۵ ساله درس من تمام شده و تمام جاهایی که متقاضی هیئت علمی بودند را رفتم. دو جا نمره های لازم را آوردم اما.....به خاطر آشنا نداشتن جذب نشدم.
آخرین باری که رفتم با توجه به بهترین بودنم اعتراض کردم و دانشگاه متاسفانه بخشنامه ای را اجرا کرد که معمولا اجرا نمی شود و من را جذب نکرد ظاهرا شخص خاصی مد نظرشان بود که امتیاز لازم را نتوانست حتی با اینکه یکسال طولش دادند بدست اورد...
خدایا به کی باید بگم این همه درد را...
تعداد معلمان بازنشسته دوباره دعوت به کار شده حدود ۲۰۰ هزار نفر است
ناشناس
۱۳:۳۱ ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
آخه با اين حقوق هاي چندر غاز يك هيئت علمي بخصوص دانشگاه آزاد، هيئت علمي شدن چه فايده اي دارد؟؟!! حقوق در دانشگاه آزاد معادل يك راننده بيسواد استخدام شده در معدن سونگون (معدن مس تبريز) مي باشد. اين همه بي ارزش بودن تحصيلات را كجاي دلمون بگذاريم؟؟!
کاشکی همونم برامون بود . بعد از این همه سال درس خواندن و گرفتن مدرک دکتری باید بیکار باشم. اونم در شرایطی که بعضی از هم نسام با داشتن پارتی و مدرک ارشد هیئت علمی هستند.
ناشناس
۱۳:۰۶ ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
جالب است که اکثر بازنشستگان در غیر انتفاعی های یا شریک هستند یا استخدام شده آند. باید وزارت علوم از غیر انتفاعی ها بخواهد از جوانان استخدام کنند و نسبت دانشجو به استاد را به حد نرمال برسانند. این نسبت باید بیست به یک باشد و لی حالا دویست به یک است و جذب ندارند سهامداران حقوق دوبل می گیرند و سود سهام نیز در یافت می کنند .این هم دانشگاهی ما
حتی روشهای اماری ساده رو هم بلد نبود استاد من... انقدر توهین و بی ادبی کرد.. اخرم رفتم با یک پژوهشگر خارجی کارو یاد گرفتم.. استادم تنها دغدغه ش این بود نویسنده مسئول باشه..
دو سال تموم زندگیمو سوزوند برای روش های اماری اشتباه و نمیگفت من بلد نیستم. دو سال روز و شب میرفتم و میامدم.. نق میزد که اینها اشتباهه..بذارشون کنار..چرا اینجوری کردی..
اما همون کارو با یک پژوهشگر خارجی که هزاران کیلومتر از من دورتره و اصلا همو ندیدیم، یک ماهه انجام دادم.. چرا؟
ما فقط استرس اینده مونو نداریم، استرس ارتقا استادمون هم ما باید تجربه کنیم...
استرس اینکه از قدرتش بر علیه ما استفاده نکنه...
و ما رو از کار و زندگی بندازه..
قول های الکی میدهند تا کارشون راه بیفته..
انواع کار و بیزینسهای جانبی با اسم هییت علمی بودن براشون مهیا میشه. و ما عین برده ها باید کارهاشونو بکنیم.
دکیتاتوری پنهان راه انداخته اند اساتید. جرا کسی صدای ما جوان ها رو نمیشنوه؟
با مقاله های ما ارتقا میگیرند، حتی قول های الکی میدهند، اما بعد که کارهایشان را انجام دادیم، کنار میگذارند.
اکثریتشان نمیتوانند به تنهایی حتی یک صفحه مقاله رو بنویسند.
دیکتاتوری واقعیه که دانشجویان را به بردگی میگیرند برای منافع خودشون.
پیرمرد 76 ساله بازنشسته از دانشگاه شهید بهشتی رو گذاشتند رییس دانشکده مدیریت ! دوستان و رفقای بازنشسته رو در دانشگاه آزاد پستهای مدیریتی داده اند و اسمش رو گذاشتند جوانگرایی در دانشگاه آزاد!
چرا گزارشی از جذب هیات علمی در دانشگاه آزاد از دوسال پیش تهیه نمیکنید . جذب هیات علمی مملو است از بورسیه های جامانده از دانشگاههای دولتی و جذب دوستان و رفقا و آقازاده ها .سازمان بازرسی کجاست ؟
آخرین باری که رفتم با توجه به بهترین بودنم اعتراض کردم و دانشگاه متاسفانه بخشنامه ای را اجرا کرد که معمولا اجرا نمی شود و من را جذب نکرد ظاهرا شخص خاصی مد نظرشان بود که امتیاز لازم را نتوانست حتی با اینکه یکسال طولش دادند بدست اورد...
خدایا به کی باید بگم این همه درد را...
دو سال تموم زندگیمو سوزوند برای روش های اماری اشتباه و نمیگفت من بلد نیستم. دو سال روز و شب میرفتم و میامدم.. نق میزد که اینها اشتباهه..بذارشون کنار..چرا اینجوری کردی..
اما همون کارو با یک پژوهشگر خارجی که هزاران کیلومتر از من دورتره و اصلا همو ندیدیم، یک ماهه انجام دادم.. چرا؟
ما فقط استرس اینده مونو نداریم، استرس ارتقا استادمون هم ما باید تجربه کنیم...
استرس اینکه از قدرتش بر علیه ما استفاده نکنه...
و ما رو از کار و زندگی بندازه..
قول های الکی میدهند تا کارشون راه بیفته..
انواع کار و بیزینسهای جانبی با اسم هییت علمی بودن براشون مهیا میشه. و ما عین برده ها باید کارهاشونو بکنیم.
با مقاله های ما ارتقا میگیرند، حتی قول های الکی میدهند، اما بعد که کارهایشان را انجام دادیم، کنار میگذارند.
اکثریتشان نمیتوانند به تنهایی حتی یک صفحه مقاله رو بنویسند.
دیکتاتوری واقعیه که دانشجویان را به بردگی میگیرند برای منافع خودشون.
.