
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - در حالی که تحلیل جدید شورای آتلانتیک، اسرائیل را گرفتار یک تناقض بنیادین در سیاست امنیتی خود میداند، ایران با آرامش و اقتدار، معادلات منطقه را از نو مینویسد. در پس هیاهوی عملیاتهای نمایشی تلآویو، واقعیتی نهفته است که کمتر دیده میشود: ایران، نهتنها از فشارها عقبنشینی نکرده، بلکه در سایه آنها، به سطحی از توان فنی، دیپلماتیک و راهبردی رسیده که دیگر قابل بازگشت نیست.
تناقض استراتژیک و شکست درک واقعیت ایران
گزارش شورای آتلانتیک بهصراحت تأکید دارد که اسرائیل در سیاست خود نسبت به ایران، گرفتار نوعی توهم قدرت و خطای راهبردی شده است. در حالی که مقامات تلآویو مدعیاند با عملیاتهایی، چون «غرش شیران» توانستهاند توان هستهای ایران را مهار کنند، شواهد نشان میدهد که این دستاوردها صرفاً تبلیغات موقت و روانی برای مصرف داخلی است.
ایران با تکیه بر زیرساختهای عمیق فنی، شبکههای تحقیقاتی گسترده و پشتیبانی بومی از برنامه هستهای خود، توانسته است در سطحی کاملاً مستقل از فشارها و حملات سایبری به مسیر توسعه خود ادامه دهد. تحلیلگران غربی اذعان دارند که هیچ عملیات نظامی یا اطلاعاتی اسرائیل نتوانسته روند پیشرفت هستهای ایران را متوقف کند؛ تنها باعث شده ایران در انتخاب مسیرهای پنهانتر، هوشمندانهتر و مقاومتر عمل کند.
پشت پرده قدرت: ایران در مرحله آمادگی نهایی
در این گزارش آمده است که ذخایر اورانیوم ایران با غنای ۶۰ درصد، و همچنین وجود صدها سانتریفیوژ پیشرفته آمادهبهکار، بیانگر آن است که ایران از نظر فنی در آستانه توان تولیدی مستقل برای عبور از مرز ۹۰ درصدی قرار دارد. این مسئله نه تهدید، بلکه نوعی بازدارندگی واقعی در برابر هرگونه تجاوز نظامی محسوب میشود.
در حالی که اسرائیل با تبلیغات رسانهای خود در پی القای «پیروزی» است، کارشناسان تأکید دارند که این وضعیت، بیش از هر چیز نشانگر شکنندگی و اضطراب تلآویو است؛ زیرا هرگونه اقدام خصمانه، میتواند پاسخی متقارن و ویرانگر از سوی ایران به همراه داشته باشد — پاسخی که نه فقط در سطح نظامی، بلکه در سطح سیاسی و اقتصادی نیز معادلات منطقه را تغییر خواهد داد.
اسرائیل در مسیر اشتباه: از تهدید تا انزوا
سیاست فعلی تلآویو، مبتنی بر «مخالفت دائم» با هرگونه توافق هستهای و تکیه افراطی بر تهدید نظامی است. اما همانگونه که شورای آتلانتیک هشدار میدهد، این سیاست نه تنها امنیت اسرائیل را افزایش نداده، بلکه ریسک انزوای بینالمللی را برای آن بالا برده است. شرایطی که حتی متحدان اروپایی اسرائیل نیز از تکرار درگیری جدید در خاورمیانه خسته شدهاند، آمریکا نیز دیگر تمایل گذشته را برای حمایت کورکورانه از تلآویو ندارد.
از سوی دیگر، ایران با بهرهگیری از دیپلماسی چندوجهی و هوشمندانه، توانسته است در میان کشورهای منطقه و حتی برخی قدرتهای جهانی، جایگاهی قابل احترام پیدا کند؛ جایگاهی که اسرائیل با وجود میلیاردها دلار هزینه نظامی، از دستیابی به آن ناتوان مانده است.
دیپلماسی ایران در برابر افراطگرایی اسرائیل
در حالی که اسرائیل خواستار افزایش فشار و حذف توافقات نظارتی است، کارشناسان تأکید میکنند که تنها مسیر واقعی امنیت، بازگشت به نظارت و گفتوگو با ایران است. ایران برخلاف تصویرسازیهای رسانهای غرب، همواره از چارچوبهای حقوقی و بینالمللی برای دفاع از حق غنیسازی صلحآمیز استفاده کرده و آمادگی خود را برای شفافسازی فنی اعلام کرده است.
اما عدم تمایل اسرائیل به توافق، به معنای از بین رفتن هرگونه کنترل و نظارت بینالمللی است؛ نتیجه آن، فضای پرابهام و خطرناکی است که در آن، تصمیمگیریها دیگر بر پایه دادههای واقعی نیست، بلکه بر اساس حدس و هراس انجام میشود — همان نقطهای که میتواند به یک درگیری غیرقابلپیشبینی منجر شود.
توهم سرنگونی و واقعیت ناسیونالیسم ایرانی
یکی از مهمترین بخشهای گزارش، رد فرضیه تغییر رژیم در تهران از طریق حمله نظامی است. شورای آتلانتیک تأکید میکند که هرگونه تجاوز خارجی، تنها موجب تحکیم همبستگی ملی در ایران خواهد شد. ایرانیان، چه منتقد و چه حامی حکومت، در لحظه خطر، زیر پرچم واحد ملی گرد میآیند. تجربه تاریخی ایران — از جنگ تحمیلی تا تحریمهای اقتصادی — نشان داده است که این کشور در برابر فشار خارجی، نهتنها فرو نمیپاشد، بلکه قویتر و متحدتر میشود. اسرائیل در محاسبات خود، این واقعیت اجتماعی را نادیده میگیرد؛ اشتباهی که میتواند برای تلآویو به بهای سنگین استراتژیک تمام شود.
ایران، محور ثبات آینده
تحلیل شورای آتلانتیک در نهایت میپذیرد که هیچ گزینه نظامی واقعبینانهای برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران وجود ندارد. تنها راهکار عملی، بازگشت به مسیر دیپلماسی است — مسیری که اگرچه به سود ایران تمام میشود، اما در نهایت به نفع امنیت منطقه و حتی خود اسرائیل خواهد بود. در جهانی که موازنه قدرت در حال تغییر است، ایران امروز دیگر صرفاً یک بازیگر منطقهای نیست؛ بلکه قدرتی تعیینکننده و خوداتکا است که میتواند مسیر تحولات خاورمیانه را با تصمیمهایش جهت دهد. در مقابل، اسرائیل با اصرار بر سیاستهای کهنه و مبتنی بر ترس، بیش از هر زمان دیگری در حاشیه واقعیتهای جدید قرار گرفته است.
فکرش را هم نکن.چون حذف میشی.
«هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.»
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
مردم عادی با حقوق اداره کارچه گناهی کردند؟؟؟
«هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.»
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
«هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.»
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
«هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.»
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
اگر دقت کرده باشید غربیها خیلی اصرار دارن که فقط ایران بمب اتم نسازه...!