
باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سارا بابایی - استان لرستان با سابقهای درخشان در منابع آبی، امروز درگیر بحرانی است که طی دهههای اخیر بیسابقه بوده است.
کاهش سطح آبهای زیرزمینی، افت محسوس دبی چشمهها و تنش آبی در شهرهای بزرگ، زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. اما در دل بحران، مدیران استان با طرحهایی عملیاتی و رویکردی مشارکتی، مسیر عبور از این تهدید را ترسیم کردهاند.
افت کمسابقه منابع آبی؛ دادههایی که نمیتوان نادیده گرفت
به گفته داریوش حسننژاد، مدیرعامل شرکت آب منطقهای لرستان تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۴، سطح منابع زیرزمینی استان بهطور متوسط ۸۰ سانتیمتر کاهش یافته و کسری مخزن تنها در دو حوضه کرخه و کارون بزرگ، به بیش از ۶۳ میلیون مترمکعب رسیده است.
وی افزود: این وضعیت، افت ۶۰ درصدی دبی چشمهها را نیز در پی داشته و پروژههای تأمین آب روستایی و شهری را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
بحران خاموش در چشمهها؛ صدایی که ضعیف شده است
حسن نژاد گفت : ارزیابی ۳۹ چشمه شاخص استان نشان میدهد متوسط دبی به ۲۰۸ لیتر در ثانیه کاهش یافته؛ این عدد در حوضه کرخه به ۱۶۸ لیتر و در کارون بزرگ به ۳۰۱ لیتر رسیده که بهترتیب کاهشی ۶۸ و ۴۲ درصدی را نشان میدهد.
وی تصریح کرد : این وضعیت بر حیات زیستی، کشاورزی و منابع شرب اثر مستقیم گذاشته است.
تشنگی در شهرها؛ وقتی تانکرها جای لولهها را گرفتند
نورالدین نوریزدان، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب لرستان، با اشاره به وضعیت بحرانی شهرها گفت:شش شهر استان از جمله خرمآباد، بروجرد، کوهدشت و الیگودرز دچار تنش آبی جدی هستند و در برخی مناطق آبرسانی با تانکر انجام میشود.
او همچنین از اقدامات جبرانی چون نصب فشارشکن، حفر چاههای جدید در بروجرد و استفاده از ظرفیت سد کمندان برای تأمین آب خبر داد.
سدها؛ ذخایر نیمهخالی، امیدهای نیمهپر
با وجود پرشدن تنها ۳۵ درصد از ظرفیت سدهای استان، مدیرعامل آب منطقهای معتقد است سد ایوشان با ۷۳ درصد ذخیره، همچنان نقش مهمی در تنظیم منابع ایفا میکند. اگر از آن هوشمندانه استفاده شود، میتوان بخشی از بحران را مدیریت کرد.
سدهای مروک، تنگ هاله و خانآباد نیز در وضعیت ذخیرهای میانه یا ضعیف قرار دارند و نیازمند بازنگری در بهرهبرداری هستند.
مسیرهای بلندمدت؛ پروژههایی برای آینده
بسیاری از پروژهها مانند سدمعشوره، سد بختیاری، تونل انتقال آب به خرمآباد و طرحهای توسعهای دیگر سالهاست که درگیر بروکراسی، بودجه یا اختلاف نظرهای کارشناسیاند. برخی از این پروژهها قدمتی بیش از یک دهه دارند، اما هنوز وارد فاز اجرایی نشدهاند یا پیشرفت آنها ناچیز است.
استاندارد لرستان وعده تسریع در اجرای این طرحها را داده، ولی تجربه نشان میدهد تا انسجام مدیریتی، اعتبار اعتبارات زمانی واقعی و همراهی ملی وجود نداشته باشد، وعدهها نمیتوانند بحران فعلی را مدیریت کنند. پروژه های روی کاغذ، تشنگی مردم را رفع نمیکنند. باید از مرحله طرح به عمل برسند.
کشتهای پرمصرف، تهدیدی علیه منابع آب
در حالیکه منابع آب لرستان بهشدت کاهش یافته، بیشتر از اراضی استان کشاورزی زیر کشت محصولات پرمصرفی مانند هندوانه، ذرت و یونجه است.
این در حالیست که هر هندوانهای به هزار مترمکعب آب نیاز دارد. رقمی که در شرایط خشکسالی، غیرمنطقی و بحرانآفرین است.
کامران فرمانپور، مدیرکل محیطزیست استان، این موضوع را نه صرفاً یک موضوع کشاورزی، بلکه یک محیط زیستمحیطی میداند.
او بر تغییر الگوی کشت، گسترش آبیاری قطرهای و حمایت از کشاورزان برای کشتهای کممصرف داخلی اشاره کرده است.
وی اظهار داشت: تغییر الگوی کشت، اکنون انتخاب نیست؛ یک نیاز ضروری است.
اجرای گامهایی که باید جدیتر شوند
یکی از مهمترین راههای کنترل در مقابله با بحران، نصب کنتورهای هوشمند روی چاههای کشاورزی و صنعتی است. این طرح با هدف کنترل برداشتهای غیرمجاز آغاز شده، اما طبق گزارشها، تعداد زیادی از چاهها هنوز بدون کنتورند یا کنتورها خاموش شدهاند.
کنترل واقعی تنها زمانی خواهد بود که هم نظارت دقیق باشد و هم برای متخلفان ضمانت اجرایی قوی تعریف شود.
در حوزه زیرساخت، حفر چاههای اضطراری، اصلاح شبکههای فرسوده و نصب فشارشکنها را آغاز شده است. این اتفاق، گرچه در کوتاهمدت بخشی از مشکل رفع میکند، اما راهحل بنیادین نیست.
شبکههای آبرسانی در بسیاری از شهرها و روستاهای لرستان سالهاست که نوسازی نشدهاند.
بحران واقعی، راهحلها پراکنده
بحران آب در لرستان اکنون دیگر نه یک هشدار زیستمحیطی، بلکه یک بحران توسعهای است. کاهش بارندگی و تغییر اقلیمی در کنار برداشت بیرویه، فرسودگیها، و فقدان راهبرد یکپارچه باعث ایجاد لرستان در آستانه یک بحران پایدار میشود.
بحرانی که اگر کنترل نشود، نه فقط کشاورزی، امنیت اجتماعی، مهاجرت و حتی اقتصاد شهری را نیز تحتتأثیر قرار میدهد.
طرح ها و برنامه های متعددی روی میز قرار گرفته اما پراکندگی، کندی اجرا و نظارت دقیق، اثرگذاری این طرح را کم کرده است. آنچه اکنون نیاز دارد، نه فقط حرکتهای فنی یا نمادین، تصمیمات سخت، اصلاح سیاستهای آبی، برخورد با بهره برداری ناسالم، و برنامه های واقعی با نگاه بلندمدت است.
نقش رسانه ها، نهادهای علمی، و مردم در این میان حیاتی است. عبور از بحران بدون گفتوگوی اجتماعی، شفافیت اطلاعات و همافزایی ممکن نیست. لرستان هنوز میتواند به الگویی برای مدیریت پایدار منابع آب در کشور تبدیل شود. بهشرط آنکه بحران را ببینیم، نه فقط مدیریت کنیم.