حمله اسرائیل به تأسیسات ایران بیش از آن‌که نمایش قدرت باشد، نشانه‌ای از ضعف سیاسی تل‌آویو و قدرت بازدارندگی راهبردی ایران است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - بنیامین نتانیاهو روز جمعه، در تصمیمی که می‌تواند منطقه را وارد مرحله‌ای بی‌سابقه از تنش‌های نظامی کند، فرمان حمله پیش‌دستانه به بخشی از تأسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرد. به گزارش روزنامه هاآرتص، این اقدام نه‌تنها بازتاب‌دهنده‌ی تحولی در سیاست دفاعی اسرائیل است، بلکه تلاشی شخصی از سوی نتانیاهو برای بازسازی چهره‌ی سیاسی‌اش پس از ناکامی‌های اطلاعاتی و امنیتی ماه‌های گذشته تلقی می‌شود.

سال‌هاست که منتقدان، نخست‌وزیر اسرائیل را به ناتوانی در تبدیل تهدید به اقدام متهم می‌کردند؛ از جمله وقتی در سازمان ملل فقط تصویر بمب روی تخته‌سفید کشید. اما اکنون به نظر می‌رسد او در تلاش است تا نشان دهد برای آغاز فاز اول یک تقابل تمام‌عیار با ایران آماده است؛ تقابلی که بیش از آنکه ناشی از محاسبات راهبردی باشد، بر پایه ملاحظات شخصی و سیاسی شکل گرفته است.

به نوشته هاآرتص، درحالی‌که در پرونده غزه، نتانیاهو بار تصمیمات را به دوش تندروهایی چون بن‌گویر و اسموتریچ می‌انداخت، این‌بار خود را در مقام فرمانده مستقیم معرفی کرده و گفته است: «من تصمیم گرفتم، من دستور دادم، من هدایت کردم». گویی می‌خواهد این نبرد را، صرف‌نظر از سرانجامش، به نام خود ثبت کند.

این روزنامه همچنین احتمال می‌دهد که نتانیاهو، برای پیشبرد این مسیر، برخی چهره‌های نظامی را کنار بزند تا افراد وفادارتر به نقشه‌هایش را جایگزین کند؛ اقدامی که ممکن است در صورت شکست، بستر لازم را برای فرافکنی و مقصرسازی دیگران فراهم آورد؛ همان‌طور که پس از حمله حماس در هفتم اکتبر، مسئولیت را از دوش خود برداشت.

در بخش دوم گزارش، تمرکز بر عملکرد ارتش اسرائیل است. سؤال محوری این است که چگونه ارتشی که در حمله ۷ اکتبر غافلگیر شد، حالا مدعی اجرای عملیات دقیق و بی‌تلفات در خاک ایران است؟ پاسخ هاآرتص، در بهره‌گیری اسرائیل از فناوری‌های پیشرفته و ساختار نظامی متمرکز بر اطلاعات، هوافضا و جنگ سایبری نهفته است. با این حال، تأکید می‌کند که ارتش اسرائیل هنوز فاقد عمق عملیاتی کافی برای جنگی زمینی و گسترده است و این نوع عملیات‌ها بیشتر در حد عملیات‌های محدود و تبلیغاتی باقی می‌ماند.

از سوی دیگر، ایران با تکیه بر ظرفیت‌های بومی، زیرساخت‌های دفاعی در عمق، و قابلیت‌های راهبردی خود نشان داده که در برابر فشارها و تهدیدات خارجی، توانایی پاسخ‌گویی قاطع و هدفمند را دارد. برخلاف ادعاهای رسانه‌های غربی، ساختار امنیتی ایران نه‌تنها در برابر حملات پیچیده مقاوم است، بلکه در سال‌های گذشته، با بهره‌گیری از تجربیات میدانی و توسعه ظرفیت‌های سایبری و موشکی، توان بازدارندگی مؤثری ایجاد کرده است.

در ادامه، هاآرتص این پرسش را مطرح می‌کند که مسیر تحولات آینده از کجا تعیین خواهد شد؟ پاسخ این روزنامه نه در تل‌آویو و نه در تهران است، بلکه در واشینگتن. به باور تحلیل‌گران، اگر ایالات متحده از حالت انفعال خارج شده و وارد رویارویی مستقیم با ایران شود، ممکن است جنگ وارد فاز غیرقابل کنترل و منطقه‌ای شود؛ جنگی که هزینه‌های آن از کنترل بازیگران خارج خواهد بود.

نویسنده در پایان، با نقل قولی از باسیل لیدل هارت، هشدار می‌دهد که مرز میان جسارت و بی‌احتیاطی، باریک است. نتانیاهو اکنون دقیقاً روی این مرز حرکت می‌کند. اگر تقابل کنونی به جنگی گسترده میان ایران و اسرائیل منجر شود، این پرسش در میان جامعه اسرائیل برجسته خواهد شد: آیا تصمیمات فردی یک رهبر، ارزش آن را دارد که آینده یک ملت را در معرض نابودی قرار دهد؟

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار