تردیدی نیست که یونسکو، مانند بسیاری از نهادهای بین‌المللی، نیازمند اصلاحات مدیریتی و افزایش شفافیت مالی است؛ اما راه‌حل، ترک میز مذاکره نیست. این خروج‌های مکرر نشان می‌دهد که چالش اصلی، بیش از ناکارآمدی ساختاری، در اراده سیاسی برخی قدرت‌ها برای پذیرش اصول همکاری چندجانبه نهفته است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ هیراد مخیری*- با اعلام رسمی خروج ایالات متحده آمریکا از یونسکو در تابستان ۲۰۲۵، بار دیگر موضوع چندجانبه‌گرایی و نقش آمریکا در نهادهای بین‌المللی را به صدر اخبار بازگرداند. وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای کوتاه اعلام کرد که حضور در این سازمان به دلیل «تفرقه‌افکنی» با سیاست خارجی ایالات متحده در تضاد است و رژیم اسرائیل نیز با صدور بیانیه‌ای از این خروج استقبال کرد و آن را در راستای جلوگیری از «هدف‌گیری» خود توسط نهادهای سازمان ملل دانست. اما آیا این تنها یک تصمیم مالی یا سیاسی ساده است؟ تاریخچه روابط پرتنش واشنگتن با یونسکو و ابعاد پشت پرده این تصمیم، نشان می‌دهد که این خروج پیامدهایی فراتر از یک تغییر موضع دیپلماتیک دارد.

یونسکو به‌عنوان سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization) از سال ۱۹۴۵ تاکنون، یکی از نمادهای مهم همکاری جهانی برای حفاظت از میراث فرهنگی، ترویج سوادآموزی، توسعه آموزش همگانی، حفظ تنوع زبانی و حمایت از آزادی بیان بوده است. در جهان امروز که میراث فرهنگی بسیاری از کشورها درگیر جنگ، افراط‌گرایی، تغییرات اقلیمی و تخریب آگاهانه است، نقش یونسکو در ثبت و حراست از آثار تاریخی، ارتقای آموزش کیفی و حفاظت از فرهنگ‌های بومی اهمیتی دوچندان دارد.

اما رابطه آمریکا با یونسکو، دست‌کم در چهار دهه اخیر، همواره پرتنش بوده است. نخستین‌بار دولت ریگان در سال ۱۹۸۴ اعلام کرد که به‌دلیل آنچه «مدیریت ناکارآمد» و «سوگیری سیاسی» خوانده می‌شود، از یونسکو خارج خواهد شد. این تصمیم در عمل بخشی از سیاست‌های جنگ سرد و محدودکردن نفوذ کشورهای غیرغربی در نهادهای بین‌المللی بود. در سال ۲۰۰۳، دولت جرج دبلیو بوش در اقدامی نمادین بازگشت آمریکا به یونسکو را اعلام کرد تا پیام بازگشت به همکاری چندجانبه را به جهان مخابره کند.

با این حال، در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا در سال ۲۰۱۷ برای دومین‌بار از یونسکو خارج شد. دلیل اصلی این خروج، پذیرش عضویت فلسطین در یونسکو و تصویب قطعنامه‌هایی بود که شهرک‌سازی‌های اسرائیل را نقض قوانین بین‌المللی و میراث فرهنگی بیت‌المقدس را در معرض تهدید ارزیابی می‌کرد. ترامپ همان زمان ادعا کرد که یونسکو «ضد اسرائیلی» شده و ارزش‌های آمریکا در این سازمان نمایندگی نمی‌شود.

پس از روی کار آمدن بایدن، ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ دوباره به یونسکو بازگشت. دولت بایدن بخشی از بدهی‌های معوقه آمریکا به این نهاد را پرداخت کرد و تلاش کرد از یونسکو به‌عنوان ابزاری برای دیپلماسی نرم در برابر چین و روسیه بهره ببرد. اما امروز در تابستان ۲۰۲۵، آمریکا برای سومین‌بار در یک چرخه بی‌سابقه از این سازمان خارج می‌شود. دولت ترامپ، در دور دوم ریاست‌جمهوری خود، این‌بار دلایلی تازه را پیش کشیده است: از جمله «گفتمان‌های بیداری (Woke)»، تمرکز یونسکو بر سیاست‌های تنوع، برابری و شمول (DEI)، و آنچه «گرایش‌های طرفدار فلسطین و چین» توصیف شده است. در واقع، خروج از یونسکو نه‌تنها یک پیام سیاسی به داخل است برای جذب پایگاه رأی محافظه‌کار، بلکه امتیازی آشکار به اسرائیل برای در امان ماندن از انتقادهای فرهنگی و حقوق‌بشری نهادهای وابسته به سازمان ملل است.

استقبال فوری وزیر امور خارجه رژیم اسرائیل از این تصمیم، بر این نکته صحه می‌گذارد. اسرائیل در سال‌های اخیر بارها تلاش کرده نهادهایی چون شورای حقوق بشر و یونسکو را به دلیل انتقاد از سیاست‌های شهرک‌سازی، اشغالگری و تهدید میراث فرهنگی فلسطینیان، تضعیف کند یا دست‌کم نفوذ متحدان خود را برای کاهش فشارها به کار گیرد.

از منظر تحلیلی، این خروج پیامدهایی چندلایه دارد:
۱) یونسکو بخش مهمی از بودجه و قدرت چانه‌زنی خود را با ترک یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان مالی‌اش از دست می‌دهد. آمریکا پیش از این حدود ۲۲ درصد بودجه عادی یونسکو را تأمین می‌کرد.
۲) عقب‌نشینی آمریکا، فضا را برای چین و سایر قدرت‌های نوظهور باز می‌گذارد تا نفوذ فرهنگی و نرم خود را در قالب پروژه‌های میراث جهانی، کمک‌های آموزشی و ثبت آثار تاریخی گسترش دهند.
۳) این تصمیم چهره واقعی سیاست خارجی آمریکا را که در تضاد با شعارهای همکاری جهانی است، آشکار می‌کند. واشنگتن در ظاهر از نظم بین‌المللی قانون‌محور سخن می‌گوید، اما در عمل وقتی این نظم منافع متحدان خاصی را تهدید کند، حاضر است قواعد بازی را زیر پا بگذارد.از سوی دیگر، این تصمیم روند خطرناک‌تری را بازتولید می‌کند: عادی‌سازی گزینش‌گری در همکاری بین‌المللی. اگر هر دولت قدرتمندی بتواند صرفاً به دلیل انتقاد نهادهای بین‌المللی، از مسئولیت‌های مالی و حقوقی خود شانه خالی کند، بنیان همکاری جهانی در حوزه فرهنگ، آموزش و میراث مشترک انسانی شکننده‌تر از همیشه خواهد شد.

تردیدی نیست که یونسکو، مانند بسیاری از نهادهای بین‌المللی، نیازمند اصلاحات مدیریتی و افزایش شفافیت مالی است؛ اما راه‌حل، ترک میز مذاکره نیست. این خروج‌های مکرر نشان می‌دهد که چالش اصلی، بیش از ناکارآمدی ساختاری، در اراده سیاسی برخی قدرت‌ها برای پذیرش اصول همکاری چندجانبه نهفته است.

در نهایت، شاید این چرخه خروج و بازگشت در سطح دیپلماتیک تکراری به نظر برسد، اما هزینه واقعی آن را میراث فرهنگی بشر، آموزش نسل‌های آینده و گفت‌وگوی جهانی برای صلح و توسعه پایدار خواهند پرداخت. آینده نشان خواهد داد که در غیاب آمریکا، آیا یونسکو می‌تواند خود را بازآفرینی کند یا باید بپذیرد که قربانی بازی‌های سیاست قدرت شده است.

*دکتری روابط بین الملل، استاد دانشگاه.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۸
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۳۲ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
الحمدالله
بنفع یونیسف است و بقیه کشورها
کاشکی از سازمان ملل هم بیرون اید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۱ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
مرگ بر امریکای منزوی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۵۵ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
مرگ بر دولت صهیونی آمریکا و مرگ بر سگ زنجیری اون. اسرائیل باید محو شود. ترامپ باید محاکمه شود.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۷ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
مرگ بر آمریکا شیطان بزرگ
آخرین اخبار