امروز همه‌مان در میدان جنگیم و هرکس باید جای خودش را در این میدان پیدا کند و بایستد.

باشگاه خبرنگاران جوان - یادم هست در عملیات فوعه و کفریا، نخستین‌بار بود که گردان‌های صابرین با تمام تجهیزات وارد میدان شدند. نگاه عمومی این بود که حالا نیروهای نخبه و آموزش‌دیده آمده‌اند؛ می‌زنند و می‌روند جلو. روحیه‌ها بالا بود. اما نتیجه؟ دو مجروح، دو شهید، و باقی عقب نشستند. شوک سنگینی بود. همون محور را یکی از گردان‌های ساده‌ی دفاع محلی گرفت و نگه داشت. واقعیت این بود که بچه‌های صابرین هنوز جنگ‌ندیده بودند. آمادگی روانی برای آنچه در میدان می‌گذشت، نداشتند.

جامعه‌ی ما هم امروز در همان وضعیت است. هنوز در شوک آغاز جنگیم. هنوز با تلفات، هزینه‌ها و واقعیت سخت و بی‌رحمِ جنگ کنار نیامده‌ایم. اما باید بدانیم که در میدان جنگ، مهم‌ترین مؤلفه، روحیه است؛ و روحیه از دل همین مردم، همین فضای عمومی، شکل می‌گیرد و زنده می‌ماند.

امروز همه‌مان به‌نوعی در میدان جنگیم. یکی در خط مقدم، یکی در رسانه، یکی در فضای خانواده، دانشگاه یا محل کار. هرکس باید جای خودش را در این میدان پیدا کند و بایستد.

این جنگ، انتخاب ما نبود. دیر یا زود، تحمیل می‌شد. حالا که شده، نق زدن و جا زدن راه‌حل نیست. بله، شرایط سخت است؛ اما وضع دشمن هم تعریفی ندارد. آن‌ها هم تحت فشارند. تحرک امروز در تهران، همراه با پیوست رسانه‌ای‌اش، بخشی از یک آزمایش است: «آیا ایران هنوز چنته‌ی موشکی و عزمش پر است؟»

پاسخ این پرسش، فقط با رادار و موشک داده نمی‌شود؛ پاسخ اصلی در امنیت روانی جامعه و ایستادگی مردم نهفته است.

در هر کشوری، هنگام بحران، یک هسته‌ی سخت وجود دارد که بقیه‌ی جامعه به آن تکیه می‌کند. در ایران، همین ما هستیم؛ و در اسرائیل هم صهیونیست‌های افراطی که فعلاً محور قدرت‌اند. اما اگر حملات هدفمند به زیرساخت‌ها و فضای روانی دشمن ادامه پیدا کند، جبهه‌ی آن‌ها زودتر ترک می‌خورد. تحلیل‌گران عرب برای این موقعیت اصطلاحی دارند: "معرکة عض الأصابع"؛ نبرد گاز گرفتن انگشت‌ها. آن‌که زودتر فریاد بکشد، بازنده است.

اکثر ما نه در سامانه‌های پدافندی نقش داریم، نه در شلیک موشک‌ها. عزیزانی در آن جبهه جان‌فشانی می‌کنند و خدا حفظشان کند. اما این به معنای بی‌تکلیفی ما نیست.

تکلیف ما چیست؟ اکنون زمان آن است که: قر نزنیم.
خودمان را نبازیم.
سنگرمان را پیدا کنیم.
و وظیفه‌مان را ادا کنیم.

و مهم‌تر از همه، فراموش نکنیم که این فشارها، زخم‌ها و هزینه‌ها بی‌حاصل نیستند. هر ایستادگی، هر شبی که با اضطراب و ترس می‌گذرد هزینه‌هایی است برای فردایی که در آن کسی نتواند ما را تحقیر کند، نادیده بگیرد یا برای امنیت‌ و استقلال‌مان شرط و شروط بگذارد.

ما فقط برای بقا نمی‌جنگیم. برای این می‌جنگیم که فرزندان‌مان در دنیایی زندگی کنند که در آن، کرامت، اقتدار، انتخاب و هویت، حقوقی بدیهی باشند؛ نه امتیازاتی که باید در ازای آن‌ها باج داد.

ما مقاومت می‌کنیم تا نفس‌کشیدن در امنیت، برای همیشه «حق» باشد نه «موهبت».

و این معنا، از دل همین فشارها کشف می‌شود. هرکه امروز ایستاده، بخشی از این معنای بزرگ است.

منبع: کانال تلگرامی آه

برچسب ها: ایران ، وطن
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.