ترامپ که در ابتدا امید داشت با رویکرد کسبنجر معکوس میان چین و روسیه شکاف ایجاد کند، حال دریافته که این استراتژی عملیاتی نیست در نتیجه رویکرد تهاجمی‌تری علیه روسیه اتخاذ کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - سیاست خارجی دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش (۲۰۲۵) بار دیگر توجه تحلیلگران بین‌المللی را به خود جلب کرده است. گزارش‌های اخیر، به‌ویژه از روزنامه فایننشال تایمز، نشان‌دهنده چرخشی قابل‌توجه در رویکردترامپ نسبت به جنگ اوکراین و روابط با روسیه است. در حالی که او در ابتدا تلاش داشت با نزدیک شدن به مسکو، چین را به‌عنوان رقیب اصلی ایالات متحده مهار کند، شکست این استراتژی و ناکامی در مذاکرات با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، او را به سمت سیاستی تهاجمی‌تر سوق داده است. بر اساس گزارش‌ها، ترامپ در گفت‌وگویی تلفنی در تاریخ ۴ ژوئیه ۲۰۲۵ (۱۳ تیر ۱۴۰۴) از ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، پرسیده است که آیا با دریافت تسلیحات دوربرد آمریکایی، قادر به هدف قرار دادن مواضع نظامی در عمق خاک روسیه، از جمله مسکو و سن‌پترزبورگ، خواهد بود یا خیر. این گزارش تحلیلی به بررسی این تغییر استراتژی، اهداف پشت آن و پیامدهای احتمالی آن با تمرکز بر هدف اصلی یعنی مهار چین از طریق تضعیف متحد کلیدی آن، روسیه، می‌پردازد.

 تغییر رویکرد: از نزدیکی به مسکو تا فشار بر روسیه

دونالد ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود (۲۰۱۷-۲۰۲۱) و حتی در کمپین انتخاباتی ۲۰۲۴، خود را به‌عنوان یک سیاستمدار "ضد جنگ" معرفی کرده و وعده داده بود که درگیری‌های خارجی آمریکا، از جمله جنگ اوکراین و روسیه، را به‌سرعت پایان دهد. او در ابتدا معتقد بود که با ایجاد روابط نزدیک‌تر با روسیه، می‌تواند مسکو را از اتحاد استراتژیک با پکن جدا کرده و چین را در عرصه جهانی منزوی کند. این استراتژی مبتنی بر این دیدگاه بود که چین به‌عنوان قدرت اقتصادی و نظامی رو به رشد، تهدید اصلی برای هژمونی ایالات متحده است و اتحاد روسیه و چین، به‌ویژه در قالب سازمان‌هایی مانند بریکس، می‌تواند این تهدید را تشدید کند.

با این حال، تحولات اخیر نشان می‌دهد که تلاش‌های دیپلماتیک ترامپ برای جلب همکاری روسیه با شکست مواجه شده است. به گزارش نیویورک تایمز، گفت‌وگوی تلفنی دوساعته ترامپ با پوتین در مه ۲۰۲۵ (اردیبهشت ۱۴۰۴) نتیجه‌ای جز ناامیدی برای رئیس‌جمهور آمریکا نداشته است. پوتین نه‌تنها تمایلی به توقف جنگ اوکراین نشان نداد، بلکه بر مواضع سختگیرانه خود در قبال مذاکرات صلح پافشاری کرد. این ناکامی،ترامپ را به بازنگری در استراتژی خود واداشت. به گفته فایننشال تایمز، تماس تلفنی ترامپ با زلنسکی یک روز پس از گفت‌وگوی ناموفق با پوتین انجام شد، که طی آن او از زلنسکی خواست تا با استفاده از تسلیحات دوربرد آمریکایی، حملات عمیق‌تری به خاک روسیه انجام دهد. این تغییر رویکرد نشان‌دهنده چرخشی از دیپلماسی به سمت فشار نظامی است، با هدف "وارد کردن درد" به روسیه و واداشتن کرملین به مذاکره از موضع ضعف.

این تغییر استراتژی می‌تواند به‌عنوان تلاشی برای جبران ناکامی‌های دیپلماتیک و بازسازی تصویر ترامپ به‌عنوان یک رهبر قاطع در سیاست خارجی تفسیر شود. با این حال، این رویکرد با وعده‌های انتخاباتی او برای کاهش مداخله آمریکا در درگیری‌های خارجی در تضاد است و خطر تشدید تنش با یک قدرت هسته‌ای را به همراه دارد.

 هدف استراتژیک: تضعیف روسیه برای مهار چین

هدف اصلی استراتژی جدید ترامپ، تضعیف روسیه به‌عنوان متحد کلیدی چین است. چین و روسیه در سال‌های اخیر روابط استراتژیک خود را عمیق‌تر کرده‌اند، به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی، نظامی و انرژی. این اتحاد برای ایالات متحده یک چالش ژئوپلیتیک جدی ایجاد کرده است، زیرا توانایی چین برای به چالش کشیدن هژمونی آمریکا تا حدی به حمایت‌های سیاسی و نظامی روسیه وابسته است. برای مثال، همکاری‌های دو کشور در زمینه تجارت انرژی، فناوری نظامی و پشتیبانی دیپلماتیک در سازمان ملل، به چین امکان داده تا در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب مقاومت بیشتری نشان دهد.

ترامپ با درک این واقعیت، در ابتدا امیدوار بود که با نزدیک شدن به روسیه، این اتحاد را تضعیف کند. اما پس از ناکامی در مذاکرات با پوتین، او به این نتیجه رسید که تضعیف نظامی و اقتصادی روسیه می‌تواند راه مؤثرتری برای قطع این اتحاد باشد. تشویق اوکراین به انجام حملات عمیق‌تر به خاک روسیه، از جمله هدف قرار دادن شهرهای کلیدی مانند مسکو و سن‌پترزبورگ، بخشی از این استراتژی است. به گفته منابع فایننشال تایمز، ترامپ این رویکرد را به‌عنوان راهی برای "وارد کردن درد" به روسیه و واداشتن کرملین به مذاکره توصیف کرده است. این استراتژی نه‌تنها به دنبال تضعیف توان نظامی روسیه است، بلکه می‌تواند اقتصاد این کشور را نیز تحت فشار قرار دهد، زیرا حملات به زیرساخت‌های کلیدی می‌تواند هزینه‌های بازسازی و نظامی را افزایش دهد.

از منظر ژئوپلیتیک، تضعیف روسیه می‌تواند چین را در موقعیت آسیب‌پذیرتری قرار دهد. بدون حمایت یک متحد قدرتمند مانند روسیه، توانایی چین برای پیشبرد پروژه‌های جهانی مانند ابتکار کمربند و جاده یا گسترش نفوذ در آسیای مرکزی کاهش می‌یابد. علاوه بر این، تشدید درگیری در اوکراین می‌تواند توجه و منابع روسیه را از همکاری‌های استراتژیک با چین منحرف کند، که به نفع منافع بلندمدت ایالات متحده است.

پیامدها و خطرات رویکرد جدید

چرخش استراتژیک ترامپ به سمت تشویق حملات اوکراین به خاک روسیه، پیامدهای گسترده‌ای در سطح منطقه‌ای و جهانی به همراه دارد. این رویکرد نه‌تنها روابط آمریکا با روسیه را به شدت متشنج می‌کند، بلکه خطراتی جدی برای ثبات جهانی ایجاد می‌کند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین پیامدها و خطرات این استراتژی پرداخته می‌شود:

الف. تشدید تنش‌های هسته‌ای: روسیه به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای، بارها هشدار داده است که حملات به خاک آن، به‌ویژه شهرهای کلیدی مانند مسکو، می‌تواند پاسخ‌های شدیدی را در پی داشته باشد. اظهارات زلنسکی مبنی بر اینکه با دریافت تسلیحات مناسب، اوکراین قادر به هدف قرار دادن مسکو است، می‌تواند کرملین را به واکنش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی وادارد. این موضوع خطر یک درگیری مستقیم بین ناتو و روسیه را افزایش می‌دهد، که می‌تواند به یک بحران جهانی منجر شود.

ب. تأثیر بر متحدان اروپایی: کشورهای اروپایی، که از تبعات اقتصادی و امنیتی جنگ اوکراین به شدت آسیب دیده‌اند، ممکن است با رویکرد جدید ترامپ دچار اختلاف شوند. به گزارش نیویورک تایمز، برخی مقامات اروپایی از مواضع اخیر ترامپ ابراز ناامیدی کرده‌اند، به‌ویژه به دلیل عدم هماهنگی با سیاست‌های اتحادیه اروپا در قبال اوکراین. تشویق به حملات عمیق‌تر به خاک روسیه می‌تواند اروپا را در موقعیت دشوارتری قرار دهد، زیرا این قاره به‌طور مستقیم با پیامدهای احتمالی واکنش روسیه مواجه خواهد شد.

ج. واکنش چین: چین به‌عنوان متحد کلیدی روسیه، احتمالاً به تشدید فشار بر مسکو واکنش نشان خواهد داد. پکن ممکن است حمایت‌های اقتصادی و نظامی خود از روسیه را افزایش دهد تا از فروپاشی متحد خود جلوگیری کند. این امر می‌تواند استراتژی مهار چین را تضعیف کند، زیرا پکن ممکن است از این فرصت برای تقویت جایگاه خود به‌عنوان یک قدرت جهانی استفاده کند. به گفته برخی تحلیلگران، چین ممکن است با افزایش همکاری‌های نظامی با روسیه یا گسترش نفوذ خود در مناطق دیگر، به این فشارها پاسخ دهد.

د. تناقض با وعده‌های انتخاباتی: رویکرد جنگ‌طلبانه جدید ترامپ با وعده‌های او برای پایان سریع جنگ اوکراین و کاهش مداخله آمریکا در درگیری‌های خارجی در تضاد است. این تناقض می‌تواند به کاهش حمایت داخلی از سیاست‌های او منجر شود، به‌ویژه در میان رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه که به وعده‌های "آمریکا اول" او رأی داده‌اند.

جمع‌بندی

استراتژی جدید دونالد ترامپ برای تشویق اوکراین به انجام حملات عمیق‌تر به خاک روسیه، نشانه‌ای از ناکامی تلاش‌های اولیه او برای نزدیکی به مسکو و جداسازی روسیه از چین است. هدف اصلی این رویکرد، تضعیف روسیه به‌عنوان متحد کلیدی چین و در نتیجه مهار نفوذ جهانی پکن است. با این حال، این استراتژی با خطرات قابل‌توجهی همراه است، از جمله تشدید تنش‌های هسته‌ای، ایجاد اختلاف با متحدان اروپایی و احتمال واکنش متقابل چین. در حالی که فایننشال تایمز این تغییر رویکرد را به‌عنوان نشانه‌ای از چرخش به سمت سیاست جنگ‌طلبانه توصیف کرده، کاخ سفید تأکید دارد که اظهارات ترامپ صرفاً سؤالاتی برای ارزیابی توان اوکراین بوده و نه تشویق به درگیری بیشتر. با این وجود، این تحولات نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با رقبای جهانی است و نیازمند بررسی دقیق‌تر پیامدهای آن در آینده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار