
باشگاه خبرنگاران جوان - روزنامه «تازبائو» ایتالیا درتازهترین تحلیل خود از سکوت شرم آور اروپا در قبال تجاوز به یک کشور مستقل و بزرگ توشت: تشدید تنش اخیر بین اسرائیل و ایران، چیزی که مدتها وجود داشت را، با وضوح دردناکی آشکار کرده است: سیاست غرب در حال سقوط آزاد به سمت خنثی بودگی اخلاقی و استراتژیک است.
این روزنامه ایتالیایی ادامه داد: با تماشای حمله اسرائیل، سکوت دیپلماتیک اروپا و واکنش سختگیرانه و متین بعدی ایران، حقیقتی را مشاهده میکنیم که نادیده گرفتن آن دشوار است: غرب توسط چهرههایی رهبری میشود که تصمیم نمیگیرند، نمیتوانند تصمیم بگیرند و نقشی را بازی میکنند که سناریوی آن در جای دیگری نوشته شده است.
در این تحلیل آمده است: وعدههای ترامپ، که با نمایش مرسوم و میانمایگی هالیوودی در بوق و کرنا رفته بود، مانند شیشه در برابر واقعیت سیاسی بینالمللی خرد شدهاند. جایی برای سادهلوحی وجود ندارد: رئیس جمهور آمریکا، که ناشیگری خود را به یک سبک سیاسی تبدیل کرده است، هرگز هیچ شانس واقعی برای تغییر جهت نداشته است، و تنها یکی دیگر از عناصر صحنهای است که مدتهاست از کنترل امر سیاسی به معنای دقیق کلمه خارج بوده است.
تازبائو اضافه کرد: آمریکا، که آرزوی یک سیاست خارجی کمتر تهاجمی را در سر میپروراند، با درماندگی شاهد افول آرزوهایش برای صلح بوده است. برعکس، رهبران ایران امروز در تضاد با نوسانات غرب، وقار استراتژیک نادری از خود نشان میدهند. در بحبوحه طوفان، دولت تهران با قاطعیت و تدبیر واکنش نشان داده و از تحریکات بیمورد اجتناب کرده و خود را بازیگری معتبر و مسئول نشان داده است.
نشریه ایتالیایی مینویسد: در همین حال، اروپا، که در توهم اهمیت و استقلال لجوج است، به سیاست خودکشی در قبال روسیه ادامه میدهد و هر بار که زمین را از دست میدهد، اصرار بیمارگونهای در از سرگیری مجدد نشان میدهد. این منطق، که در مورد اسرائیل و ایران نیز مشهود است، نشان میدهد که رهبران غربی نه برای خیر مردم خود، بلکه برای چیزی مبهم و دوردست، در جای دیگری عمل میکنند، جایی که قدرت بدون مسئولیت و بدون خطر اعمال میشود. بحران اعتباری که غرب را تحت تأثیر قرار داده است، بیضرر نیست: جهان خارج از باغ غرب، از ایران تا روسیه، با عبور از چین، به نتایج منطقی و عملگرایانه میرسد.
این رسانهی ایتالیایی توضیح داد: اکنون هر وعده غربیها با سوءظن نگریسته میشود، مذاکرات فاقد ارزش اساسی به نظر میرسند. از دست رفتن اعتماد به رهبران غربی، ناگزیر جایی برای اشکال دیگر گفتوگو، ولو شدیدتر و فوریتر، باقی نمیگذارد. روابط بینالملل در تاریخ معاصر بر پایه بیطرفی مفروض هنجارها و قوانین معتبر جهانی بنا شده است، بیطرفی که هرگز بدبینی واقعبینانه سیاست را کنار نگذاشته است: آنچه برای برخی تروریست بود، برای برخی دیگر مبارز آزادی بود و کسانی که در روایت یک روزنامه گلو میبریدند، در روزنامهای دیگر شورشیان میانهرو شمرده میشدند.
این روزنامه ایتالیایی در پایان نوشت: با این حال، سکوت دیپلماتیک تحمیل شده بر ایران توسط غرب، که تنها توسط چهرههایی مانند فون در لاین و کالاس شکسته شد (در این حد که تا از تهران بخواهند بدون واکنش رنج بکشد!)، یک واقعیت آشکار و چشمگیر را آشکار میکند: هرگونه تظاهر به بیطرفی از بین رفته است. دیگر نه حتی مدارا در انتقاد رسمی از نقض قوانین بینالمللی، که توسط طرف خودی انجام میشود و نه درخواست خجولانه برای صلح که با بیطرفی عمومی بیان میشود، امکان ندارد. ما وارد زمانی شدهایم که در آن تعصب حزبی آشکارا اعلام میشود، که در آن هر کس آشکارا ادعای استثنایی بودن خود را میکند و آشکارا آنچه را که در دیگران محکوم میکند، توجیه میکند. این شاید نگرانکنندهترین واقعیتی باشد که از نظم جهانی جدید پدیدار شده، پدیدار میشود.
منبع: ایرنا