
باشگاه خبرنگاران جوان - در دنیای پرتنش امروز که اعتماد مهمترین سرمایه در دیپلماسی هستهای است، نهادهای نظارتی باید ستونهای بیلرزش امنیت جهانی باشند. اما وقتی ستونها خود میلرزند، سقف اعتماد فرو میریزد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روزی بهعنوان مرجع فنی و بیطرف شناخته میشد، حالا در تیررس انتقادهایی است که آن را متهم به جانبداری و سیاسیکاری میکند. این نهاد، که قرار بود چراغ راه شفافیت و صلح باشد، حالا در نگاه بسیاری، تبدیل به بازوی نرم قدرتهای خاص شدهاست.
پرونده هستهای ایران، که طی دو دهه اخیر بهطور مداوم زیر ذرهبین آژانس بوده، حالا آینهای تمامنما از چالشهای این نهاد است. حجم گزارشها، تکرار اتهامات بیسند و همزمانی گزارشهای حساس با تحرکات دیپلماتیک یا نظامی علیه تهران، همه نشان میدهد که قطبنمای فنی آژانس، از مسیر بیطرفی منحرف شدهاست.
گذار خطرناک از فنیگرایی به سیاستزدگی
آژانس در مأموریت اولیهاش، یک ناظر علمی، دقیق و بیطرف تعریف شده بود؛ نهادی برای اطمینان از صلحآمیز بودن برنامههای هستهای، بدون دخالتهای سیاسی. اما واقعیتهای میدانی و روند گزارشهای اخیر، بهویژه در دوره مدیریت «رافائل گروسی»، روایت دیگری دارد.در گزارشهایی که پیشتر پر از عدد و نمودار بودند، حالا عباراتی چون «نگرانی جدی»، «رفتار غیرشفاف» یا «احتمال فعالیتهای اعلامنشده» جایگزین شدهاند؛ واژگانی ذهنیتساز که بیشتر به بیانیههای سیاسی میمانند تا تحلیلهای علمی. این تغییر ادبیات، نهتنها نشان از انحراف دارد، بلکه گواهی است بر تغییر نقش آژانس از یک ناظر به یک بازیگر صحنهگردان.
اسناد مشکوک، رویکردهای دوگانه
یکی از موارد بحثبرانگیز، تکیه آژانس بر اطلاعات ارائهشده توسط برخی بازیگران خاص بدون راستیآزمایی مستقل است؛ از ماجرای لپتاپ ایرانی گرفته تا اسناد افشاشده توسط رژیم صهیونیستی درباره برنامه تسلیحاتی ایران. این موارد بارها بدون شفافسازی منابع و بررسی علمی، به پایه گزارشهای رسمی بدل شدند؛ در حالی که آژانس درباره رژیمی چون اسرائیل، که حتی عضو NPT نیست، سکوت پیشه کردهاست. همین رفتار دوگانه، اعتماد بسیاری از کشورها به این نهاد را سلب کرده و آن را در مظان جانبداری قرار داده است؛ نهادی که باید داور منصف باشد، حالا از نگاه منتقدان، بخشی از ابزار فشار قدرتهای غربی شدهاست.
گزارشهایی همزمان با عملیات، تصادف یا طراحی؟
یکی از نکات قابل تأمل، همزمانی گزارشهای محرمانه آژانس با قطعنامههای شورای حکام یا حتی تحرکات نظامی علیه ایران است. نمونههای متعددی وجود دارد که انتشار گزارشهایی تنشآفرین، بلافاصله پیش از دور جدیدی از فشارهای سیاسی یا تحریمها رخ داده است. این همزمانیها نمیتوانند صرفاً تصادفی تلقی شوند و افکار عمومی را به این نتیجه رساندهاند که آژانس، آگاهانه یا ناآگاهانه، در خدمت سناریوهای سیاسی قرار گرفته است.
نظم چندقطبی و بحران اعتماد
جهان امروز دیگر تکقطبی نیست. قدرتهای نوظهور، از چین و روسیه گرفته تا کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، سهم پررنگی در معادلات بینالمللی دارند. در چنین جهانی، نهادهای چندجانبه تنها با اتکای به بیطرفی میتوانند دوام بیاورند. اما آژانس طی سالهای اخیر، بخشی از سرمایه اعتماد خود را از دست دادهاست؛ آنهم درست در زمانی که بیش از همیشه به اعتماد نیاز داشت.وقتی کشوری مانند ایران، با بیشترین سطح همکاری و بازرسی مواجه میشود، اما رژیمی چون اسرائیل، مصون از هرگونه نظارت باقی میماند، پیام روشنی به جهان مخابره میشود: عدالت در نظارت، قربانی سیاست شدهاست.
یک هشدار جدی برای آینده نظام منع اشاعه
از دید بسیاری از تحلیلگران، اگر این مسیر ادامه یابد، ساختار منع اشاعه جهانی با خطر فروپاشی مواجه خواهد شد. کشورهای مستقل ممکن است دیگر انگیزهای برای باقیماندن در چارچوب NPT نداشته باشند. بیاعتمادی به نهاد ناظر، اولین گام در مسیر گریز از نظم جمعی و بازگشت به دوران پرمخاطره رقابتهای تسلیحاتی است.
بازگشت به ریشه یا فراموشی تدریجی
آژانس، اگر میخواهد دوباره جایگاه خود را در جامعه جهانی بازیابد، راهی جز بازگشت به مأموریت اصیل خود ندارد؛ یعنی ناظری فنی، شفاف و بیطرف که در برابر قدرتها قد علم کند، نه این که در سایه آنها قرار گیرد. در غیر این صورت، این نهاد بینالمللی در آیندهای نهچندان دور، به سازمانی بیاثر و نماد یک شکست در اعتمادسازی جهانی بدل خواهد شد.
منبع: روزنامه خراسان
صدرصد برای شما هم پیش آمده که از کسی بدون دلیل بدتون بیاد
مطمئنم میدونید چی میگم....
مثل انرژی اتمی جهان میشدباید بری دنبال گاو چرانی
پوپولیست و ریاست طلب هستند و دوست دارند داخل مراکز قدرت
ها نفوذ داشته باشند و درخدمت آنان قرار گیرند،ابزار تله برای کشورهایی مانند آمریکا در پرونده های لاکربی ولیبی و ایران و تهمت زنی و تغییر حکومت شوند،و الگوی دقیق در براندازی مانند عراق و...
را در ایران اجرا کنند.هدف را با هر ابزار و وسیله ای از حرکت بیاندازند.
و اگر گوش این گروسی را خوب نپیچانیم با رتبه گرفتن در مقام بالاتر
،بیشتر به مقاصد ابرقدرت ها و قانون جنگل و پایمال شدن کشورهای ضعیف کمک خواهد کرد.
همه بداننداین سگ نه سگ بعدی هم نوکر غرب ونوکر اسراعیل وصهیون هستند.نباید بااینها کارکردهرکی بگد خاینت به شهدا ووطن وملت ایران کرده.غلط املای بود ببخشید.سوادم کمه
فدای ملت ایران یوسف ستوده از بختیاری
جرآت میکنی بیا ایران تا ببندیمت به موشک هایپرسونیک و بفرستیمت برا صهیونیست های کثیفتر از خودت
سوسک ترسوی روباه صفت
اینا انسان نیستن شما غزه رو ببینید و مردمشو،کسی فکر نکنه دلشون به حال ما سوخت آتش بس دادن ،داشتن سفت میخوردن ،دیدن آتش بس نشه له میشن
هم شرف ندارد گروسی
85 میلیون ایرانی باهاش کار دارند
لطفاً بزارید بیاد
ما بیصبرانه منتظر ورود ایشونیم
اصلا هم قرار نیست سرشو توی یه جاییش بکنیم
گر مرد رهی .. بر قوی شو.. که در طبیعت زندگی ضعیف پایمال است
جاسوس بی همه کس دیگه کسی پشیزی به حرفاش بها نمی ده
اونوقیافه لش فقط به نوکری صهیونیست ها می خوره
وقتی کشوری زور گو و استکبار تجاوز میکند به تاسیسات هسته ای و دانشمندان را میکشد دیگر دلیلی برای گفتگو وجود ندارد ***((فلسفه ))*** گفتگو ___جنگ و نبرد نیست
گفتگوووو با جنگگگگگ برابر نیست تمام
دیگر دولت محترم کشور عزیزمان نباید اجازه بدهد که دوباره بیان بازرسی کنند حتی اگر بازهم مار بمباران کنند اصلا نباید کوتاه بیان چون دربرابر دشمن هرچه کوتابیاییم او امتیاز بیشتری میخواهد
اگر یک قدم به عقب برگردیم اودوقدم بجلو می اید
روباه کثیف