
پیشبه سوی ششمین قهرمانی کشتی در جهان؛
پیشبینی سایت آمریکایی از ۲ طلای ایران در جهانی کشتی آزاد
به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ باشگاه خبرنگاران در نظر دارد به همه سوالات کاربران در خصوص بیماریهای مختلف به کمک کارشناسان پاسخ دهد، شما میتوانید سوالات خود را در این قسمت مطرح کنید.
ولی دارو نمیخورم دکتر نوشته برام ولی نمیخورم .سعی میکنم باهاش کنار بیام و کنترلش
هر وقت سمتم میاد میگم اخرش اینه ک بمیرم به جهنم هرچی میشه
باور کنید چندبار ک تکرار میکنم خوب میشم
ما انسانیم قوی هستیم و غیرممکن وجود نداره .بدون قرص لطفا درستش کنید
من دائماً استرس دارم
ربطی به هیچ چیزم نداره استرسم
از بچگی اینطوری بودم
استرس دارم که عقب نمونم
استرس دارم که کسی که پیشمه از دست بدم
حتی وقتی بچه بودم پدرم کمی دیر میکرد همش استرس میگرفتم
یادمه یکبار وقتی سوار دوچرخه خودم شدم با خودم فکر میکردم اگر پدرم فوت کنه ما چجوری قراره زندگی کنیم
دوچرخه رو هم حتی باید بفروشیم
من خیلی چیزها آزارم میده
دختر ۲۲ ساله هستم . چند ماهی هست که دچار وسواس فکری اعتقادی شدم که اوایل شدید تر بود اما خدا رو شکر به پیشنهاد مشاور ام به پزشک طب سنتی مراجعه کردم و دکتر تشخیص دادند غلبه سودا دارم که باعث افکار وسواسی و تشدید آنها شده ، بعد از مصرف دو دوره داروهای دکتر اضطراب ، استرس، تحریک پذیری، افسردگی و بی خوابی های من بهتر شد و زندگی برای من قابل تحمل تر شد ، متاسفانه بیماری های روحی خیلی آزار دهنده و گاهی اوقات غیر قابل تحمل هستند و چون خودم به بیماری وسواس مبتلا شدم بقیه کسانی که از بیماری های روحی رنج میبرند رو درک میکنم .
پیشنهاد من برای دوستان این هست که برای درمان بیماری های روحی شون حتما حتما به یک روان درمانگر و روانشناس ماهر و دلسوز مراجعه کنند و در کنارش حتما حتما به یک پزشک طب سنتی ماهر و با تجربه مثل دکتر خیراندیش دکتر روازاده و .... مراجعه کنند ( با یک سرچ ساده هم میتونید پزشکان طب سنتی خوب رو پیدا کنید که خدا رو شکر تعدادشان کم نیست ) و بدون شک إن شأ اللّه تاثیر مثبتی خواهد داشت .
در طب سنتی و اسلامی اعتقاد بر این هست که تمام جهان از چهار عنصر آب ، هوا ، خاک و آتش تشکیل شده که غلبه هر کدام از این چهار عنصر باعث بروز انواع بیماری های جسمی و روحی میشه؛ (مثلا غلبه سودا در مغز باعث افکار وسواسی و منفی میشه یعنی باعث وسواس فکری و افسردگی و تشدید وسواس فکری میشه ) که اگه این غلبه کنترل بشه و به تعادل برسه در کنار روان درمانی و مشاوره نتیجه بخش خواهد بود و إن شأ اللّه و بهبودی حاصل میشه . ضمنا دعا و ارتباط با خدا و مقدسات و اماکن مذهبی هم برای برگشت آرامش مقید و اثر بخش هست.
من يك سوال دارم ميخواستم بدونم يك شخصى كه دچار افسردگى هست از من سوال كرده من استرس و تپش قلب دارم من چه راهنمايي ميتونم بكنم ؟ ممنون ميشم پاسخ بديد
۱سرگیجه ام طولانی شود صورتم ورم میکند
۲سرگیجه ام تمام شود وسواس دارم به دل میگم این حتما تأثیر کرده واعتماد به نفس خود را از دست می دهم وناامید میشوم استرس واضطرابم زیاد میشه موقع که استرس ام زیاد شوداحساس میکنم یه چیز تو شکمم است اینگار چیزی یخ یخ یا خله خله میکنه
۳حمله میاد ناخود آگاه میترسم وبا خود میگم از من دیگه خلاص است موقعکه حمله بیاد بعد ارحمله سرم بیشتر گیج میشه
۴در یگ موضوع زیاد دقت کنم یا زیاد پیاده روی کنم زیاد میشم ویا کدوم مریض یا فلج یا میت را ببینم زیاد میشم
لطفا کمکم کنید این چه نوع بیماری است؟ وپیش کدوم دوکتور برم تابه درس وزندگی ام برگردم ممنون
ببخشید من ی خواهر دارم 40ساله مدت یکی دوساله میگه سرم درد میکنه و بارها بردیمش پیش متخصص مغز و اعصاب ام ار ای سی تی اسکن عکسهای مختلف گرفتن ازش چند تا دکتر خوب بش گفتم اصلا شما مشکل سردرد ندارین و کاملا سالمین ولی مشکل شما فقط فکر کردن هستش ک زیاد فکر میکنین چند روز پیش ازش پرسیدم آجی بگو ب چی فکر میکنی اولش ممانعت کرد و نگفت اصرار کردم آخرش گفت ک ب این فک میکنم ک دوس ندارم هیچ کاری رو انجام بدم مثلا اینکه کسی اگ بهم بگ این استکان رو برام بیار یا ورش دار ناراحت و شاکی میشم و خیلی بش فک میکنم و اینکه حوصله هیچ کس و هیچ کاری ندارم تموم فکرم همینه ب این فک میکنم ک دوس ندارم کاری رو انجام بدم هیچ کاری و افسرده ام ...توروقران تورو ب امام رضا قسمتون میدم راهنماییم کنین ک چکار کنیم براش ببریمش پیش دکتر روانشناس یا هرجایی ک میدونین بگین حضرت عباسی التماستون میکنم آخه وضعیتش خیلی خرابه دوستان میوفتع زمین ی پتو می ندازه روش و شده ی روز کامل پتو رو ازروش بلند نکرده ازشم می پرسی چرا این کارو میکنی میگ ولم کنین حوصله ندارم میترسم خدایی نکرده چ میدونم دیوونه شه و دیگ نشه براش کاری انجام داد قسمتون دادم تورو خدا کمکم کنین
من ۴۲ سالمه و همیشه برای انجام کارهام مثل شغل در گذشته هم برای درس اضطراب زیادی دارم همیشه احساس میکنم از پس کارهام برنمیام
حدود يك ساله كه ازدواج كرديم و متوجه افسردگي خانمم شدم كه همراه با علايمي چون ناراحتي بي شمار ، زود رنج بودن،منفي نگري كردن در مواقعي پرخاشگري شديد هرز گاهي هم از فرط ناراحتي و اندوه نه چشمانش ميبينه، نه صدايي ميشنوه، بعضا فك دهانش قفل كرده يا قسمت چپ بدنش بي حس و لمس ميشه چندين بار به پزشك مراجعه نموديم ولي متاسفانه با وجود بهبودي مختصر اما همچنان با اين علايم روبرو ميشه لطفا راهنمايي بفرمائيد چون واقعا مستاصل موندم كه چه بايد كرد.
بنده شخصی 43 ساله هستم و در زمانهایی که دچار استرس میشم پیش از زمان خوابیدن شب هنگام ، در رختخواب ، اولا دچار تنگی نفس میشم
بنده به مدت 10سال هست که دچار استرس شدهام بهگونه ای که در حال حاضر این استرس روی معده ام تاثیر گذاشته،طوری که من غذا میخورم تپش قلب میگیرم،ضمنا کتر گوارش گفتن شما گاستریت مضمن دارید باید اعصابتونو واسترستونو کنترل کنید،چیکار کنم که بعد از تپش قلب نگیرم یا استرسم کنترل بشه،لطفا راهنمایی بفرمایید که شدیدا تو عذابم...با تشکر...
بنده در ارتباطات مشکل و وسواس دارم . با کسی بنای دوستی نمی ذارم وحس میکنم که بعد از دوست و صمیمی شدن از نقاظ ضعف من استفاده کرده و مرا آلت دست قرار داده ومرا استثمار خواهد کرد و یا در جمع نمی توانم براحتی صحبت کنم زبانم بند می آد و می خندند و در شوخی ها سربسرم می ذارند من کم می آرم و کلاً در ایجاد رابطه مشکل دارم و با دوستان و حتی با خانواده ام و برادرانم که تحویلم نمیگیرند. و بسیار شکاک و محتاط و بی توجه به مسائل هستم و زود باور هستم و 47 سالمه . لطفا مرا راهنمایی کنید تو را خدا. با تشکر
نزدیک 1 سال است با تشخیص دکتر متخصص به بیماری فوبیا،سرترالین 50 دو نوبت در روز مصرف میکنم...اما پس گذشت مدتی بر اثر تنش ها روزمره علایم فوبیا به سراغم میاید... و نزدیک به دو سال است از نفخ شدید رنج میبرم...آیا بیماری بنده درمان قطعی دارد؟
علایم جسمی بنده:تنگی نفس شبانه-نفخ دایمی شکم-گاهی آریتمی قلب-عرق سرد و...
لازم به توضیح است در معاینات قلبی از جمله نوار قلب و اکو قلب هیچگونه عارضه قلبی بجز پرولاپس خفیف نداشتم.
با تشکر
من دو تست افسردگی انجام دادم که متاسفانه نتایجش نگران کنندس..خودم اطمینان دارم..
بیکاری.بیکاری.بیکاری
کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری ام
اما سالیان طولانی بیکارم..خنواده به لحاظ مالی بسیار ضعیفند و خودم هم بیکار...نگران
قدرت تصمیم گیریم ضعیف شده
بلاتکلیف و سردرگمم
به دام چه کنم ،چه کنم افتاده ام
فکر کنم دچار وسواس فکری هم شده ام
تمرکز ندارم
همش مضطرب و نگرانم
بغض دارم.......
بزرگترین ورشکستگی جهان از دست دادن اشتیاق است...که اکنون من دچار آنم...
خواهش میکنم کمک کنید ....سپاسگزارم.
این باعث خیلی چیزا شده در من شده و مشکلاتی واسم پیش اورده
خیلی زود از حرفاشون ناراحت میشم نمیتونم بی اعتمادیشون نسبت به خودم رو تحمل کنم
الان که میخام برای ارشد بخونم و به اهدافم برسم این مشکل باعث شده اصلا نتونم تمرکز کنم
اگه میشه یه راهنمایی بکنید چیکار کنم؟؟
چجور این مشکل رو رو بی اهمیت کنم برای خودم.
من یه اخلاقی دارم خیلی از ادم هایی که تو زندگی میبینمشون رو دوست دارم . خیلی هاشون هم به من میگن ماهم همین احترام واحساس رو به تو داریم. حساب انسان های ضعیف از هر لحاظ مالی .جسمی اونا که جدایه میشنم کلی گریه میکنم. منتها به هیچ کدوم از این ادم ها اعتماد ندارم. یعنی از یه جایی برای اینکه سر کار نباشند ارتباط تمو کم میکنم. رحمم میاد بهشون میدونن من خالی بستم .منتها نمی دونم چرا عوض نمی شم.شاید به خاطر اینکه +یک شهریوریم
باتشکر
من مردی 42 ساله هستم مهمترین خصوصیت اخلاقی من از دوران کودکی تمایل به تنهایی است از تنهایی لذت می برم در خارج از خانه بسیار کم صحبت می کنم وتمایلی به ارتباط با دیگران ندارم به خصوص زمانی که از دیگران درخواستی داشته باشم گاهی دچار اضطراب و افسردگی می شوم اعتماد به نفس پایینی دارم به طوری که در حضور دیگران قادر به انجام کارهایی که در آنها مهارت زیادی هم دارم نیستم
زندگی برایم نا خوشایند وخسته کننده است به طوری که مرگ برایم یک آرزو شده است وبرای آن لحظه شماری می کنم به تازگی به شدت احساس تنهایی و بی کسی می کنم هر شب قبل از خواب گریه می کنم ایمان واعتقادم به خدا زمانی بسیار قوی بود ولی به تازگی بسیار کم رنگ شده است اراده ام برای حل مشکلات بسیار ضعیف شده واحساس می کنم به بن بست رسیده ام حتی نزدیک ترین افراد زندگیم مانند پدر ومادر چشم دیدنم را ندارند با اینکه خودم با آنها رابطه ی خوبی داشته ودارم تنمها چیزی که من را به این دنیا پایبند کرده فرزندانم هستند
تمایل زیادی به درد دل کردن با دیگران پیدا کرده ام ولی احساس می کنم دیگران من را درک نمی کنند ومن را انسانی احمق وکودن فرض می کنند گاهی خودم نیز به این باور میرسم لطفا من را راهنمایی کنید
من دچار وسواس پاكي و نجسي هستم كه از والدين به ارث بردم وبه شدت درحال آب كشيدن و ترديد راجع به پاكي خود و پيرامونم هستم و اين واقعا عذاب آور است
لطفا راهنمايي كامل و موثر نماييد
با تشكر
همسرم وسواس فکری و عملی دارد ، او همواره در طول شبانه روز در حال حساب کردن دغدغه های فکری خود است .خیلی اذیت می شود .برای درمان به روانپزشک و طب سنتی مراجعه کرده ایم اما بهبودی حاصل نشده است.خواهشمند است راهنمایی بفرمایید.
ممنون از باشگاه خبرنگاران جوان
هیچ کس در این کشور و در دنیا جز خود و اطرافیان آدم وسواسی نمی توانند به او کمک کنند.
البته داستن احکام خیلی موثره. بهتره صحبتهای آقای حاج آقا فرح زاد در برنامه سمت خدا رو گوش بدیدو البته اگر وسواس شما منشا دینی داره........ کمک کنید
علت لرزش دستانم در آزمایشگاه چیست و راه درمان ان کدام است؟
مدت یکسال است که ازدواج کرده ام , در این مدت رفتار های همسرم عجیب بنظر میرسد . مثلا ماهی ۳ الی ۴ بار خانه تکانی میکند مدام از گرد و خاک حرف میزند و وقتی من به دستشویی میروم میگوید پاهایت را هم بشور . لیوان چای یا آب را حق ندارمروی میز بگذارم چون میز لک میشود . وقتی به او میگویم وسواسی شده او جواب میدهد که من نظافت را رعایت میکنم و تو نسبت به آن بی توجهی. لطفا راه حلی بدهید , آیا من مشکل دارم یا همسرم دچار وسواس است ؟
من 10 سال وسواس عملی دارم ک الان دو سه ساله وسواش فکری هم اضافه شده و در مورد نجاست هست به طوری ک هربار میخوام دستشویی و حمام برم استرس شدید میگیرم و سه ساله ازدواج کردم و الان میترسم اگ بچه دار شم اولا نتونم از پس اون بربیام بعد هم اونم دچار وسواس بشه ب صورت ارثی و همسرمم از این قضیه رنج میبره
هروقت ارامش دارم وسواسم کنترل میکنم ولی وقتی استرس دارم شدیدتر میشه
همسرمم ب خاطر ابکشی طولانی اذیتم میکنه و همینم استرسم تشدید میکنه و بارها هم بش گوشزد کردم ولی فایده نداره
ممنون میشم اگه راهکاری ارائه بدید
موفق باشید
تا الان که چندین سال میگذرد هنوز خوب نشدم با این که دارو هم مصرف کردم لطفا دارویی برای درمان کامل وسواس و درمان استرس و اضطراب معرفی و نحوه ان را هم از دکتر بپرسید
الان پنج ساله دارو مصرف ميكنم
دپاكين ٥٠٠ والانزاپين ٥ وپرانول ٢٠ ميل
بنظرتون تا آخر عمر بايد دارو بخورم
ممنون
دختر۲۰ هستم که دچار وسواس وضو ونماز هستم یعنی همش میگم نکنه غلط باشه نکنه درست نباشه
این وسواسم از زمانی شروع شد که سال کنکورم یک دفعه چند ماه به کنکور همه درسامو گذاشتم کنار پیش روانپزشک هم رفتم داروی فلوکستین بهم داد ولی بعد از یه ماه به این دارو حساسیت پوستی به صورت کهیر روی دستام ایجاد شد
حالا من چه کار باید بکنم؟
وسواس نجس وپاکی هم یه مقدار دارم ولی وسواس نمازم بیشتر اذیتم میکنه
از همه شما میخوام اول به خدا توکل کنید و تسبیح همراه خود داشته باشید و ذکر بگید و سوره غافر و یس رو مرتب بخونید
به هیچ چیز منفی هم فکر نکنید و خودتون رو رها حس کنید و به پیش آمدها فکر نکنید
خدا از انسان ترسو بیزاره از هیچی جز خدا نترسید
هر روز دوش بگیرید و واسه خودتون بهترین لباسا رو بپوشید و مرتب باشید
خدا همراه ماست
از همه شما میخوام اول به خدا توکل کنید و تسبیح همراه خود داشته باشید و ذکر بگید و سوره غافر و یس رو مرتب بخونید
به هیچ چیز منفی هم فکر نکنید و خودتون رو رها حس کنید و به پیش آمدها فکر نکنید
خدا از انسان ترسو بیزاره از هیچی جز خدا نترسید
هر روز دوش بگیرید و واسه خودتون بهترین لباسا رو بپوشید و مرتب باشید
خدا همراه ماست