
باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور - این روزها نمایش داستان باغ وحش در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه اجرا است. این نمایش به کارگردانی خسرو خورشیدی و تهیهکنندگی مسعود سخایی از ۱۸ تیر تا ۱۵ مردادماه ساعت ۲۰:۰۰ برای علاقهمندان اجرا میشود. از این رو درباره جزئیات بیشتر نمایش داستان باغ وحش به گفتوگو با مسعود سخایی تهیهکننده و بازیگر این نمایش پرداختیم.
درباره قصه و روایت داستان باغ وحش بفرمایید.
داستان باغ وحش، قصه به بن بست رسیدن آدمهایی است که زیر سیستم سرمایهداری آمریکا و زندگی که در تبلیغاتشان برای مردم میسازند، له شدهاند. همچنین قصه از زبان طبقه متوسط مردم به عنوان شخصیت اصلی داستان روایت میشود. داستان باغ وحش سرشار از نکتههای داستانی، اخلاقی و مفاهیم بنیادی بشری است که در هر جغرافیا و جامعهای قابل درک و فهم است. مانند شخصیت جری که به بنبست رسیده و به دنبال پیدا کردن یک نفر است که مسائلش را مطرح کند.
داستان باغ وحش قصه تنهایی آدمها و تشبیه دنیا به باغ وحش است. در این نمایش تضاد جایگاهها و دیدگاهها مطرح میشود و سعی میشود شخصیت پیتر داستان به درجهای برسد که انسان قبلتر نبوده است.
شما به عنوان تهیهکننده و بازیگر در این پروژه حضور دارید. چه چیزی باعث شد که این کار را انتخاب کنید و به سراغ تولید کار رفتید؟
اساسا کار بنده بازیگری است، تحصیلات و پایاننامه بنده درباره بازیگری است. سالها قبل استاد خورشیدی لطف کردند و پایاننامه بنده را کارگردانی کردند. تئاتر ما در آن سالها جزء تئاترهای پر تماشاگری بود که خیلی دیده شد و دوست داشتم مجددا این اتفاق بیوفتد. درباره تهیهکنندگی حقیقتا مسئله تهیهکنندگی به اجبار به گردن بنده افتاد، چون با هر کسی که صحبت میکردم مسئله پول و سرمایه مطرح میشد و میگفتند اگر پول دارید، میآییم و کار را مدیریت میکنیم اما مسئله اصلی ما سرمایه بود و اگر خودمان سرمایه داشته باشیم خودمان بلد هستیم کار را پیش ببریم. کسی قبول نکرد و افراد حق داشتند و دستمزد میخواستند و من نتوانستم تهیهکنندهای پیدا کنم و ذهنم را فقط درگیر بازیگری کنم. امسال نیز شرایطی به وجود آمد که دوست داشتم کار اجرا شود.
علت تهیهکنندگی کار همین مواردی بود که عرض کردم و پروسه به تولید رساندن داستان باغ وحش واقعا سخت بود و اگر لطف و یاری دوستان نبود نمیتوانستم کار را به اینجا برسانم.
درباره استقبال از نمایش چه بازخوردهایی از مخاطبان و تماشگران گرفتید؟
روزهای اول استقبال خوبی داشتیم اما مقوله تبلیغات برایمان مسئله بود و سایتها و صفحات برای انجام کار فرهنگی از ما پول میخواستند و ما چون هنوز از مرکز کمک هزینهای دریافت نکردهایم، حقیقتا مسئله اصلی باز هم پول است. ما باید کمک هزینهای برای کارهای فرهنگی میداشتیم تا بتوانیم کار را پیش ببریم. در کارهای امروزی باید نمایش اسپانسر داشته باشد یا به واسطه سوپراستار و چهرههای شناخته شده یا سرمایه شخصی و یا قصه کمدی باشد تا مردم برای خندیدن استقبال کنند، همچنین شعار و کارهای چشم نواز در اجراها وجود داشته باشد؛ لذا سرچشمه فراهم کردن همه محتواهای چشم نواز، خوب و عالی پول است.
اگر کار فرهنگی از سوی دولت حمایتی نداشته باشد، نمیتواند نفس بکشد و در حقیقت خفه میشود. اگر سیستم حمایتی برای کارهایی که توضیح دادم، هدف درستی داشته باشند، کار به خوبی پیش میرود؛ اما در غیر این صورت بنده باید به دنبال سرمایهگذاری باشم که نگوید متن را تغییر دهیم یا فردی را پای کار بگذاریم که نتواند از نقش خود بر بیاید. لذا نباید اصل قصه، نمایش و سرمایهگذار را زیر سوال ببریم و از اصل قصه دور شویم.