
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - فاجعه انسانی در نوار غزه، که از زمان حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس و پاسخ نظامی گسترده اسرائیل آغاز شده، اکنون به یکی از وخیمترین بحرانهای بشردوستانه قرن بیست و یکم تبدیل شده است. این بحران، یک تراژدی پیچیده است که در آن، ابعاد سیاسی و نظامی با رنجهای بیشمار غیرنظامیان در هم آمیخته است. محاصره کامل غزه توسط اسرائیل در روزهای اولیه جنگ، به معنای قطع کامل آب، برق، سوخت و مواد غذایی بود. این اقدام، نه تنها زیرساختهای حیاتی منطقه را فلج کرد، بلکه زندگی روزمره بیش از دو میلیون فلسطینی را به کابوسی غیرقابل تصور تبدیل کرد. اگرچه فشارهای بینالمللی، به ویژه از سوی دولت جو بایدن، اسرائیل را وادار به بازگشایی مقطعی برخی از گذرگاهها مانند رفح و کرم شالوم کرد، اما این اقدامات مقطعی و ناکافی بودند. با هر بار فروپاشی آتشبسهای کوتاهمدت، امید به بهبود وضعیت از بین رفت و مسیرهای کمکرسانی دوباره مسدود شدند. این تکرار محاصره و محدودیت، نشاندهنده استفاده سیستماتیک از کمکهای بشردوستانه به عنوان یک اهرم فشار سیاسی است که پیامدهای آن مستقیماً بر جان و زندگی غیرنظامیان بیگناه تأثیر میگذارد.
در شرایطی که نهادهای بینالمللی اصلی مانند سازمان ملل متحد و سازمانهای امدادی بزرگ به دلیل محدودیتهای شدید امنیتی و سیاسی نتوانستند به طور مؤثر عمل کنند، بار اصلی امدادرسانی بر دوش نهادهای محلی افتاد. بنیاد بشردوستانه غزه (GHF) به عنوان یک جایگزین محلی، تلاش کرد تا خلاء موجود را پر کند، اما منابع و تواناییهای آن به هیچ وجه با حجم نیازهای فزاینده مردم غزه همخوانی نداشت. گزارشها نشان میدهند که GHF تنها موفق به تأمین حدود ۲۰ درصد از نیازهای غذایی شد. این نارسایی بزرگ، به گرسنگی گسترده، سوءتغذیه شدید، به ویژه در میان کودکان، و هرجومرج در توزیع کمکها منجر شده است. تصاویر و فیلمهای منتشر شده از صفهای طولانی برای دریافت یک کیسه آرد و درگیریهای مرگبار بر سر آن، نمایی تلخ و هولناک از وضعیتی است که در آن، کرامت انسانی به پایینترین سطح خود سقوط کرده است. فاجعه غزه یک هشدار جدی است؛ جامعه جهانی نمیتواند در برابر استفاده از گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی بیتفاوت بماند.
چهار راهکار اساسی برای جلوگیری از فاجعهای عمیقتر
برای جلوگیری از گسترش فاجعه در غزه، مجله فارن افرز چهار راهکار کلیدی و عملی را پیشنهاد میکند که نیازمند همکاری و مسئولیتپذیری همه طرفهای درگیر است. این راهکارها نشان میدهند که حل بحران، تنها از طریق یک رویکرد جامع و چندجانبه امکانپذیر است.
پایان دادن به استفاده از کمکهای بشردوستانه به عنوان ابزار فشار سیاسی
اولین و مهمترین راهکار، تأکید بر این اصل اخلاقی و حقوقی است که کمکهای بشردوستانه نباید تحت هیچ شرایطی به عنوان یک ابزار فشار سیاسی یا نظامی مورد استفاده قرار گیرند. اسرائیل باید فوراً تمام گذرگاهها را به طور کامل و بدون قید و شرط بازگشایی کند و اجازه دهد که کمکها به صورت پیوسته و در حجم کافی وارد غزه شوند. مسدود کردن گذرگاهها و ممانعت از ورود غذا و دارو، یک عمل غیرانسانی است که مستقیماً به رنج و مرگ غیرنظامیان منجر میشود و میتواند به عنوان یک جنایت جنگی مورد پیگرد قرار گیرد. بازگشایی کامل گذرگاهها، نه تنها یک ضرورت فوری برای جلوگیری از قحطی است، بلکه یک گام ضروری برای بازگرداندن حداقل کرامت انسانی به مردم غزه است.
هماهنگی و همکاری بین نهادهای امدادرسان
دومین راهکار، بر لزوم ایجاد یک سیستم هماهنگ و مؤثر برای توزیع کمکها تأکید دارد. در حال حاضر، به دلیل فقدان یک ساختار مدیریتی واحد، توزیع کمکها با ناکارآمدی و هرجومرج همراه است. سازمان ملل، GHF و سایر نهادهای بینالمللی باید با یکدیگر همکاری کنند تا یک زنجیره توزیع امن و کارآمد ایجاد شود. این همکاری باید شامل ایجاد یک مرکز هماهنگی واحد، برنامهریزی دقیق برای ورود کمکها، و تضمین دسترسی برابر به مناطق مختلف غزه باشد. تنها با یک توزیع هدفمند و منظم، میتوان اطمینان حاصل کرد که کمکها به دست کسانی میرسد که بیش از همه به آن نیاز دارند و از هرجومرج و تلفات ناشی از آن جلوگیری میشود.
نقش رهبری و فشار مستمر آمریکا
سومین راهکار، بر نقش حیاتی و تعیینکننده ایالات متحده آمریکا تأکید دارد. آمریکا به عنوان مهمترین متحد اسرائیل، اهرمهای فشار بیسابقهای در اختیار دارد که میتواند از آنها برای تغییر رفتار اسرائیل استفاده کند. فشار دولت بایدن نباید مقطعی و محدود به بحرانهای لحظهای باشد، بلکه باید به یک سیاست پایدار و بلندمدت تبدیل شود. آمریکا باید با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، سیاسی و حتی اقتصادی، اسرائیل را به بازگشایی کامل گذرگاهها، حفاظت از غیرنظامیان و تسهیل کمکرسانی وادار کند. این رهبری و فشار مداوم، میتواند یک عامل کلیدی برای ایجاد تغییر واقعی در وضعیت غزه باشد.
آزادی گروگانها توسط حماس
چهارمین و آخرین راهکار، بر مسئولیت حماس در این بحران تمرکز دارد. آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام گروگانها، میتواند به عنوان یک گام مهم برای کاهش تنش و زمینهسازی برای پایان جنگ عمل کند. تا زمانی که گروگانها در دست حماس هستند، اسرائیل به بهانه آزادسازی آنها، عملیات نظامی خود را ادامه خواهد داد و این چرخه خشونت و کشتار متوقف نخواهد شد. آزادی گروگانها میتواند نه تنها به یک آتشبس پایدار منجر شود، بلکه میتواند اعتماد لازم برای آغاز مذاکرات سیاسی برای یک راهحل دائمی را فراهم کند. این اقدام، یک ضرورت اخلاقی و استراتژیک برای پایان دادن به رنجهای مردم غزه است.
نگاهی به آینده
بحران غزه یک معضل انسانی پیچیده است که راهحل آن نیازمند اقدام فوری و مسئولیتپذیری همه طرفهای درگیر است. اسرائیل باید از استفاده از گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی دست بکشد و به قوانین بینالمللی احترام بگذارد. حماس نیز باید گروگانها را آزاد کرده و بهانهای برای ادامه جنگ باقی نگذارد. در این میان، نقش جامعه بینالمللی، به ویژه ایالات متحده، برای اعمال فشار و هماهنگی کمکها بسیار حیاتی است.
بدون یک همکاری واقعی و جامع، فاجعه انسانی در غزه تشدید خواهد شد. افزایش گرسنگی، شیوع بیماریها و مرگ و میر ناشی از آن، تنها بخشی از پیامدهای این بیعملی است. این بحران، یک آزمون بزرگ برای اخلاقیات و تعهد جامعه جهانی به حقوق بشر است. آیا جهان میتواند از این آزمون سربلند بیرون بیاید و از وقوع یک فاجعه انسانی غیرقابل بازگشت جلوگیری کند یا اجازه خواهد داد که تاریخ شاهد یک تراژدی دیگر باشد؟ این پرسشی است که آینده غزه به پاسخ آن بستگی دارد.