
باشگاه خبرنگاران جوان - وقتی زهرا اینچهدرگاهی در سال ۱۳۹۶ به ریاست فدراسیون ژیمناستیک رسید، کمتر کسی حتی در جامعه ورزش، امیدی به تغییر این رشته فراموششده داشت. ژیمناستیک ایران سالها در حاشیه بود؛ با مدیریتهایی که نه برنامهای برای پیشرفت داشتند، نه ارادهای برای تغییر. اعزام به رقابتهای جهانی و آسیایی را اتلاف منابع میدانستند و از همان ابتدا، درِ فدراسیون به روی تجربههای جهانی بسته شده بود.
اما حضور اینچهدرگاهی ورق را برگرداند. او که سابقه قهرمانی، مربیگری و تحصیلات عالی در ورزش داشت، با شناختی دقیق از ظرفیتها، تصمیم گرفت ژیمناستیک را از سایه بیرون بکشد. ساختار فنی فدراسیون را بازسازی کرد، مربیان توانمند را وارد سیستم کرد و اعزامهای بینالمللی را با جسارت از سر گرفت.
نتیجه، شکلگیری نسل تازهای از قهرمانان بود. مهدی الفتی، نمونه بارز این تغییر، از یک ورزشکار گمنام به المپیکی و فینالیست تبدیل شد. اما موفقیتهای ورزشی تنها بخشی از کارنامه اوست؛ بخش دیگر، شکستن تابوهایی بود که سالها دست و پای ژیمناستیک ایران را بسته بود.
شکستن تابوی حضور دختران ژیمناست
یکی از بزرگترین چالشها، لباس رسمی دختران بود. اینچهدرگاهی موفق شد در فدراسیون جهانی، لباس رسمی با حجاب اسلامی را تصویب کند. اما در ایران، فریبا محمدیان، معاون وقت وزیر ورزش، زیر بار تأیید آن نمیرفت. اینچهدرگاهی مسیر دیگری را برگزید: کمیسیون زنان مجلس را به اردوی تیم ملی آورد، حمایت رسمی گرفت، سپس به ستاد امر به معروف و نهی از منکر رفت و استدلال کرد: «ورزش هم یک معروف است، باید برایش امر کرد.» این مسیر غیرمعمول به تأیید رسمی پوشش و حضور دختران انجامید.
این موفقیت نه فقط یک گام ورزشی، بلکه یک تغییر فرهنگی مهم بود. تابویی که نیم قرن پابرجا مانده بود، بدون عبور از قوانین کشور، کنار گذاشته شد.
اما با وجود این موفقیت تاریخی، وزارت ورزش سکوت کرد. نه پیام تبریکی، نه قدردانی رسمی. خود اینچهدرگاهی میگوید: «شاید، چون نمیخواستند این تابو به دست من شکسته شود و به نام من ثبت شود.»
موفقیتهای فنی و فرهنگی، تنها دلیل فشارها نبود. منابع آگاه میگویند اینچهدرگاهی در جریان مدیریت خود، به مواردی از فساد و تخلف مالی مربوط به دورههای پیشین فدراسیون برخورده و پیگیری کرده است. پروندههایی که به نام افراد نزدیک به برخی مدیران سابق و حتی چهرههای بانفوذ در بدنه وزارت ورزش گره خورده بود.
بررسی قراردادهای مشکوک، حسابرسی از هزینههای بدون سند، و پیگیری تخلفات استانی، باعث شد برخی جریانهای پشت پرده به این نتیجه برسند که ماندن او به ضررشان است. همانها که در سالهای گذشته از بودجه و امکانات فدراسیون به شکل شخصی بهرهبرداری میکردند، حالا در حال سازماندهی دوباره فشارها برای کنار گذاشتن این مدیر مستقل هستند.
تلاش برای کنار زدن اینچهدرگاهی اتفاق تازهای نیست. در دوره وزرای سابق ورزش نیز فشارهایی با هدف جایگزینی او با چهرهای نزدیک به وزارتخانه وجود داشت، اما حمایت جامعه ژیمناستیک و نتایج ملموس، این پروژه را متوقف کرد. حالا، در دوره احمد دنیامالی، دوباره زمزمههایی به گوش میرسد که همان سناریو با شکل تازهای دنبال میشود.
این بار، به گفته نزدیکان فدراسیون، علاوه بر فشارهای سیاسی، پروندهسازی و بهرهبرداری از گزارشهای قدیمی هم در دستور کار قرار گرفته تا حذف او توجیهپذیر به نظر برسد.
جامعه ژیمناستیک به خوبی میداند که حذف اینچهدرگاهی، فقط رفتن یک رئیس نیست. این تصمیم میتواند بازگشت به همان سالهای خاموش و بیاثر باشد که نه اعزام بینالمللی داشت و نه چشماندازی برای پیشرفت.
زهرا اینچهدرگاهی تنها رئیس زن تاریخ این فدراسیون است که توانست یک مجموعه ورشکسته را به الگویی از شفافیت، توسعه و حضور فعال در عرصه بینالمللی تبدیل کند. اما به نظر میرسد در ورزش ایران، گاهی موفقیت و استقلال، بزرگترین جرم برای یک مدیر است.
در حالی که بسیاری از فدراسیونها فعالیتهای تفریحی دارند و کسی هم بازخواستشان نمیکند و چند فدراسیون دیگر بدون برنامههای میان مدت و بعضا کوتاه مدت به صورت سرپرستی اداره میشوند عجیب است که یک فدراسیون موفق باید دغدغههایی غیر از مسائل فنی را تجربه کند.
اینچه درگاهی رئیس فدراسیون ژیمناستیک بعد از چالشهایی که در دوره سجادی سپری کرد با حکم فدراسیون جهانی دوباره به فدراسیون بازگشت و شاید این به مذاق برخی افراد خوش نیامده است و شاید هم گزینهای مد نظر است که قول ریاست گرفته است به هر حال در هر حالتی باشد این ورزش پایه ژیمناستیک است که در اوج صعود قرار دارد و باید یکبار دیگر سقوط را تجربه کند و درگیر چالشهای بین المللی و داخلی باشد.