم چرا این اتفاقا برای من و خواهرم میفته
کلا تو زندگیمون همش گره ایجاد میشه
خودم حدود ١٢ سال پيش به برادر همون زنداداشم نه گفتم و بعد از اون ديگه موقعيت ازدواج بهم دست نداد و تو ى هر كارى درا به روم بسته بود حتى درس خوندن كه تلاش زيادى هم كرده بودم
روابطم حتى با اعضاى خانوادم روز به روز تيره تر ميشه
وهنوزم هر قدمى ميخوام بردارم يه سنگ بزرگ جلومه كه برداشتنش عملا غير ممكنه
مشكلات جسمى زيادى بدون هيچ دليلى بهم عارض شده و از اين دست مشكلات كه گفتنش مثنوى هفتاد من كاغذه
راه حل مى خوام فقط همين...
خودم حدود ١٢ سال پيش به برادر همون زنداداشم نه گفتم و بعد از اون ديگه موقعيت ازدواج بهم دست نداد و تو ى هر كارى درا به روم بسته بود حتى درس خوندن كه تلاش زيادى هم كرده بودم
روابطم حتى با اعضاى خانوادم روز به روز تيره تر ميشه
وهنوزم هر قدمى ميخوام بردارم يه سنگ بزرگ جلومه كه برداشتنش عملا غير ممكنه
مشكلات جسمى زيادى بدون هيچ دليلى بهم عارض شده و از اين دست مشكلات كه گفتنش مثنوى هفتاد من كاغذه
راه حل مى خوام فقط همين...