
باشگاه خبرنگاران جوان - آموزشهای حین ازدواج از دهه ۷۰ در ایران با هدف تقویت بنیان خانواده و کاهش طلاق اجرا شده و در قوانین تسهیل ازدواج جوانان و حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مورد تأکید قرار گرفته است. با این حال، موانع متعدد اجرایی، اثرگذاری این برنامه را کاهش میدهد. در همین راستا، به مناسبت فرا رسیدن روز ازدواج، گزارش منتشرشده در سایت مرکز پژوهشهای مجلس که به بررسی این چالشها پرداخته و راهکارهایی برای بهبود سیاستگذاری در این زمینه ارائه کرده، تحلیل میشود. این گزارش توسط کارشناسان مرکز پژوهشها، زهره حسنی سعدی و ریحانه رحمانیپور، تدوین شده است.
این گزارش با عنوان بررسی چالشها و موانع اجرایی آموزشهای حین ازدواج با تمرکز بر وضعیت اجراییسازی ماده (۸) قانون تسهیل ازدواج جوانان و ماده (۳۸) قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت «نشان میدهد که آموزشهای حین ازدواج با مشکلات عمیقی در طراحی و اجرا مواجهاند که اثربخشی آنها را به شدت کاهش داده است. یکی از مهمترین مسائل، فقدان یک نظریه علّی روشن است که مشخص کند این آموزشها دقیقاً چه مشکلی را هدف قرار دادهاند. در حالی که هدف اعلامشده، تقویت پایداری خانواده و کاهش طلاق است، محتوای آموزشی عمدتاً بر موضوعاتی مانند فرزندآوری متمرکز شده که با نیازهای زوجین در آستانه ازدواج همخوانی ندارد.
این تشتت در اهداف باعث شده تا برنامهریزی محتوایی دچار پراکندگی شود و آموزشها به جای مهارتافزایی عملی، به ارائه اطلاعات نظری محدود شوند. برای مثال، بخشهای حقوقی و روانشناختی، که برای مدیریت تعارضات زندگی مشترک حیاتیاند، در حاشیه قرار گرفته و آموزشهای سلامت جنسی، که تنها بخشی از نیازهای زوجین را پوشش میدهد، برجسته شده است.
ساختار اجرایی این برنامه نیز با چالشهای جدی مواجه است. وزارت بهداشت، به عنوان متولی اصلی، تنها برای بخش سلامت جنسی آموزشها مناسب است، در حالی که موضوعات گستردهتری مانند مهارتهای ارتباطی، مدیریت مالی خانواده و مسائل حقوقی نیازمند همکاری بیندستگاهی با نهادهایی مانند قوه قضائیه یا سازمانهای فرهنگی است. نبود هماهنگی بین آموزشهای پیش، حین و پس از ازدواج، که باید به صورت یک فرآیند یکپارچه طراحی شوند، باعث شده تا این برنامه به جای ایجاد یک زنجیره آموزشی منسجم، به مجموعهای از اقدامات پراکنده تبدیل شود. علاوه بر این، کمبود مربیان متخصص، بهویژه در مناطق کمتر برخوردار، و فرآیند غیرشفاف انتخاب آنها، کیفیت آموزشها را کاهش داده است. حقالزحمه پایین مربیان نیز باعث شده بسیاری از آنها از ادامه همکاری منصرف شوند، که این امر در برخی مراکز به حذف سرفصلهای کلیدی منجر شده است.
از منظر مالی، تأمین بودجه آموزشها از محل اعتبارات ماده ۳۵ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، بدون برنامهریزی دقیق، به ناکارآمدی دامن زده است. گزارش تأکید میکند که نبود نظام مالی شفاف، امکان تخصیص منابع کافی برای بهبود زیرساختها و جذب مربیان را محدود کرده است. این مشکل در کنار محدودیتهای عملیاتی مراکز بهداشت، مانند ساعت کاری ۶ ساعته و تداخل با زمان آزمایشهای ازدواج، باعث شده که زوجین نتوانند از آموزشها به طور کامل بهرهمند شوند.
ضعف در هدفگذاری آموزشهای حین ازدواج
عوامل خارجی نیز نقش مهمی در کاهش اثربخشی این برنامه دارند. زمانبندی نامناسب کلاسها، که معمولاً در دوره پرمشغله پیش از ازدواج برگزار میشود، تمرکز زوجین را کاهش داده و آموزشها را به فعالیتی تشریفاتی تبدیل کرده است. ناهمگونی مخاطبان، از نظر تحصیلات، فرهنگ و تجربه ازدواج، چالش دیگری است. برای مثال، زوجی با تحصیلات دانشگاهی و زوجی با تحصیلات پایین یا تفاوتهای فرهنگی در مناطق مختلف، نیازهای آموزشی متفاوتی دارند که محتوای یکسان فعلی پاسخگوی آن نیست. این ناهمگونی، همراه با محدودیتهای زیرساختی مراکز بهداشت، اثرگذاری آموزشها را به حداقل رسانده است.
برای رفع این چالشها، گزارش پیشنهاد میکند که ابتدا ضرورت و اهداف آموزشهای حین ازدواج با یک نظریه علّی مشخص بازنگری شود و شیوهنامه موجود اصلاح گردد تا اهداف شفاف و با مراحل دیگر آموزش هماهنگ شود. سیاستگذاری و تدوین محتوا باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار شود تا هماهنگی بیندستگاهی بهبود یابد. همچنین، فرآیند انتخاب مربیان باید شفاف شده و از ظرفیت اعضای هیئتعلمی دانشگاهها برای تأمین حداقل نیمی از مربیان استفاده شود، بهگونهای که تدریس در این دورهها به عنوان تکلیف استخدامی و امتیازی برای ارتقای شغلی آنها محسوب گردد. زوجین نیز باید بر اساس تحصیلات، فرهنگ و شرایط تأهل غربالگری شوند تا محتوای آموزشی متناسب با نیازهای آنها ارائه شود. علاوه بر این، آموزشها میتوانند تا یک سال پس از عقد ازدواج ارائه شوند و دریافت وام ازدواج به گذراندن این دورهها منوط گردد. در نهایت، راهاندازی یک سامانه یکپارچه آموزش عمومی خانواده پیشنهاد شده است تا آموزشهای مختلف در حوزه خانواده ساماندهی شده، کیفیت آنها بهبود یابد و از برگزاری سوری دورهها جلوگیری شود.
روز ازدواج فرصتی است تا چالشهای آموزشهای حین ازدواج جدی گرفته شود. گزارش اشاره شده نشان میدهد که این برنامه، با وجود پتانسیل بالا، به دلیل مشکلات ساختاری و محتوایی در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده است. با اجرای پیشنهادات سیاستی، میتوان این آموزشها را به ابزاری مؤثر برای تحکیم خانواده و کاهش طلاق تبدیل کرد و گامی در جهت حمایت از زوجین جوان برداشت.