
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد کلهر* - اربعین حسینی، بهعنوان یکی از بزرگترین گردهماییهای مذهبی و انسانی جهان، با حضور میلیونها زائر از سراسر دنیا در مسیر نجف تا کربلا، ظرفیت بالایی برای روایتهای تصویری دارد، اما بررسی تولیدات این حوزه نشان میدهد که در کنار فراوانی مستندها، کمبود آثار داستانی همچنان یک خلأ جدی است.
مستندهای متعددی در یک دهه اخیر با محوریت پیادهروی اربعین تولید شدهاند که هرکدام جنبهای از این پدیده عظیم را به تصویر کشیدهاند. یکی از برجستهترین فیلمسازان این حوزه، وحید چاووش است که با آثار متعددی مانند «شما چه کسی هستید»، «صبحی که نزدیک است» و «نگاه آخر» توانسته حس و حال معنوی و انسانی اربعین را بهخوبی منتقل کند. مستند «زائر» با تمرکز بر زائران خارجی، داستانهایی از تحولات درونی و وحدت میان فرهنگهای مختلف را روایت میکند.
علاوه بر آثار چاووش، آثاری چون «پای پیاده»، «راه قدس»، «از چزابه تا کربلا»، «رستخیز عظیم»، «مکاشفه با پای پیاده»، «سند تا فرات»، «فستیوال آزادگی»، «در مسیر کربلا»، «عمود ۱۴۰۰»، «یک روز قبل از اربعین»، «آسمان نجف» و مجموعههای مستند شبکههای استانی و ملی، تلاش کردهاند از زاویه دید زائران، خادمان، یا حتی کودکان و نوجوانان شرکتکننده، این مسیر را به تصویر بکشند.
مستندهایی مانند «کربلا، جغرافیای یک بتاریخ» به کارگردانی داریوش یاری، با نگاهی تاریخی و فرهنگی به واقعه عاشورا و اربعین، توانستهاند توجه مخاطبان را جلب کنند. مستند «راه دل» نیز با ثبت لحظههای ناب از پیادهروی زائران، بهویژه کودکان و سالمندان، جلوههای انسانی این رویداد را به تصویر کشیده است.
شبکههای تلویزیونی هم با تولید مستندهایی با رویکرد تحلیلی-سیاسی، نقش اربعین را در همبستگی جوامع اسلامی بررسی کرده و کوشیدهاند تا با نمایش صحنههای واقعی، حس معنویت و همبستگی اربعین را به خانههای مخاطبان بیاورند. برای مثال، مستند «از خون جُون» با تمرکز بر زائران غیرمسلمان، روایتی متفاوت از تأثیر جهانی اربعین ارائه داده است.
این مستندها، هرچند در ثبت لحظههای واقعی و انتقال حس و حال اربعین موفق بودهاند، اما به دلیل ماهیت غیرداستانی، کمتر توانستهاند موقعیتهای دراماتیک خلق کنند و به مخاطبان خاص، محدود میمانند.
در مقابل فراوانی مستندها، حوزه سینمای داستانی و سریالهای تلویزیونی با موضوع اربعین کمفروغ است. در حوزه سینمای داستانی، فیلم سینمایی «هیهات» (۱۳۹۵) یکی از نمونههای شاخص است که در قالب چهار اپیزود ساخته شد و اپیزود چهارم آن، به کارگردانی هادی مقدمدوست، داستانی درباره پیادهروی اربعین روایت میکند. در تلویزیون هم آثاری مانند سریال «طوبی» با اشاره به این سفر معنوی ساخته شدهاند، اما بیشتر به حاشیههای داستانی پرداختهاند تا بازنمایی کامل این رویداد.
این آثار، هرچند ارزشمند، نتوانستهاند ظرفیت دراماتیک اربعین را بهصورت کامل به تصویر بکشند. پیادهروی اربعین، با داستانهای واقعی از فداکاری، تحولات درونی و روابط انسانی، ظرفیت بالایی برای خلق فیلمهای سینمایی تأثیرگذار دارد، اما فقدان فیلمنامههای قوی و سرمایهگذاری کافی، این حوزه را مغفول نگه داشته است.
چرا روایت داستانی اهمیت دارد؟
اربعین، فراتر از یک آیین مذهبی، مجموعهای از روایتهای انسانی است که میتواند در قالب آثار داستانی به مخاطبان جهانی معرفی شود. روایتهایی از زائرانی که با انگیزههای متفاوت قدم در این مسیر میگذارند، یا خانوادههایی که در این سفر تحولات عمیقی را تجربه میکنند، میتوانند به فیلمهایی تبدیل شوند که نهتنها در ایران، بلکه در سطح بینالمللی تأثیرگذار باشند. برخلاف مستندها که اغلب به مخاطبان خاص و مذهبی محدود میشوند، آثار داستانی با ایجاد همذاتپنداری، میتوانند پیام اربعین را به طیف وسیعتری از مخاطبان، از جمله غیرمسلمانان، منتقل کنند.
برای پر کردن خلأ آثار داستانی، نیاز به سرمایهگذاری در فیلمنامهنویسی و حمایت از کارگردانان خلاق است. شاید خروجی کارگاههای ایدهپردازی اربعین با حضور فیلمسازان، مستندسازان و نویسندگان، به طرحهای سینمایی جذاب و غیرشعاری از تجمع ۲۰ میلیون نفری عاشقان حسین (ع) منجر شود.
همچنین، همکاری با فیلمسازان بینالمللی که به موضوعات انسانی و معنوی علاقهمند هستند، راهی برای جهانیسازی پیام اربعین است. نهادهای فرهنگی میتوانند با حمایت از تولید فیلمهای بلند سینمایی، این رویداد را از قاب مستند به دنیای دراماتیک سینما ببرند.
با حمایتهای لازم و تمرکز بر روایتهای دراماتیک و ترغیب فیلمسازان باتجربه و غیرارگانی، اربعین میتواند نهتنها در قلب زائران، بلکه در قاب سینمای ایران هم جاودانه شود.
*روزنامهنگار حوزه فرهنگ