رهبر ایران می‌تواند پیروز واقعی این درگیری باشد، پس از اینکه ملت ایران توانایی قابل توجهی برای تلافی حملات اسرائیل و آمریکا از خود نشان داد.

دوشنبه شب، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، آتش‌بسی بین اسرائیل و ایران را اعلام کرد که ظرف چند ساعت به اجرا درآمد. البته، مانند هر طرح ترامپ، این موضوع را باید با احتیاط فراوان نگریست. اما حداقل در حال حاضر، این تحول به دو هفته پرهیاهو که با حمله اسرائیل به ایران آغاز شد، پایان داده است. پس از آن، شاهد تلافی‌جویی تهران، ورود آمریکا به معرکه با حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، و پاسخ عمدتاً نمادین ایران به پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه بودیم.

اسرائیل پیش از این، آخر هفته گذشته تمایل خود را برای کاهش تنش نشان داده بود. شاید برنامه‌ریزان اسرائیلی واکنش شدید ایران را پیش‌بینی نکرده بودند، یا بیش از حد به خسارات وارده به قابلیت‌های نظامی جمهوری اسلامی اطمینان داشتند. همچنین مشخص شد که استیو ویتکاف، فرستاده آمریکا، در تمام مدت با طرف ایرانی در تماس مستقیم بوده است. آنچه در چند روز گذشته بین آمریکا و ایران رخ داد، بیشتر شبیه یک نمایش بود تا جنگ، مشابه درگیری طراحی‌شده‌ای که پنج سال پیش پس از ترور ژنرال قاسم سلیمانی به وقوع پیوست.

رهبران سیاسی آمریکا ادعا‌های پرطمطراقی درباره وارد آوردن ضربه‌ای ویرانگر به تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان مطرح کردند. با این حال، ارزیابی‌های نظامی درباره خسارات وارده، به‌ویژه در مورد سایت غنی‌سازی فردو که زیر کوه دفن شده است، محتاطانه‌تر به نظر می‌رسید. زمان همه چیز را روشن خواهد کرد، اما احساس عمومی خوش‌بینانه به نظر نمی‌رسد.

فراتر از فضاسازی رسانه‌های غربی

فردو، هسته اصلی برنامه غنی‌سازی هسته‌ای ایران است، با سانتریفیوژ‌های پیشرفته‌ای که می‌توانند اورانیوم را تا آستانه نظامی ۹۰ درصد غنی‌سازی کنند. تخمین زده می‌شود که ایران در حال حاضر ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی در اختیار دارد. افزایش آن به ۹۰ درصد کاملاً امکان‌پذیر به نظر می‌رسد، اما این به معنای آن نیست که ایران به زودی بمب هسته‌ای خواهد داشت؛ بلکه مواد کافی برای مونتاژ چند بمب را دارد، اما طبق برخی تخمین‌ها، این فرآیند ممکن است چند سال طول بکشد.

مارس گذشته، جامعه گسترده اطلاعاتی آمریکا، از طریق مدیر خود، تالسی گابارد، به کنگره اطمینان داد که ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای نیست – نتیجه‌ای که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز به آن رسیده بود. آخر هفته گذشته، ترامپ با دستور حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، این ارزیابی را نادیده گرفت. هنگامی که خبرنگاران از او پرسیدند، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه او، اظهار داشت که ارزیابی اطلاعاتی بی‌اهمیت است. ده‌ها میلیارد دلار که سالانه توسط مالیات‌دهندگان آمریکایی برای بزرگترین دستگاه اطلاعاتی روی زمین هزینه می‌شود، تنها برای اینکه مقامات ارشد یافته‌های آنها را بی‌اهمیت بدانند.

ساعاتی پس از انجام عملیات تلافی‌جویانه عمدتاً نمادین ایران در روز دوشنبه، یک توافق اعلام شد. اگر آتش‌بس برقرار بماند و از اینجا راه را برای یک توافق هسته‌ای جدید هموار کند، ترامپ به شکلی پرطمطراق خود را به عنوان پیروز، معامله‌گر و مرد صلح معرفی خواهد کرد – ضمن اینکه مقداری اعتبار را در میان پایگاه ناامید شده ماگا (Make America Great Again) خود نیز بازیابی می‌کند.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، ممکن است بزرگترین بازنده این درگیری باشد. ظاهراً او به تخریب برنامه هسته‌ای ایران دست نیافت، و نتوانست آمریکا را وارد یک درگیری نظامی طولانی‌مدت با ایران کند – و به احتمال زیاد، رؤیای ده‌ها ساله او برای تغییر رژیم در تهران، تنها یک رؤیا باقی خواهد ماند.

با این حال، فراتر از تمام فضاسازی‌های رسانه‌های غربی، برنده واقعی - که البته به رسمیت شناخته نمی‌شود - می‌تواند رهبر معظم ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای باشد. ایران در نهایت در برابر فشار نظامی مشترک اسرائیل و آمریکا مقاومت کرد و توانایی قابل توجهی برای تلافی‌جویی از طریق کاهش شدید سیستم دفاع موشکی اسرائیل از خود نشان داد. این خواهد بود نتیجه‌گیری کلیدی برای منطقه و برای کسانی در سراسر جهان - به‌ویژه در جنوب جهانی - که اهمیت آن را درک می‌کنند.

در مورد اروپا، بیانیه‌های تیره و تاریک رهبران ارشد آن که پس از حملات اسرائیل و آمریکا به ایران صادر شد، به دلیل ریاکاری محضشان به زباله‌دان تاریخ خواهد پیوست.

منبع: میدل ایست آی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار