
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - غزه، قصه کودکانی را زمزمه میکند که گرسنگی، کودکیشان را ربوده است. در این خاک زخمخورده، جهان در سکوتی سنگین غرق شده، حکام عرب چشم بر این فاجعه بستهاند و رژیم صهیونیستی با بیرحمی، آینده یک ملت را نشانه گرفته است. اما در میان این تاریکی، فریاد مقاومت غزه و حمایت بیوقفه یمن، نوری از امید میتاباند.
در کوچههای خاکآلود رفح، کودکی با دستهای کوچکش زبالهها را زیر و رو میکند، شاید تکهای غذا پیدا کند. این تصویر، نه از داستانهای تلخ گذشته، بلکه از غزه امروز است؛ جایی که گرسنگی، سلاحی بیصدا، اما مرگبار، آینده کودکان را میدزدد. بیش از ۷۰ درصد کودکان زیر پنج سال در غزه با سوءتغذیه شدید دستوپنجه نرم میکنند. بیمارستانهای نیمهویران، پر از کودکانی است که استخوانهایشان زیر پوست نازکشان نمایان شده و چشمانشان از تشنگی و گرسنگی به گودی نشسته است.
رژیم صهیونیستی با تنگتر کردن حلقه محاصره، ورود کمکهای غذایی و دارویی را به حداقل رسانده است. سازمان عفو بینالملل گزارش داده که گذرگاه رفح، تنها راه ورود کمکهای بشردوستانه، ماههاست به روی کامیونهای غذا و دارو بسته شده. این محاصره، نه فقط جسم کودکان، بلکه روحشان را هم نشانه گرفته است. وقتی پسرکی ۶ ساله در صف آب زیر بمباران جان میدهد، این فقط یک مرگ نیست؛ این قتلعام امید یک ملت است.
جهان، که خود را مدافع حقوق بشر میخواند، در برابر فاجعه غزه به سکوتی آزاردهنده فرو رفته است. شورای امنیت سازمان ملل، که باید حافظ صلح باشد، در برابر جنایات رژیم صهیونیستی تنها به صدور بیانیههای بیاثر بسنده کرده است. ایالات متحده، با تزریق میلیاردها دلار کمک نظامی به رژیم صهیونیستی، شریک مستقیم این فاجعه است.کاخ سفید بارها از «حق دفاع رژیم اسرائیل» سخن گفته است، در حالی که کودکان غزه زیر آوار بمبهای فسفری جان میدادند.
سازمانهای حقوق بشری مانند آکسفام گزارش دادهاند که حتی امدادگران در غزه از گرسنگی در امان نیستند. در یکی از حملات اخیر به مراکز توزیع غذا در جبالیا، سه امدادگر کشته شدند. اما این فریادها در میان هیاهوی سیاستهای جهانی گم شدهاند. وقتی سازمان جهانی بهداشت هشدار میدهد که غزه در آستانه قحطی جمعی است، چرا هیچ اقدام عملی از سوی قدرتهای جهانی دیده نمیشود؟ این سکوت، نه فقط بیتفاوتی، بلکه همدستی در جنایت است.
رسانههای غربی نیز، با سانسور عمدی اخبار غزه، این فاجعه را به حاشیه راندهاند. در حالی که شبکههای اجتماعی پر از تصاویر کودکانی است که از گرسنگی به خود میپیچند، رسانههای خارجی ترجیح میدهند این تصاویر را با گزارشهای سیاسی بیاهمیت بپوشانند. این انفعال، زخمی است که بر پیشانی بشریت نقش بسته است.
در حالی که کودکان غزه برای لقمهای نان جان میدهند، برخی حکام عرب در کاخهای طلایی خود، به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی مشغولاند. عربستان سعودی، که خود را رهبر جهان عرب میداند، در مذاکرات اخیر با رژیم غاصب، به جای فشار برای رفع محاصره غزه، بر طرحهای اقتصادی و امنیتی تمرکز کرده است. امارات و بحرین، که سالهاست روابط خود را با رژیم جعلی عادی کردهاند، حتی یک بیانیه محکومآمیز جدی علیه جنایات غزه صادر نکردهاند.
این بیتفاوتی، خیانتی است که قلب هر فلسطینی را میفشارد. وقتی مادری در غزه فرزندش را در آغوش میگیرد و از گرسنگی اشک میریزد، حکام عرب در نشستهای مجلل خود، از «صلح منطقهای» سخن میگویند. این دوگانگی، نه تنها بیرحمی، بلکه لکهای ننگین بر تاریخ امت عرب است. روزی، فرزندان غزه از این حکام خواهند پرسید: وقتی ما گرسنه بودیم، شما کجا بودید؟
در میان این انفعال، یمن به عنوان مشعلی از امید برای غزه میدرخشد. جنبش انصارالله یمن، با وجود محاصره و مشکلات داخلی خود، بارها حمایت قاطع خود را از مردم غزه اعلام کرده است. عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله، در سخنرانی اخیر خود، رژیم صهیونیستی را به «نسلکشی عمدی کودکان غزه» متهم کرد و از کشورهای عربی خواست جبههای متحد علیه این جنایات تشکیل دهند.
انصارالله همچنین با حملات پهپادی و موشکی به اهداف اسرائیلی در دریای سرخ، فشار نظامی بر رژیم صهیونیستی را افزایش داده است. این اقدامات که پیامی روشن به حامیان رژیم صهیونیستی است، نشاندهنده عمق همبستگی یمن با غزه است. مردم یمن، در راهپیماییهای هفتگی خود در صنعا و دیگر شهرها، با شعار «غزه تنها نیست» فریاد مظلومیت فلسطین را به گوش جهان رساندهاند. این حمایت، در حالی که جهان در سکوت فرو رفته، مانند خونی تازه در رگهای مقاومت غزه جاری است.
با وجود گرسنگی، محاصره و بمباران، روح مقاومت در غزه زنده است. گردانهای قسام، شاخه نظامی حماس، در هفتههای اخیر چندین عملیات موفق علیه نیروهای صهیونیستی انجام دادهاند. این مقاومت، نه از سر قدرت تسلیحاتی، بلکه از عمق ایمانی سرچشمه میگیرد که در برابر ظلم سر خم نمیکند.
در ایران، راهپیماییهای «جمعههای خشم» در شهرهایی مثل قم و مشهد، حمایت مردمی از غزه را به نمایش گذاشته است. اما این حمایتها، هرچند ارزشمند، نمیتوانند جای اقدام عملی دولتها را پر کنند. غزه به چیزی بیش از شعار نیاز دارد؛ به نان، به آب، به عدالت.
غزه امروز نه فقط یک سرزمین، بلکه نماد مظلومیت و مقاومت است. گرسنگی که کودکان را یکییکی از پا درمیآورد، سکوتی که جهان را در خود غرق کرده، و بیرحمی حکام عرب و رژیم صهیونیستی، زخمهایی هستند که بر پیکر این سرزمین نشستهاند. اما در این میان، حمایت یمن و فریاد مقاومت غزه، امیدی است که خاموش نمیشود.
هر کودکی که زیر آوار جان میدهد، هر مادری که اشک میریزد و هر مقاومتی که در برابر ظلم ایستاده، پیامی به جهان دارد: سکوت شما، شریک جرم است. غزه منتظر است، نه فقط برای غذا، بلکه برای روزی که عدالت، جای ظلم را بگیرد.
واقعا از نوشتن خسته ام شده ..بجز دست درد ..هیچ سودی در بر نداشته ..
اصلا لغت .جمله کم میاورم که انسان نماهای فرصت طلب .خوذشیفته و مجنون قدرت و بی احساس ..اخلاق .معرفت
چیزی بنویسم
برای این مقاله .کلاه باید از سر برداشت و گفت .چقدر زیبا حقایق را بیان کردید ..ممنون
مجموعه سیاست خارجه ماآدمای خوب وزحمتکشی هستتن ولی باتوجه به شرایط منطقه وزمان مناسب این کارنیستن.