
باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سارا بابایی- استان لرستان بهعنوان یکی از پرآبترین استانهای غرب کشور، سالها منبع مهم تولیدات کشاورزی و باغی در ایران بوده و شهرستانهای پلدختر و معمولان با بیش از ۳۷۰۰ هکتار باغ انجیر، بهویژه انجیر سیاه، جایگاه ویژهای در اقتصاد باغداری ایران دارند.
با این حال، این قطب راهبردی کشاورزی، امروز در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.
رودخانههای حیاتی، چون کشکان، چولهول و مادیانرود، که شریانهای حیاتی باغات پاییندست بهشمار میآمدند، بهدلیل خشکسالی شدید و مدیریت نامناسب، خشکیدهاند.
درحالیکه آب پشت سدها انباشته میشود یا در بالادست توسط کشتهای پرمصرف هدر میرود، در پاییندست، درختان ۳۰ ساله در حال مرگاند و معیشت هزاران کشاورز در خطر است.
بحران خشکسالی و سوءمدیریت به حدی رسیده که برخی باغداران، برای نجات درختان، به آبیاری با تانکر متوسل شدهاند.
این در حالیست که همچنان در بالادست رودخانهها، کشت برنج، چغندر، یونجه و شبدر، بدون هیچ نظارت مؤثری ادامه دارد. مسئولان محلی، نمایندگان مجلس و ائمه جمعه منطقه، یکی پس از دیگری از بیعملی وزارتخانههای مسئول انتقاد میکنند، اما آنچه بیشتر از همه خودنمایی میکند، فقدان اقدام اجرایی و تصمیمگیری قاطعانه است.
تکیه بر تانکر؛ آبیاری اضطراری به جای راهحل پایدار
نامدار صیادی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی لرستان در جریان بازدید از باغات آسیبدیده در مسیر رودخانه چولهول اظهار داشت:حدود ۱۰ تا ۱۵ هکتار از باغات پاییندست طی هفته گذشته با مشکل کمآبی روبهرو شدند. با تأمین سه دستگاه تانکر، آبیاری موقت انجام شده و از خشکیدگی درختان جلوگیری شده است.
او همچنین از توزیع هزار متر لوله برای انتقال آب از رودخانه کشکان خبر داد، اما تأکید کرد که تنش آبی در مناطق دیگری نظیر طاق رزاله و سرتخت نیز در حال گسترش است و برنامهریزی برای تأمین تجهیزات آبرسانی در دستور کار قرار دارد.
خشکترین سال در نیم قرن اخیر؛ ناتوانی در مدیریت بحران
اکبر مهری، رئیس امور آب پلدختر، وضعیت منابع آبی را بیسابقه توصیف کرد:سال آبی جاری خشکترین سال در ۵۰ سال اخیر برای پلدختر و معمولان بوده است. کاهش ۹۰ تا ۹۸ درصدی دبی رودخانهها نسبت به میانگین درازمدت ثبت شده و حقآبه ۸۵ میلیون مترمکعبی این مناطق نیز بهدرستی رهاسازی نشده است.
وی افزود که برای حفظ حداقلی باغات، خاموشی الکتروپمپها و کنترل برداشتهای بالا و پاییندست آغاز شده، اما بدون رهاسازی منصفانه آب، این اقدامات کارساز نخواهد بود.
کشت برنج در قلب خشکسالی؛ تخلف قانونی یا بحران نظارتی؟
درحالیکه باغات پاییندست با خشکی دست و پنجه نرم میکنند، در بالادست، کشت محصولات پرمصرف ادامه دارد.
در بستر رودخانه کشکان و حتی در مجاورت ساختمان جهاد کشاورزی منطقه، کشت برنج، چغندر و سیبزمینی انجام میشود.
کشاورزان غیربومی نیز با اجاره زمینهای بالادست، به این روند دامن زدهاند و هیچ برخوردی از سوی دستگاههای ناظر مشاهده نمیشود.
نماینده مردم پلدختر و معمولان، سید حمیدرضا کاظمی، با انتقاد شدید از این وضعیت گفت:بارها هشدار داده بودیم، اما جهاد کشاورزی سکوت کرد. کشاورزی و باغداری تنها منبع درآمد مردم این منطقه است و اگر این وضعیت ادامه یابد، هزاران نفر به حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ کشیده خواهند شد.
هشدار ائمه جمعه؛ بحران معیشت در راه است
حجتالاسلام ابوالحسن آروانی، امام جمعه معمولان، خواستار تدابیر فوری شد و میگوید:این باغات حاصل چند دهه تلاش و سرمایه مردم است. باید از سدهای بالادستی برای حمایت از باغات بهرهبرداری حمایتی انجام گیرد و نظارت جدی بر الگوی کشت صورت گیرد. در غیر این صورت، مهاجرت روستاییان آغاز خواهد شد.
همچنین حجتالاسلام غلامرضا حاجیوند، امام جمعه پلدختر تأکید کرد:جهاد کشاورزی باید به کمک مردم بیاید، نه اینکه با سکوت خود، زمینه نابودی سرمایه مردم را فراهم کند. ممنوعیت کشت محصولات آبدوست باید دارای ضمانت اجرایی باشد.
راهحلهای مقطعی؛ کفایت نمیکند
ناصر طهماسبی، معاون جهاد کشاورزی لرستان، ضمن تأیید وضعیت بحرانی، گفت:در حال پیگیری برای تأمین تانکر و لوله هستیم اما زمانبر بودن تأمین تجهیزات، موجب استفاده از راهحلهای اضطراری شده است. در صورت طولانی شدن روند، گزینههای پمپاژ آب از رودخانه کشکان نیز بررسی میشود.
با این حال، بحران بهقدری گسترده است که این اقدامات نمیتواند پاسخی کافی برای نجات هزاران هکتار باغ انجیر باشد.
تنش آبی در معمولان و پلدختر، فراتر از یک بحران اقلیمی ساده، نماد آشکار ناکارآمدی در سیاستگذاری و اجرای مدیریت منابع آب در ایران است.
درحالیکه باغات ۳۰ ساله انجیر سیاه در آستانه نابودیاند، نهادهای مسئول هنوز در حال بررسی، پیگیری یا صدور وعدههایی هستند که زمان برای تحققشان وجود ندارد.
تداوم کشتهای پرمصرف در بالادست، عدم اجرای قوانین مربوط به حقآبه، و فقدان راهبردهای پایدار، باعث شده روستاییان منطقه علاوه بر زیان مالی، با تهدید مهاجرت و فقر گسترده نیز روبرو شوند.
اگر مسئولان در سطوح محلی، استانی و ملی فوراً وارد عمل نشوند، نهتنها سرمایههای چند دههای مردم نابود خواهد شد، بلکه نمونهای دیگر از شکست در مدیریت منابع طبیعی کشور، به قیمت معیشت هزاران خانواده به ثبت خواهد رسید.
اکنون، آخرین فرصت برای نجات قطب انجیر ایران است؛ فرصتی که هر ساعت تأخیر در آن، مترادف با خشک شدن هزاران درخت و زندگی است.