منم آرش سپاهی مردی آزاده به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را اینک آماده
مجوئیدم نسب فرزند رنج و کار گریزان چون شهاب از شب چو صبح آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
در این پیکار در این کار
دل خلقی است در مشتم امید مردمی خاموش هم پشتم
کمان کهکشان در دست کمانداری کمانگیرم شهاب تیزرو تیرم ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر
مرا باد است فرمان بر
در این میدان....بر این پیکان هستی سوز سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
نیایش را دو زانو بر زمین بنهاد
به سوی قله ها دستان زهم بگشاد
برآ ای آفتاب ای توشه امید
برآ ای خوشه خورشید
تو جوشان چشمه ای من تشنه ای بی تاب
برآ سر ریز کن تا جان شود سیراب
چو پا در کام مرگی تند خو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاش جو دارم
به موج روشنائی شست و شو خواهم
زگلبرگ تو ای زرینه گل من رنگ و بو خواهم
انتقام از امریکا باید خیلی بزرگتر باشد که هم حساب کار دستش بیاد هم دیگر کشور های خود فروخته منطقه ... ما زندگی با ذلت نمیخوایم.. سردار به شهادتت حسادت میکنم و بغض گلومو گرفته.
سلام برشهیدان وطن شهادتتون مبارک سردارتسخیر قلوب ایرانیان وآزادمردان جهان انتقامتون را بزودی از این رژیمان غاسب خواهیم
گرفت ومجلس ترحمی برای کل شهدا درقدس برپا خواهیم کرد شما
نوردیدهامون با آرامش بخوابید چون دستپرورده هاتون بیدار است
ای خدا انگار دوباره پدرم از دستم رفت انگار جوان رشیدم به شهادت رسیده والله که نابودی اسرائیل و آل سعود وتروریستهای حاکم بر آمریکا در مقابل خون این سردار بزرگ چیز کمی است.
سکوت نکنین خواهش میکنم سکوت نکنین لعنت به حقوق بشر آمریکاییی لعنتتتتت
چرا پایگاه های آمریکا تو خاک عراق هنوز با خاک یکسان نشده.
چرا پایگاه های آمریکا تو خاک عراق هنوز با خاک یکسان نشده.
مجوئیدم نسب فرزند رنج و کار گریزان چون شهاب از شب چو صبح آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
در این پیکار در این کار
دل خلقی است در مشتم امید مردمی خاموش هم پشتم
کمان کهکشان در دست کمانداری کمانگیرم شهاب تیزرو تیرم ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر
مرا باد است فرمان بر
در این میدان....بر این پیکان هستی سوز سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
نیایش را دو زانو بر زمین بنهاد
به سوی قله ها دستان زهم بگشاد
برآ ای آفتاب ای توشه امید
برآ ای خوشه خورشید
تو جوشان چشمه ای من تشنه ای بی تاب
برآ سر ریز کن تا جان شود سیراب
چو پا در کام مرگی تند خو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاش جو دارم
به موج روشنائی شست و شو خواهم
زگلبرگ تو ای زرینه گل من رنگ و بو خواهم
گرفت ومجلس ترحمی برای کل شهدا درقدس برپا خواهیم کرد شما
نوردیدهامون با آرامش بخوابید چون دستپرورده هاتون بیدار است