
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - یونیسف ماه گذشته اعلام کرد که تعداد کودکان بستریشده در بیمارستانهای غزه به دلیل سوءتغذیه حاد، بین ماههای آوریل و مه (اردیبهشت و خرداد) ۵۰ درصد افزایش یافته است.
در بیانیه این نهاد آمده است: «از ۵،۱۱۹ کودکی که در ماه مه بستری شدند، ۶۳۶ کودک دچار سوءتغذیه حاد شدید (SAM) — کشندهترین شکل سوءتغذیه — هستند. این کودکان برای زنده ماندن به درمان مستمر تحت نظارت، آب آشامیدنی سالم و مراقبتهای پزشکی نیاز دارند که همگی در غزه امروز بهطور فزایندهای نایاب هستند. تعداد کودکان مبتلا به سوءتغذیه حاد شدید از ماه فوریه (بهمن) تاکنون ۱۴۶ درصد افزایش یافته است.»
در همین حال، جیمز الدر، سخنگوی یونیسف جهانی در مصاحبه با نشریه نیویورکر به توضیح عمق فاجعه در غزه و بحران گرسنگی در این باریکه پرداخت.
الدر در این مصاحبه به تفاوت بازدید ماه ژوئن خود از غزه با بازدیدهای قبلی پرداخت و گفت: بله، بازدید تفاوت داشت هرچند انتظارش را نداشتم. به چند دلیل متفاوت بود. یکی زخمهایی بود که روی بچهها دیدم. سوختگیهایی روی دختران و پسران کوچک وجود داشت، سوختگیهای درجه چهار که نمیدانستم وجود دارند؛ و ترکشهایی که در بدن فرو رفته بودند. ترکشها طوری طراحی شدهاند که از سیمان عبور کنند و کاری که با بدن کودک میکنند وحشتناک است. در یکی از سفرهای قبلی، اتوبوسی از کودکان را دیدم که دو روز تلاش میکردند پس از گیر افتادن در ایستهای بازرسی اسرائیل، از شمال به جنوب بروند و من وارد اتوبوس شدم و تنها چیزی که میتوانستم بو کنم، بوی گوشت سوخته کودکان بود. این بو آدم را رها نمیکند؛ و یکی از چیزهایی که این بار مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که من فقط این کودکان را نمیدیدم - صدای آنها را میشنیدم. کمبود وحشتناک مسکنها به حدی است که وقتی در بیمارستان بودم - و بیمارستانها دیوار به دیوار افرادی با زخمهای جنگ هستند - صدای کودکان و فریادهایشان را میشنیدید؛ بنابراین من قطعاً به عنوان یک شخص، والدین، انسان متوجه این موضوع شدم.
او افزود: چیز دیگر غذا و آب بود. هر زمان که هشدار قحطی دریافت میکنید، فشار بینالمللی زیادی وجود دارد و اسرائیل کنترلها را کاهش میدهد تا کمکهای بیشتری وارد شود. اما سپس فشار بینالمللی کاهش مییابد و محدودیتها دوباره تشدید میشوند. وقتی قحطی میشود، مردم به صورت دسته جمعی میمیرند. اما گرسنگی وجود دارد که در آن بدن کودک در حال تحلیل رفتن است و سیستم ایمنی شروع به فروپاشی میکند و این اتفاق میافتد - بنابراین بدن کودکان منتظر آن تعریف فنی نیست.
وی ادامه داد: ما اکنون بسیار پایینتر از آستانه اضطراری برای آب هستیم. اکنون در کمبود بحرانی قرار دارد و کاملاً توسط اسرائیل کنترل میشود. از زمانی که برق غزه پس از وحشت ۷ اکتبر قطع شد، دیزل برای تصفیه و توزیع آب ضروری شد، اما بیش از صد روز است که ورود سوخت به غزه را مسدود کردهایم. به نقطهای رسیدهایم که اگر این وضعیت تغییر نکند یا اگر برق دوباره وصل نشود، که بسیاری از مشکلات را حل میکند، شاهد مرگ کودکان از تشنگی خواهید بود. آب چیزی بود که واقعاً، واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد، زیرا کاملاً سیاسی است، نه لجستیکی. اگر اسرائیل اجازه میداد سوخت یا برق این کارخانههای آبشیرینکن را تأمین کند، این مشکل حل میشد. این سطحی از استرس بر جمعیتی است که من دیدم که قبلاً ندیده بودم.
الدر به بحران های دیگر در غزه اشاره کرد و گفت: مرگبارترین بحران فقط گرسنگی یا تشنگی نیست - بلکه برخورد وحشیانه هر دو است؛ و این مرگها اغلب ثبت نمیشوند؛ وقتی کودکان به شدت دچار سوءتغذیه هستند، یازده برابر بیشتر احتمال دارد که بر اثر بیماریهای رایج دوران کودکی بمیرند. آنها اغلب به بیمارستان نمیرسند - اول به این دلیل که بیمارستانها پر از افرادی هستند که زخمهای جنگی دارند، و دوم، اگر فقط به جنوب نگاه کنید، یک بیمارستان کاملاً فعال وجود دارد و در منطقه تخلیه قرار دارد. رسیدن به آنجا تقریباً غیرممکن است مگر اینکه در آمبولانس باشید، زیرا باید از یک منطقه تخلیه عبور کنید که نظامی است.
سخنگوی یونیسف جهانی در ادامه داستان استیصال زنی را بیان کرد که می خواست عذابی که کشیده راتعریف کند. او گفت یک زن وقتی داشتم از بیمارستان بیرون میرفتم، مرا گرفت و میخواست داستانش را تعریف کند، و نگاهش کاملاً ناامیدانه بود. او چیزی نمیخواست. فقط باید داستانش را تعریف میکرد. پسر و شوهرش به تازگی کشته شده بودند؛ و بنابراین او نمیدانست چه میخواهد. در این شرایط کاری برای انجام دادن وجود ندارد.
وی ادامه داد: بسیاری از اوقات، مردم توضیح میدهند که چه اتفاقی برای یک کودک افتاده است، و من متوجه میشوم که آن والدین نیستند، زیرا والدین در یک حمله کشته شدهاند. من این را از یک همسایه یا عمه یا عمو میپرسم. من بیش از دوازده کودک را دیدهام که همه چیز خود را از دست دادهاند. منظورم مادر و پدر نیست - منظورم پسرعموها، عمهها، عموها، پدربزرگها و مادربزرگها است.
الدر در پایان گفت: من همچنین واقعاً از نرخ سواد نود و هشت درصدی آنجا آگاه بودم. مردم میگویند که مهمترین چیز فرستادن بچهها به مدرسه است، بیشتر از هر جای دیگری که تا به حال بودهام. این یک ترس واقعی است. حالا شما با ویرانی کامل یک سیستم آموزشی کودکان روبهرو هستید. یک دختر کوچک به من گفت: به من نگاه کن. من قبلاً زیبا بودم، اما حالا تمام کاری که تمام روز انجام میدهم دنبال کردن کامیونهای آب است
منبع: نیویورکر