من هنوز نگاه میکنم، اما ن واسه خود فیلم بلکه بخاطر اینکه خیابونا و صحنه های اون موقع رو برام دوباره تداعی میشه، یا این میوفتم اون موقع خبری از دلارو گرونیو دزدی، مال مردم خوری رو بورس نبود، یاد اونموقع که همه تو ی طبقه از جامعه بودیم، هرسال بدتر از پارسال، خدا لعنت کنه باعث بانی رو
فقط کرخه تا راینش رو توی سینما دیدم ، برای بار اول خوب بود فقط ، وگرنه این فیلم ها که نام بردین اصلا نمیشه تا آخرش تحمل کرد و نگاه کرد. من که هیچ لذتی از این فیلم ها نمیبرم فقط وقتم تلف میشه اگر به این فیلم ها نگاه کنم، خوش به حال شما که این فیلم های ضعیف براتون لذت بخشه، طبق اصل لذت بردن از چیزهای کوچک. ولی دادا ما که از فیلم های دیگه لذت میبریم که یکم توش هیجان داشته باشه و قصه اش هم گیرا باشه ، که متاسفانه در فیلم های داخلی این مقوله رو نمیبینم ، هر کدام که پرفروش بودن در سینما نگاه کردم لذت نبردم
فیلم آژانس شیشه ای رو حتی برای بار اول هم نتونستم تحمل کنم چه برسه که بخوام باز هم ببینم، فیلم های که نام بردین شاید برای شما قشنگ باشه، البته سلیقه های متفاوته و باید به همه سلیقه ها احترام گذاشت.
فیلم آژانس شیشه ای رو حتی برای بار اول هم نتونستم تحمل کنم چه برسه که بخوام باز هم ببینم، فیلم های که نام بردین شاید برای شما قشنگ باشه، البته سلیقه های متفاوته و باید به همه سلیقه ها احترام گذاشت.
هر کدوم از این فیلمها که اسمشون برده شد واقعا آثار خوب و به یاد موندنی بودند، مثل فیلم روز واقعه که با دیالوگ درخشان خسرو شجاع نوری که میگفت مسیح را مسیحیان نکشتند چگونه است است که مسلمانان امام خود را میکشند. ولی یه چیزی رو هم باید در نظر گرفت و اون اینکه واقعا سینمای ایران به اون درجه رسیده که کل افتخاراتش به همین چند تا اسم ختم بشه. یعنی ما واقعا آثاری دیگه ای نداریم؟ چند سال باید بگذره تا کارگردان هایی مثل مرحوم علی حاتمی پیدا بشه تا بتونیم به سینمامون افتخار کنیم؟
چون به حقیقت نزدیکترند
و خانه دوست کجاست.
و البتهههههه بچه های آسمان.