
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - در جریان نشست سالانه ناتو در روز چهارشنبه، ترامپ بهطور ضمنی اذعان کرد که ادعای پیشین او مبنی بر «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران، زودهنگام و نادرست بوده است.
پس از آنکه بمبافکنهای B-۲ Spirit نیروی هوایی ایالات متحده با استفاده از بمب فوقسنگین GBU-۵۷/B معروف به «بمب نفوذگر سنگرشکن» (MOP) به تأسیسات هستهای فُردو در ایران حمله کردند، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ اعلام کرد که این حملات «بهطور کامل و تمامعیار، سایتهای هستهای ایران را نابود کردند.»
به همین ترتیب، وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، نیز روز یکشنبه به خبرنگاران گفت که توانمندیهای هستهای ایران در جریان «عملیات چکش نیمهشب» از بین رفته است؛ عملیاتی که در آن بمبافکنهای دوربرد از پایگاه هوایی وایتمن در ایالت میسوری پرواز کرده و به همانجا بازگشتند. این مأموریت، نخستین استفاده عملیاتی از بمب MOP بود—و آنطور که ادعا شد، کاملاً موفقیتآمیز.
برنامه هستهای ایران عقب افتاده است—اما نابود نه
اگرچه واژه «نابودی کامل» این روزها به واژه محبوب مقامات دولت آمریکا برای توصیف وضعیت برنامه هستهای ایران بدل شده است، اما در میان جامعه اطلاعاتی آمریکا، واژه دیگری بهطور مکرر شنیده میشود: «دستنخورده». گمانهزنیها رو به افزایش است که با وجود توان بالای بمب سنگرشکن GBU-۵۷/B، این سلاح موفق به شکستن استحکامات بتنی ایران، دستکم در فُردو، نشده است—جایی که تاسیسات هستهای در دل کوه و با لایههای عظیمی از بتن ساخته شدهاند.
بهروشنی میتوان گفت که این حملات به برنامه هستهای ایران آسیب زدهاند، اما این آسیب احتمالاً بیش از حد بزرگنمایی شده است. بر اساس اسناد ارزیابی نشتیافته سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) که در اختیار شبکه CNN قرار گرفته، برآورد فعلی این است که این حملات، برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه عقب انداختهاند، نه چند سال—و این، فاصله زیادی با مفهوم «نابودی کامل» دارد.
کاخ سفید به گزارشهای رسانهای که یافتههای جامعه اطلاعاتی را زیر سؤال میبردند واکنش نشان داده و مدعی شده است که افشای این اسناد تلاشی برای بیاعتبار کردن دولت و حتی خلبانان جنگی مأموریت بوده است—گرچه عملیات مزبور در واقع توسط بمبافکنها و با حمایت صدها هواپیمای دیگر انجام شد.
سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، کارولین لویت، به CNN گفت: «همه میدانند وقتی چهارده بمب سیهزار پوندی با دقت کامل روی اهداف فرود میآید، نتیجهاش نابودی کامل است.»
ترامپ نیز بر ادعای خود پافشاری کرده و در شبکه Truth Social نوشت: «یکی از موفقترین حملات نظامی در تاریخ. سایتهای هستهای ایران کاملاً نابود شدهاند!».
اما ترامپ در سخنرانی آرامتری در نشست ناتو در لاهه، تلویحاً اعتراف کرد که اطلاعات موجود «قطعی» نیست و در واقع اذعان کرد که گفتههای قبلیاش اغراقآمیز بودهاند.
او افزود: «کلمهای که ابتدا استفاده کردم—که برایمان دردسرساز شد—«نابودی کامل» بود. خواهید دید که واقعیت چیست. اسرائیل گزارشی درباره این موضوع تهیه میکند، تا جایی که اطلاع دارم. به من گفتند که آنها گفتهاند نابودی کامل صورت گرفته.»
ایران در تأسیسات فُردو از بتن ویژهای استفاده کرده است
وضعیت دقیق تأسیسات فردو هنوز نامشخص است، زیرا تحلیلگران غربی تنها میتوانند از تصاویر ماهوارهای برای ارزیابی میزان آسیب استفاده کنند. اما کارشناسان معتقدند که این تأسیسات ممکن است تا حدی یا حتی کاملاً سالم باقی مانده باشد—نه فقط بهخاطر ساخت آن در دل کوه، بلکه بهخاطر استفاده از نوع خاصی از بتن.
این بتن، بتن معمولی مورد استفاده در ساخت جادهها، پلها و ساختمانها نیست. بهگفته کارشناسان، ایران احتمالاً از «بتن فوقمقاوم با کارایی بالا» (UHPC) استفاده کرده است—بتنی که مقاومت فشاری آن میتواند تا ۱۰ برابر بتن سنتی باشد و در برابر ضربات بیرونی بسیار مقاومتر است.
این نوع بتن در دهه ۱۹۸۰ توسط ارتش آمریکا برای پروژههای خاص، از جمله مراکز فرماندهی، توسعه یافت و از سال ۲۰۰۰ بهطور تجاری در پروژههای عمرانی بهکار گرفته شد. با افزودن الیاف فولادی و سایر مواد، UHPC به نوعی ماده مرکب تبدیل میشود که در برابر ترکخوردگی مقاوم است و انرژی جنبشی بسیار بیشتری را جذب میکند.
مسابقه تسلیحاتی بمبها و بتنها ادامه دارد
از زمان جنگ جهانی اول، زمانی که ارتش آلمان سنگرهای خود را با بتن تقویت کرد، مسابقهای برای تولید تسلیحاتی آغاز شد که بتواند این استحکامات را نابود کند. در جنگ جهانی دوم، آلمان گلولههای ویژهای به نام Röchling ساخت که برای نفوذ به سنگرهای بتنی طراحی شده بودند. انگلیس نیز بمب عظیمالجثه ۲۲ هزار پوندی «گرند اسلم» را توسعه داد که میتوانست سطح سختی را شکافته و پس از نفوذ، منفجر شود.
در آستانه جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، مشخص شد که عراق از پناهگاههای زیرزمینی بتنی بهره میبرد، و بمبهای موجود ۲ هزار پوندی قادر به نفوذ در آنها نیستند. در مدت کمتر از یک ماه، نیروی هوایی آمریکا بمبهای پیشرفتهتری ساخت که توسط جنگندههای F-۱۱۱ بر فراز عراق رها شدند.
از سال ۲۰۱۲، نیروی هوایی ایالات متحده در حال تحقیق برای بهبود توانایی نفوذ به تأسیسات سختشده بوده است. این پژوهشها به ساخت بمب ۳۰ هزار پوندی MOP انجامید که تنها بمبافکن B-۲ قادر به حمل آن است—گرچه انتظار میرود بمبافکن نسل بعدی B-۲۱ نیز بتواند آن را حمل کند.
اکنون، گمانهزنیهایی مطرح است که حتی بمب MOP نیز برای نفوذ به تأسیسات سختی همچون فردو کافی نیست، و نیاز به سلاحی بزرگتر و قدرتمندتر وجود دارد. اما فعلاً هیچ هواپیمای عملیاتیای برای حمل سلاحی بزرگتر وجود ندارد، و B-۲۱ نیز احتمالاً توانایی حمل آن را نخواهد داشت.
این تنها بخشی از نگرانی است؛ بخش دیگر، پیشرفت طرف مقابل در استحکامسازی پناهگاههاست.
طبق گزارش Popular Mechanics، چین در حال آزمایش «ترکیبات سیمانی با درجه عملکردی متغیر» (FGCC) است—نوعی بتن لایهای با خواص گوناگون. این ماده ممکن است در برابر قویترین بمبهای موجود مقاومت کند، و افزایش اندازه بمب نیز لزوماً راهحل نیست.
آینده این رقابت چیست؟
شاید نسل بعدی سلاحهای سنگرشکن، موشکهای مافوق صوت باشند—موشکهایی که با سرعت و انرژی جنبشی بالا و نه انفجار شیمیایی، پناهگاهها را هدف قرار میدهند.
از زمانی که دیوارهای ضخیم شهرهای اروپایی در برابر توپخانه و باروت سقوط کردند، رقابتی بیپایان میان ساخت پناهگاهها و سلاحهایی برای تخریب آنها آغاز شده است. در حال حاضر، به نظر میرسد که پناهگاهها در این مسابقه جلوتر هستند—دستکم تا زمانی که سلاحی نوین وارد میدان شود.
منبع: نشنال اینترست