رژیم صهیونیستی با از سرگیری حملات مجدد به نوار غزه، در صدد این است که بتواند به مناطق نوار غزه، تسلط پیدا کند و منطقه حائلی در آنجا درست کنند. حملات اخیر رژیم صهیونیستی در بستری از بحرانهای داخلی این رژیم صورت میگیرد. نتانیاهو، نخستوزیر راستگرا، تحت فشار افکار عمومی به دلیل شکست در آزادی اسرا و رسواییهای قضایی، تلاش میکند با شعلهور کردن جنگ، اتحاد موقت در جامعه تکه پاره رژیم صهیونیستی ایجاد کند. اهداف استراتژیک رژیم اشغالگر صهیونیستی از شروع مجدد جنگ و حملات جدید در سه محور خلاصه میشود. یک، ترور هدفمند فرماندهان و رهبران مقاومت، و دوم تشدید اقدامات برای نابودی زیرساختهای اجتماعی و درمانی و خدماتی و درهم شکستن وحدت و همبستگی مردم فلسطین و در نهایت، سومین هدف، این رژیم جعلی، تشدید عملیات آوارگی و کوچ اجباری ساکنان منطقه غزه است. این حملات که در سایه بحرانهای داخلی نتانیاهو و اظهارات افراطی وزرای کابینه او شدت گرفته، نه تنها نقض آشکار آتشبس، بلکه گامی در مسیر تثبیت اشغالگری و آپارتاید است. در این میانه، غیرنظامیان فلسطینی قربانی سیاستهایی هستند که از سوی نهادهای بینالمللی "جنایت جنگی" خوانده میشود. موج جدید حملات وحشیانه و شروع مجدد جنگ در غزه، نه یک درگیری موقت، بلکه حلقه دیگری از زنجیره اشغالگری و آپارتاید صهیونیستها محسوب میشود. رژیم صهیونیستی با اتکا به حمایت بیقید و شرط آمریکا، میکوشد موجودیت خود را بر ویرانههای حقوق بشر بنا کند. اما تاریخ نشان داده است که مقاومتهای مردمی در نهایت پیروز میدان هستند. علی رغم سهمگین بودن جنایات آنها، مقاومت همچنان قدرتمند است و مردم غزه با وجود مصایبی که متحمل شدهاند حاضر به کنار گذاشتن سلاح و پرچم خود نیستند و با پایداری و استقامت ملت فلسطین، رژیم اشغالگر، متحمل شکست خواهد شد. آینده غزه، نه در توافقهای ناعادلانه، بلکه در تحقق حقوق تاریخی فلسطینیان، از جمله بازگشت آوارگان و تشکیل دولت مستقل در تمام سرزمین فلسطین، معنا مییابد. بنابراین، هرگونه آتش بس یا توافق نامهای با رژیم صهیونی، شکننده و موقتی بوده و با عهدشکنیهای مداوم و تاریخی باند جنایت کار حاکم بر سرزمینهای اشغالی و حامی اصلیشان، ایالات متحده آمریکا، چارهای جز مقاومت و مبارزه برای پیروزی کامل و زوال کامل رژیم صهیونیستی باقی نمانده است.