هوش مصنوعی (AI) در سالهای اخیر، رشد بی سابقهای داشته و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ تحولات عمیقی در این فناوری رخ دهد. مدلهای هوش مصنوعی، از جمله ChatGPT، Gemini و مدلهای چندوجهی، به سرعت در حال پیشرفت هستند و در آینده، تأثیرات گستردهای بر صنایع مختلف، اقتصاد و زندگی روزمره خواهند گذاشت. توانایی هوش مصنوعی و قابلیتهای پیشرفته آن، باعث شده تا این سوال مطرح شود که آینده هوش مصنوعی به کجا ختم میشود؟ هوش مصنوعی، روزبهروز درحال پیشرفت است و بههمینصورت نیز نگرانیهای مربوط به این فناوری درحال افزایش است. درحالحاضر یکی از نگرانیهای مربوط به پیشرفت هوش مصنوعی، امکان رقابت آن با انسانها در آینده است. حال این سوال مهم پیش میآید که آیا، هوش مصنوعی میتواند معنای جدیدی از "هوش" و "خلاقیت" خلق کند؟ هرچند هنوز مشخص نیست که مدلهای هوشمصنوعی چه زمانی قادر خواهند بود تا مانند انسان فکر کنند. برخی از دانشمندان معتقدند که AI در آینده میتواند از انسان هوشمندتر شود و حتی به سطحی از هوش برسد که ما قادر به درک آن نیستیم. این پدیده را «هوش مصنوعی عمومی» مینامند. از نگاهی دیگر هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به بستر اصلی تحولات جهانی است، از پزشکی و آموزش تا صنعت و هنر. این فناوری با سرعتی شتابان، در حال دگرگونی کامل شیوه زندگی، کار و تعاملات انسان هاست. کارشناسان پیشبینی میکنند ظهور نسل بعدی هوش مصنوعی (Artificial General Intelligence) نه تنها اقتصاد جهانی، که خود مفهوم هوش و خلاقیت را بازتعریف خواهد کرد. با این حال، این مسیر با چالشهای بزرگی از نگرانیهای اخلاقی و حریم خصوصی تا تهدیدهای امنیتی و افزایش شکاف دیجیتالی همراه است. در کشورمان ایران هم مانند سایر کشورها، کموبیش درگیر رشد و توسعه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی شده است. اگرچه این روند صعودی با شیب ملایمی طی میشود، در حال حاضر در کشور، بیش از صد شرکت و بیش از سی صد و پنجاه استارتاپ در حوزه فناوریهایای آی مشغول فعالیت هستند. فرصتهای ناشی از این تحول، در صورت برنامهریزی مناسب، میتواند به رشد اقتصادی ایران منجر شود. اگر آموزش مهارتهای جدید در حوزههایی مانند یادگیری ماشین، تحلیل داده و توسعه سیستمهای هوشمند بهدرستی انجام شود، ایران میتواند از بازار جهانی خدمات هوش مصنوعی نیز بهره ببرد.
گزارشهای میدانی سازمانهای حقوق بشری، از «خشونت سازمانیافته» علیه پناهجویان، در مرزهای کشورهایی مانند یونان، کرواسی، لهستان، انگلستان، فرانسه و بلغارستان حکایت دارد. اقداماتی که طبق قوانین بینالمللی مصداق «شکنجه» محسوب شده و نقض کامل پروتکلهای الحاقی به کنوانسیون منع شکنجه است و همچنین به طور سیستماتیک نقض کنوانسیون ژنو ۱۹۵۱ و منشور حقوق بنیادین پناهندگان است. به گفته شاهدان، مرزبانان اروپایی، مهاجران را کتک میزنند، تلفنهای همراه آنها را میشکنند و از گاز اشکآور استفاده میکنند. در واقع سیاستهای مهاجرتی اتحادیه اروپا و آمریکا، بازتولید "تبعیض نژادی" مدرن در قرن بیست و یکم است. عدم وجود مدیریت واحد و اختلاف نظر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، افراط گرایی و پوپولیسم، و نبود سیاست خارجی مشترک از مهمترین چالشهای امروزه اتحادیه هستند. دنیای غرب طی چند دهه اخیر با سیاستهای غلط و مداخله و جنگ افروزی باعث آوارگی هزاران پناهجو، از اقصی نقاط جهان به ویژه کشورهای غرب آسیا و آفریقا، شده است. رفتار خشونت آمیز اتحادیه اروپا با پناهجویان، در این سالها نقض قوانین این اتحادیه و نقص کامل قوانین بین المللی است. آمریکا و اتحادیه اروپا، براساس قوانین بین المللی باید پناهجویان و مهاجران را پذیرش کنند، اما حقوق بشر در غرب در عمل معنا ندارد. غربیها، با تبلیغات رسانهای، همواره در کشورهای خاورمیانه و جهان سومی تصویری رویایی از حقوق بشر ارائه کردهاند تا ارزشهای کشورهای در حال توسعه را، به چالش بکشند. صدها شهادت شخصی از بازماندگان سفرهای مرگبار، پرده از یک «توافق شرمآور» مرزی برمیدارد. همکاری پنهان گارد ساحلی اروپا و آمریکا با قاچاقچیان انسان برای منحرف کردن مسیر قایقهای حامل پناهجویان و بازگرداندن اجباری آنان به دریا یا مناطق جنگی، که به قیمت جان هزاران زن و کودک تمام شده است. بنا به گزارش سازمان عفو بینالملل، اتحادیه اروپا، با سیاستهای مرزی خود "به بازاری برای قاچاقچیان انسان" تبدیل شده است. اتحادیه اروپا و آمریکا، ناقضان بزرگ حقوق بشر، در برخورد نظامیگونه با پناهجویان و مهاجران، هستند. سازمان امدادرسانی پزشکان بدون مرز، با تایید این مسئله که مدتی است شاهد افزایش خشونت شدید و سیستماتیک در تمام مرزهای خارجی اتحادیه اروپا علیه پناهجویان است عادی سازی این مسئله را، وحشتناک، ارزیابی کرد. به گفته این سازمان اعمال خشونت و زور علیه پناهجویان در مرزهای زمینی و دریایی اروپا سیستماتیک شده است.
منابع غربی از فعال شدن مکانیسم ماشه یا همان اسنپ بک توسط تروئیکای اروپا (آلمان، انگلیس و فرانسه) خبر دادند. اروپاییها با فعالسازی «مکانیسم ماشه»، تعهدات بینالمللی خود را زیر پا گذاشتند و این اقدام را در پوششی حقوقی و قانونی توجیه میکنند. مقامات ایرانی اعلام کردهاند که اروپا «نه اساس قانونی و نه توجیه اخلاقی» برای فعالسازی مکانیسم ماشه ندارد، زیرا طرفهای اروپایی تعهدات بین المللی خود را نقض کردهاند. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اعلان غیرقانونی فرانسه، آلمان و انگلیس به شورای امنیت را قاطعانه رد و به شدیدترین شکل ممکن محکوم کرد. این اقدام غیرموجه، تلاشی غیرقانونی و ناموجه برای بازگرداندن قطعنامههای لغوشده است و آشکارا در مغایرت با قطعنامه ۲۲۳۱ قرار دارد. اروپاییها در جریان جنگ دوازده روزه، واقعیت مواضع خود را آشکار ساختند و نشان دادند که اختلافشان با ایران محدود به مسئله هستهای نیست. ایران تأکید دارد که پس از خروج یک جانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، اروپاییها نتوانستند تعهدات خود مبنی بر عادیسازی روابط اقتصادی با ایران را اجرا کنند و در عوض، تحت فشار آمریکا، تحریمهای ثانویه را در قبال ایران اجرایی کردهاند. مکانیزم ماشه سازوکاری غیرقانونی است که در پی خروج آمریکا از برجام و عمل نکردن اروپاییها به تعهداتشان، اساساً بیاعتبار شد. آمریکاییها با خروج یکجانبه خود این توافق را نابود کردند و اروپاییها نیز با بی عملی خود؛ بنابراین تهدید به فعال کردن مکانیزم ماشه بیش از آنکه جنبه حقوقی و اجرایی داشته باشد، یک جنگ روانی است علیه کشورمان. تجربه گذشته نشان داده که اعمال فشار و تحریمهای یکجانبه توسط طرفهای غربی، هیچگاه نتایج مثبتی برای روند مذاکرات و تعاملات بینالمللی نداشته است. از این رو، تصمیمات ایران در زمینه خروج یا کاهش همکاری با آژانس، در راستای دفاع از منافع ملی، حفظ امنیت هستهای و پاسخ به اقدامات غیرقانونی طرفهای اروپایی و آمریکایی اتخاذ میشود. جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و تامین حقوق و منافع ملی خود به نحو مقتضی به این اقدام غیرقانونی و ناموجه سه کشور اروپایی پاسخ خواهد داد.
هنر کاریکاتور و کارتونهای خبری، به عنوان پل ارتباطی قدرتمند و بیواسطه میان رویدادهای پیچیده و افکار عمومی، نقشی انکارناپذیر در عرصه رسانه ایفا میکنند. این هنر متعهد، با تکیه بر طنز و نماد، امکان نقد مسائل را در قالبی خلاقانه و تأثیرگذار فراهم میسازد. کاریکاتور با سادهسازی مفاهیم دشوار، آنها را برای عموم مردم قابل درک و به موضوعی برای گفتوگو تبدیل میکند. گزارش پیش رو، برداشتی آزاد از آثار برجسته کارتونیستهای بینالمللی و ایرانی است که همچون آیینهای، مسائل جامعه بشری را بازمیتابانند. این آثار هنری بی نظیر، با نگاهی عمیق و موشکافانه به چالشهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر میپردازند. نگاه طنزآلود و گاه گزنده این هنرمندان، واکاوی و بازخوانی واقعیتهای پیرامون را از زاویهای متفاوت ممکن میسازد.
زبان طنز تصویری یا همان کارتونهای سیاسی و اجتماعی، در دنیای امروز، دیگر تنها یک هنر نیست، بلکه یک رسانهی مستقل، قدرتمند و جهانی است که خبرگزاریهای معتبر بین المللی و داخلی، از آن برای انتقال سریع و تأثیرگذار و ساده خبر، استفاده میکنند و همچنین هنرمندان دنیا، با آن، جهان بینی خود را، بدون مرز، بیان میکنند. این هنر بی نظیر، در عین سادگی، قادر است عمیقترین مفاهیم را منتقل کند و در فضای رسانههای نوین و خبرگزاریهای پیشرو نقشی کلیدی در شکلگیری افکار عمومی ایفا میکند. زبان جهانی طنز تصویری (کاریکاتور) یکی از قدرتمندترین، سریعترین و مؤثرترین ابزارهای انتقال پیام در عصر حاضر است که مرزهای زبانی، فرهنگی و سیاسی را درنوردیده و مخاطبان گستردهای را، در سراسر جهان، به خود جلب میکند. این گزارش تصویری، با وامگیری از «زبان جهانیِ طنز تصویری» مروری است بر آثاری از برجستهترین کارتونیستهای ایرانی و بینالمللی که همچون آینهای، مسائل پیچیدهی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعهی بشری را، به نقد میکشند و مخاطب را به تأملی عمیق، فرامیخوانند. کارتونیستها، با نگاهی طنزآمیز و نقادانه، مهمترین دغدغههای جهان امروز را از نابرابریهای اجتماعی تا بحرانهای سیاسی در قالب تصویر به چالش میکشند.
رژیم صهیونیستی با از سرگیری حملات مجدد به نوار غزه، در صدد این است که بتواند به مناطق نوار غزه، تسلط پیدا کند و منطقه حائلی در آنجا درست کنند. حملات اخیر رژیم صهیونیستی در بستری از بحرانهای داخلی این رژیم صورت میگیرد. نتانیاهو، نخستوزیر راستگرا، تحت فشار افکار عمومی به دلیل شکست در آزادی اسرا و رسواییهای قضایی، تلاش میکند با شعلهور کردن جنگ، اتحاد موقت در جامعه تکه پاره رژیم صهیونیستی ایجاد کند. اهداف استراتژیک رژیم اشغالگر صهیونیستی از شروع مجدد جنگ و حملات جدید در سه محور خلاصه میشود. یک، ترور هدفمند فرماندهان و رهبران مقاومت، و دوم تشدید اقدامات برای نابودی زیرساختهای اجتماعی و درمانی و خدماتی و درهم شکستن وحدت و همبستگی مردم فلسطین و در نهایت، سومین هدف، این رژیم جعلی، تشدید عملیات آوارگی و کوچ اجباری ساکنان منطقه غزه است. این حملات که در سایه بحرانهای داخلی نتانیاهو و اظهارات افراطی وزرای کابینه او شدت گرفته، نه تنها نقض آشکار آتشبس، بلکه گامی در مسیر تثبیت اشغالگری و آپارتاید است. در این میانه، غیرنظامیان فلسطینی قربانی سیاستهایی هستند که از سوی نهادهای بینالمللی "جنایت جنگی" خوانده میشود. موج جدید حملات وحشیانه و شروع مجدد جنگ در غزه، نه یک درگیری موقت، بلکه حلقه دیگری از زنجیره اشغالگری و آپارتاید صهیونیستها محسوب میشود. رژیم صهیونیستی با اتکا به حمایت بیقید و شرط آمریکا، میکوشد موجودیت خود را بر ویرانههای حقوق بشر بنا کند. اما تاریخ نشان داده است که مقاومتهای مردمی در نهایت پیروز میدان هستند. علی رغم سهمگین بودن جنایات آنها، مقاومت همچنان قدرتمند است و مردم غزه با وجود مصایبی که متحمل شدهاند حاضر به کنار گذاشتن سلاح و پرچم خود نیستند و با پایداری و استقامت ملت فلسطین، رژیم اشغالگر، متحمل شکست خواهد شد. آینده غزه، نه در توافقهای ناعادلانه، بلکه در تحقق حقوق تاریخی فلسطینیان، از جمله بازگشت آوارگان و تشکیل دولت مستقل در تمام سرزمین فلسطین، معنا مییابد. بنابراین، هرگونه آتش بس یا توافق نامهای با رژیم صهیونی، شکننده و موقتی بوده و با عهدشکنیهای مداوم و تاریخی باند جنایت کار حاکم بر سرزمینهای اشغالی و حامی اصلیشان، ایالات متحده آمریکا، چارهای جز مقاومت و مبارزه برای پیروزی کامل و زوال کامل رژیم صهیونیستی باقی نمانده است.
در کشورمان، اول شهریور ماه، همزمان با زادروز ابوعلی سینا، فیلسوف و پزشک برجسته ایرانی، و به پاس تألیفات و خدمات این دانشمند برجسته کشورمان، به علوم پزشکی و فعالیتهای وی در این رشته، و همچنین تجلیل از پزشکان کشورمان، روز پزشک نام گذاری شده است. قشری که در سختترین روزهای تاریخ معاصر، با جانفشانی در برابر کرونا، حماسهای از ایثار را در حافظه ملت ایران ثبت کردند. در دوران همهگیری کووید، پزشکان، پرستاران و کادر درمان ایران، در شرایطی سخت و با کمبود امکانات، چراغِ امید را در تاریکترین لحظات روشن نگه داشتند. بسیاری از آنان با وجود خطر مستقیم مرگ، از پای ننشستند و برخی نیز در این راه جانِ خود را فدا کردند تا دیگران زنده بمانند. مردم ایران، هرگز دلاوریهای آنان را، از شبزندهداریهای طولانی تا دوری از خانواده برای نجات بیماران، را فراموش نخواهند کرد. ابوعلی سینا، دانشمند بزرگ ایرانی، نه تنها به عنوان پدر پزشکی مدرن، بلکه به عنوان الگویی از اخلاق و تعهد حرفهای در تاریخ پزشکی جهان، شناخته میشود. ابوعلی سینا، با اثر جاوداناش «قانون در طب»، نه تنها پایههای پزشکی مدرن را بنا نهاد، بلکه اخلاق حرفهای را به عنوان رکن اصلی این پیشه مقدس تثبیت کرد. امروز و در روزی که به نام او مزین شده، جامعه پزشکی ایران، بار دیگر با یادآوری آرمانهای این حکیم بزرگ، رسالت خود را در نجات جان انسانها و کاهش آلام بشری تکرار میکند. روز پزشک، نه فقط یک یادبود، بلکه فرصتی برای پاسداشت ارزشهای انسانی و علمی است که ابوعلی سینا نماد آن بود و امروز پزشکان ایرانی با تکرار آن، درسِ ایثار و انسانیت به جهانیان میدهند.
در جهانی که واژهها اغلب در بیان واقعیتهای پیچیده ناتوان میمانند، قلمهای توانای هنرمندان و کارتونیستها، روایتگرِ ناگفتههای زمانه ما میشوند. این مجموعه، که از هنر طنز تلخ تا انتقاد صریح را، در هم میآمیزد و مخاطب را به تماشای آیینۀ تمامنمای جامعه بشری، میخواند. این آثار فراتر از مرزها، زبانی مشترک، برای نقد و اندیشیدن، میآفرینند. این گزارش، برداشتی آزاد است از آثار هنرمندان و کارتونیستهای بین المللی و ایرانی، که به موضوعات گوناگونی از جمله، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه بشری، اشاره دارد.
دونالد ترامپ در روزهای ابتدایی دولتش بیست دستور اجرایی جنجالی را امضا کرده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به لغو قانون بیمه درمانی آمریکاییها، ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور مسلمان، ساخت دیوار مرزی با مکزیک، لغو برنامه پذیرش آوارگان سوری اشاره کرد که اکثریت مردم آمریکا مخالف دستورات وی بودند. رئیس جمهور آمریکا، در سطح جهانی و بین المللی نیز با سیاستهای تهاجمی و تحقیر حتی برای متحدانش، امروزه به چهرهای منفور در صحنه جهانی تبدیل شد. تحلیلگران دلیل این امر را سیاستهای تهاجمی، مواضع یکجانبه گرایانه، توهینهای مکرر به متحدان سنتی آمریکا، و نقض مکرر حقوق بین الملل میدانند. ترامپ و پدیده ترامپیسم باعث شده است متحدان آمریکا به ویژه کشورهای اروپایی اعتماد خود نسبت به آمریکا را از دست بدهند و دیگر مانند سابق، این کشور را متحدی قابل اعتماد ندانند و همیشه این نگرانی وجود دارد که هرگونه توافقی که با این کشور بسته شود توسط دولت بعدی ملغی شود. رفتارهای غیردیپلماتیک، حمایت از حکومتهای خودکامه، و خروج از توافقهای مهم جهانی مانند پاریس و برجام و اعلام خروج از سازمان جهانی بهداشت و خروج از معاهده بین المللی آسمان باز و خروج از پیمان نفتا، به افزایش انزجار از ترامپ دامن زده است. در حالی که ترامپ با خروج یکجانبه از توافقهای بینالمللی و اعمال تحریمهای حداکثری علیه ایران، تلاش کرد تا برنامه دفاعی تهران را متوقف کند، نتیجه معکوس حاصل شد و ایران با توسعه توان موشکی و دفاعی خود، به یکی از قدرتهای نظامی تأثیرگذار در خاورمیانه تبدیل شده است. دونالد ترامپ تنها مقام عالی رتبه آمریکایی بود که شخصا دستور به شهادت رساندن سردار محبوب و قهرمان ملی ایران سرلشگر شهید حاج قاسم سلیمانی را صادر کرد. ایرانیان هیچگاه این سبوعیت را فراموش نخواهند کرد. ترامپ در جنایتی دیگر با خروج از توافقنامههای بین المللی اقدام به اعمال وسیعترین تحریم ظالمانه و تحمیلی تاریخ علیه مردم ایران نمود و در شرایط بحران جهانی ناشی از شیوع ویروس کرونا تمامی راههای دسترسی ایران به اقلام و تجهیزات پزشکی، درمانی و بهداشتی را مسدود کرد، ایرانیان هیچگاه از فراموش نخواهند کرد که پدران ومادران و کودکانشان به دلیل تحریم اقلام دارویی و درمانی از سوی آمریکا جان خود را از دست دادند. ترامپ با ترویج خشونت، نادیده گرفتن حقوق ملتها و تخریب نهادهای بینالمللی، به نماد بیعدالتی جهانی و به چهرهای منفور در صحنه جهانی تبدیل شده است.
کمپ رسانهها و خبرنگاران، که در مقابل مجتمع پزشکی الشفاء، در شهر غزه، قرار داشت مورد هدف حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، قرار گرفت. در این حمله دست کم پنج نفر از جمله أنس الشریف، خبرنگار الجزیره که به «صدای غزه» مشهور بود، و محمد نوفل، خبرنگار و عکاس خبری و مؤمن علیوة، تصویربردار و إبراهیم ظاهر، تصویربردار و محمد قریقع، از خبرنگاران، این شبکه خبری، به شهادت رسیدند و محمد صبح، یک خبرنگار دیگر نیز، به شدت مجروح شد. با شهادت دو گزارشگر شبکه تلویزیونی الجزیره و سه عضو دیگر تیم خبری این شبکه، در غزه، تعداد شهدای خبرنگار، در حملات رژیم صهیونیستی به غزه، تاکنون به ۲۳۷ نفر افزایش یافت. «انس الشریف» خبرنگار این شبکه که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید در وصیت نامه خود نوشته است: «با درد زندگی کردم و رنج را چشیدم، اما حتی یک روز دست از انعکاس واقعیت برنداشتم. خداوند میداند که تمام تلاش و قدرت خود را برای انتقال صدای مردم مظلوم کشورم به کار گرفتم. در ادامه این وصیت نامه آمده است که، امیدوارم که خداوند شاهد آن باشد چه کسانی سکوت کردند و به کشتار ما راضی شدند. اگر بمیرم بر اصول ثابت خود جان دادهام و به قضای الهی راضی هستم.» هدف قرار دادن خبرنگاران، گواه دیگری بر این است که این رژیم وحشیترین و جنایتکارترین ارتش جهان است و فاقد ابتداییترین ارزشهای اخلاقی و انسانی است.
در عصری که صدای حقیقت گاه در هیاهوی اخبار جعلی گم میشود، قلم کارتونیستها همچون فانوسهایی میدرخشند که راه وحقیقت را نشان میدهند. هنرمندان کارتونیست، با ترکیب، تیزبینی سیاسی و اجتماعی، خلاقیت هنری و شجاعت، آثاری خلق میکنند که گاه از هزاران گزارش نوشتاری، گویاتر و رساتر است. هنرمندان کارتونیست، با تیغ تیز قلم و شجاعت بیهمتا، جهانی را در قابی کوچک خلاصه میکنند. امروزه و در هزاره سوم، زبان تصویری کاریکاتور، به کارآمدترین ابزار ارتباطات جهانی، تبدیل شده است. یک طرح ساده، میلیونها مخاطب، رمز تأثیرگذاری شگفتانگیز کاریکاتور، در، جهان امروز است. این گزارش، برداشتی آزاد است از آثار هنرمندان و کارتونیستهای بین المللی و ایرانی که به موضوعات گوناگونی از جمله، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه بشری، اشاره دارد.
امروزه در هزاره سوم و در عصر ارتباطات، کاریکاتور و کارتونهای سیاسی و اجتماعی به زبان مشترک جهانی تبدیل شده است؛ هنری که با کمترین کلمات و بیشترین تأثیر، پیچیدهترین مفاهیم سیاسی را در ذهن مخاطب حک و به شیوایی و سادگی روایت میکند. از جنگها تا انتخابات، این تصاویر طنزآمیز با نوک قلمی برندهتر از شمشیر، قدرتهای ظالم را به چالش میکشند. در دنیایی که مخاطب حوصله متنهای طولانی را ندارد، کاریکاتور به سلاحی سریع و بیمرز برای رسانهها بدل شده است. امروزه، کاریکاتور سیاسی به رسانهای جهانی بدل شده که پیچیدهترین مفاهیم را در قالب سادهترین تصاویر منتقل میکند. این هنرِ چندلایه، با ترکیب طنز، نمادگرایی و ایجاز بصری، از مرزهای زبانی و فرهنگی میگذرد و بیهیچ ترجمهای، پیامش را به مخاطبان جهان میرساند. در شرایطی که برخی رسانهها درگیر محدودیتهای بیانی هستند، کاریکاتوریستها با تکطرحهای خود، سریعترین و تأثیرگذارترین روایتهای سیاسی را به زیبایی خلق و بیان میکنند. اکنون میتوان گفت زبان تصویری هزاره سوم؛ یا کاریکاتور، به کارآمدترین و رساترین ابزار ارتباطات جهانی و سلاح نرم رسانههای امروز و پیشرو تبدیل شده است. این گزارش، برداشتی آزاد است از آثار هنرمندان و کارتونیستهای بین المللی و ایرانی که به موضوعات گوناگونی از جمله، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه بشری، اشاره دارد.
"خبرنگاران ایرانی؛ با قلمهایی استوار و لنزهای بیدار؛ سربازان بیادعای جبهه حقیقت و اطلاعرسانی در روزهای سخت. در روز خبرنگار، یاد و خاطرهٔ شهدای رسانه ملی کشور عزیزمان را، گرامی میداریم؛ از جمله خبرنگاران دلیری که زیر سایهٔ حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به رسانه ملی و ساختمان شیشهای صدا و سیما، تا آخرین لحظه در خط مقدم حضور داشتند تا جهان را از عمق فاجعه آگاه کنند. آنها با وجود انفجارها و تهدیدهای مداوم، دوربینها و قلمهایشان را زمین نگذاشتند، چرا که میدانستند روایت حقیقت، سلاحی است در برابر ظلم و دشمن. امروز، روز تجلیل از این آینههای شجاعِ تاریخ است که حتی در تاریکترین لحظات، نورِ آگاهی را روشن نگه داشتند. در روز خبرنگار، از قلمهای استواری یاد میکنیم که در راه روشنگری، روایت میکنند. از کسانی که در مسیر افشای حقیقت، جان خود را در کف میگذارند تا ندای مردمشان را به گوش جهان برسانند. خبرنگاران، سربازان بی ادعای جبههٔ آگاهیاند و با تکیه بر میهن پرستی، روایتگرِ دردها و امیدهای این سرزمین میمانند. امروز، روز پاسداشت مقاومتِ این فرزندانِ آزادی است که با وجود سختیها، باز هم میگویند و مینویسند و طراحی میکنند، چون رسالتشان ایران عزیز است و راستی و حقیقت. خبرنگاران و عکاسان خبری لنزهایشان ثبتکننده رنج ایران، قلمهایشان روایتگر امید مردم است و مدافعان آگاهی ملی هستندو از دل کویر تا کرانههای سرزمینمان، با افتخار روایتگرانِ غیرتمندِ ایرانِ سربلند هستند. خبرنگاران ایرانزمین؛ فداییانِ راهِ حقیقت و آزادگی هستند که لنزهایشان ثبتگرِ حماسههای ملت، قلمهایشان ترجمانِ دردهای مردم است. در روز خبرنگار، فرصتی است تا قدردان چشمان تیزبین و قلمهای جسور کسانی باشیم که در خط مقدم حقیقتیابی ایستادهاند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند حمایت از خبرنگارانی هستیم که با وجود تمام دشواریهای این مسیر، همچنان "روایتگران بیصدای حقیقت، اما تأثیرگذارِ تاریخِ معاصر ایران" هستند. خبرنگاران در همه جای جهان افسران بدون سلاح جنگها هستند که باید در خط مقدم نبرد با رویداد پرخطر بدون هیچ ابزار محافظتی، به ثبت سختترین شرایط طاقت فرسا مبادرت ورزند. دوربین و قلم در این صحنه، و میدان جنگ تنها سلاح پیکار خبرنکاران که سختکوشترین جهادگران عرصه آگاهی بخشی در همه جوامع هستند میباشد. خبرنگاران ایرانی امروز نه فقط گزارشگر که الگوی و طلایهداران مقاومت در عرصه رسانه و سربازان بیادعای جبهه حقیقت در روزهای سخت هستند.
خشکسالی بیسابقه و مدیریت نادرست منابع آبی، ایران را به مرز بحران کمآبی کشانده است. از یکسو، کاهش بارندگی و خشکشدن تالابها و رودخانهها، و از سوی دیگر، مصرف بیرویه و الگوی نادرست کشاورزی، وضعیت را بهشدت بحرانی کرده است. این مشکل تنها مختص ایران نیست؛ تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی، بسیاری از کشورها را با تنش آبی مواجه ساخته است. کارشناسان هشدار میدهند اگر راهکارهای فوری مانند اصلاح الگوی مصرف، بازیافت آب و استفاده از فناوریهای نوین اجرایی نشود، بحران آب به فاجعهای غیرقابلکنترل تبدیل خواهد شد. در حالی که جهان با کاهش منابع آب شیرین مواجه است، ایران نیز به جمع کشورهای در معرض خطر پیوسته است. بر اساس گزارشهای بینالمللی، ایران یکی از بحرانیترین کشورها از نظر کمبود آب است، در حالی که تغییرات اقلیمی این مشکل را در سراسر جهان تشدید کرده است. از خاورمیانه تا اروپا، کمبود آب به یک چالش جهانی تبدیل شده است. سازمانهای محیطزیستی هشدار میدهند که اگر روند مصرف آب به همین شکل ادامه یابد، تا سال ۲۰۵۰ بیش از نیمی از جمعیت جهان با کمبود شدید آب مواجه خواهند شد. آیا بشر میتواند قبل از رسیدن به نقطه بیبازگشت، این بحران را مهار کند؟ اگر امروز اقدام نکنیم، فردا دیگر آبی برای نجات نخواهد بود. امروزه تأمین نیازهای آبی برای مصارف مختلف در بسیاری از نقاط دنیا، بهویژه در ایران، یکی از اساسیترین چالشهای پیشروی سیاست مداران و برنامهریزان در این حوزه حساس است. در ایران، استفاده بیش از حد از منابع آبی برای کشاورزی که بیش از نود درصد از مصرف آب کشور را در بر میگیرد، منجر به کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی و خشکی بسیاری از دریاچهها و تالابها شده است و همچنین عدم استفاده از روشهای آبیاری مدرن و ناکارآمدی سیستمهای آبیاری سنتی نیز به تشدید این بحران کمک میکند.
در حالیکه نوار غزه، بدترین شرایط انسانی تاریخ را، سپری میکند، تصمیم کشورهای اروپایی، برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، پرسشهایی جدی را درباره واقعگرایی یا نمادین بودن این اقدام، مطرح کرده است. اعلام شناسایی کشور فلسطین از سوی کشورهای اروپایی، اگرچه گامی بیسابقه در فضای دیپلماتیک محسوب میشود، اما این پرسشها را نیز بهدنبال داشته که آیا چنین اقدامی میتواند در میانه شرایط نابسامان غزه، راه را برای ایجاد صلح پایدار هموار کند؟ یا اینکه با نبود زیرساخت، حاکمیت یکپارچه و اجماع بینالمللی، این تصمیم نیز به سرنوشتی مشابه با وعدههای پیشین در پرونده فلسطین دچار خواهد شد؟ اما در سوی دیگر، نقدهای گستردهای نیز در مجامع بین المللی وجود دارد که این اقدام را صرفاً یک نمایش دیپلماتیک و مانوری اخلاقی در آستانه نشستهای مهم بینالمللی، میدانند. منتقدان میگویند فرانسه در حالی کشور فلسطین را به رسمیت میشناسد که هیچ ارادهای برای مداخله واقعی در میدان بحران اعم از فشار اقتصادی بر رژیم صهیونیستی، تأمین منابع بازسازی غزه یا حمایت حقوقی از ساختار حاکمیتی فلسطینی نشان نداده است. در این سناریو، اقدام پاریس تلاشی برای بازیابی اعتبار از دسترفته اروپا در جهان اسلام و پاسخ به انتقادات فزاینده داخلی از بیتحرکی نسبت به بحران انسانی در غزه است، بدون آنکه منجر به تغییر عملی در توازن قدرت یا وضعیت سرزمینهای اشغالی شود. حتی اگر این شناسایی در سطح سازمان ملل صورت پذیرد، تا زمانی که تغییری در وضعیت محاصره، حاکمیت زمین و مرزها اتفاق نیفتد، این اقدام بیش از آنکه شناسایی یک کشور باشد، بیانیهای نمادین و بدون پشتوانه اجرایی خواهد بود. در مجموع باید گفت که تحقق یک دولت فلسطینی حتی در صورت حسننیت اروپا، بیش از هر چیز نیازمند یک طرح جامع، چندمرحلهای و بینالمللی است که تنها با صدور بیانیههای شناسایی به سرانجام نمیرسد. اگر این تصمیم با گامهایی عملی در حوزه بازسازی، نهادسازی، تضمین امنیت و میانجیگری سیاسی همراه نشود، حتی با وجود حسننیت نیز، راه به جایی نخواهد برد.
در این گزارش تصویری، بهترین آثار کاریکاتور خبری و کارتونهای سیاسی برتر سال در رسانههای معتبر جهان را در بخش تخصصی، « کاریکاتور روز » تحریریه عکس، باشگاه خبرنگاران، مشاهده میکنید. کارتونیستهای معاصر، امروزه با ترکیب طنز و تحلیل سیاسی، و همچنین تلفیق هنر و ژورنالیسم، پیچیدهترین مسائل بینالمللی روز را، به زبان تصویری، ساده و خلاقانه روایت و گزارش میکنند. این گزارش تصویری، از قدرت طنز متعهد در عرصه رسانهای جهانی سخن میگوید که باشگاه خبرنگاران بهعنوان خبرگزاری پیشرو، در این عرصه، آن را به مخاطبان جهانی، عرضه میکند. امروزه کاریکاتورهای خبری و اجتماعی روز دنیا، آینهی تمام نمای روزگار ما هستند؛ هنرمندانی که با قلمهای طنزآلود و نگاههای تیزبین خود، نهتنها رویدادهای جهان را روایت میکنند، بلکه همچون نگهبانانِ بیدارِ حقیقت، سند و روایتی از تاریخ معاصر ما را میسازند. در این گزارش و در نگاهی دقیقتر به برترین کارتونهای خبری جهان، میبینیم که چگونه این هنرمندانِ بیادعا، با تلفیق ژورنالیسم و هنر، از مرزهای جغرافیایی، عبور کردهاند تا صدای مردمِ ستمدیده و عدالتخواه را به گوش جهانیان برسانند. در این میان، کاریکاتوریستهای ایرانی نیز همپای دیگر هنرمندان جهان، با آثاری ماندگار، نهتنها روایتگرِ دردها و امیدهای این سرزمین که بلندگوی عدالتخواهیِ ملتها بودهاند.
در دنیای امروز، که مخاطبان با انبوهی از اخبار، روبه رو هستند، هنر کاریکاتور و مخصوصاً کاریکاتورهای خبری، هنری است، که با کمترین کلمات، بیشترین تأثیر را میگذارد و پیام را در ذهنها ماندگار میکند و گاهی یک تصویر و کاریکاتور اجتماعی و یا کارتون سیاسی گویاتر و شیواتر از هزاران گزارش خبری است. باشگاه خبرنگاران، رسانه ملی، به عنوان یک خبرگزاری پیشرو، با بهره گیری از این هنر ظریف، اما قدرتمند، نه تنها اخبار را منتشر میکند، بلکه با زبان طنز و تصویر، حقیقت را، روایت میکند. اینجا، هنر به خدمت آگاهی میآید و هر خط، فریادی است علیه بی عدالتی در جهان. باشگاه خبرنگاران، با تیغ تیز قلم و طنز، همزمان چندین مأموریت را پیش میبرد که افشای توطئههای دشمنان وطن و مقابله با تحریف و دروغهای رسانه ایی، حفظ ارزشهای انقلابی و بیداری ملی و آگاهی رسانی دقیق و درست را میتوان نام برد. آمارهای جهانی نشان میدهد رسانههای ایرانی، در یک سال اخیر، با انتشار بیش از ۵۰۰۰ کاریکاتور ضدامپریالیستی، رکورد دار مقاومت رسانهها، شدهاند. در شرایطی که دشمن با جنگ ترکیبی، به دنبال تحریف حقایق است، این هنر، متعهدانه، سلاحی استراتژیک برای دفاع از مرزهای فرهنگی کشور، محسوب میشود. این گزارش، برداشتی آزاد است از آثار هنرمندان و کارتونیستهای بین المللی و ایرانی که به موضوعات گوناگونی از جمله، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه بشری، اشاره دارد.
جنایات روزمره علیه کودکان و مردم بی گناه غزه در سایه سکوت مرگبار جامعه جهانی و در مقابل چشم تمام دنیا اتفاق میافتد. وضعیت انسانی در غزه این روزها به شدت بحرانی است و غزه به عنوان یک کشتارگاه توصیف شده است، اما رژیم صهیونیستی همچنان، به سیاستهای سرکوبگرانه و جنایتکارانه ادامه میدهد. حال سخن این است که چرا جهان در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و کشتار کودکان در غزه سکوت کرده است؟ چرادولتهای غربی، که بیش از همه داعیه دار حمایت از حقوق بشر هستند، چشم خود را، بر جنایاتی که در غزه در حال وقوع است، بستهاند و چرا هیچ اقدام مؤثری انجام نمیدهند؟ چرا سازمان ملل و جوامع بینالمللی، که وجود و هویتشان برای حمایت از مظلومان و حمایت از حقوق بشر و کودکان در کل جهان است، سکوت میکنند؟ گزارشهای میدانی از کشتار سیستماتیک کودکان فلسطینی حکایت دارد، اما چرا نهادهای بین المللی و قدرتهای جهانی به جای اقدام عملی، در سکوت و مماشات غرق شدهاند؟ تحلیلگران، این سکوت را «توطئه خاموش» علیه مردم مظلوم فلسطین میدانند. سازمان ملل متحد باز هم در آزمون حمایت از کودکان غزه مردود شدو صدور بیانیههای تکراری و محکومیتهای بی اثر، تنها دستاورد نهادهایی است که روزی با شعار "صلح جهانی" تأسیس شد. آیا زمان آن نرسیده که شورای امنیت و مجمع عمومی را "سازمان جهانی گفتارهای پوچ " بنامیم؟ در حالی که کودکان فلسطینی هر روز زیر بمباران جان میدهند و حتی در صف دریافت کمکهای غذایی، توسط ارتش رژیم جنایتکار صهیونی، به آنها شلیک مستقیم میشود، دبیرکل سازمان ملل، به جای اقدام جدی و عملی، تنها به "ابراز نگرانی عمیق" بسنده میکند! هر ده دقیقه یک کودک فلسطینی کشته میشود در حالی که سازمان ملل در یک سال گذشته فقط دوازده بیانیه بی خاصیت صادر کرده است.
رژیم منفور صهیونیستی، بار دیگر مرزهای جنایت را بی شرمانه رد کرد و این بار با حملهای وحشیانه به صفهای غذارسانی در نوار غزه، و شلیک به غیرنظامیان گرسنه در حال دریافت کمکهای غذایی، دهها غیرنظامی فلسطینی، از جمله زنان و کودکان را، به خاک و خون کشید و موجب شهادت دهها زن و کودک بی گناه شد. جنایت جدید رژیم صهیونیستی، در حمله به صفهای گرسنگان غزه، موجی از خشم و انزجار جهانی را برانگیخت و چشمانداز مخوف این جنایت ضد بشری، جهان را در بهت فرو برد. سازمانهای حقوق بشری این اقدام را «قتل عام عمدی غیرنظامیان» خواندهاند. آژانس امداد سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی، در ادامه هشدارهای خود درباره اهداف خطرناک آمریکا و رژیم صهیونیستی، از طرح توزیع کمکها اعلام کرد که روشهای کنونی توزیع کمکها در نوار غزه، اصلاً پاسخگوی نیازهای فوری و حیاتی ساکنان این باریکه نیست. در ماههای اخیر، رژیم صهیونیستی با استفاده از «سازوکار کمکرسانی بشردوستانه» که از سوی ایالات متحده آمریکا و با مشارکت تلآویو طراحی شده، فلسطینیهای نیازمند را به مکانهای خاصی در نوار غزه هدایت کرده و سپس در اطراف همین مراکز اقدام به شلیک و بمباران کرده است. در چندین مورد مستند، دهها فلسطینی در صفهای دریافت کمکهای غذایی و دارویی هدف مستقیم تکتیراندازان یا حملات پهپادی نیز قرار گرفتهاند. سازمانهای حقوق بشری این اقدام را «تله مرگ» توصیف کردهاند. سیاست سیستماتیک رژیم صهیونیستی در استفاده از گرسنگی، محاصره و حمله به نیروهای امدادی، در کنار بمباران مستمر مراکز غیرنظامی، بخشی از آن چیزی است که نهادهای حقوق بشری بینالمللی آن را نشانههای آشکار "نسلکشی تدریجی" توصیف کردهاند.
در میدان نبرد رسانهای، " کاریکاتور ایرانی " پاسخ بصری ایران به رسانههای دروغین و سلاحی در برابر تحریفهای تاریخی دشمنان است. در این میدان نبرد، کاریکاتور ایرانی سلاحی هویت بخش و انقلابی است. این هنر متعهد، ریشه در سنتهای بصری ایران زمین دارد و امروز با زبان طنز و به طنازی از حریم ملی و ارزشهای انقلابی دفاع میکند. امروزه و در عصر ارتباطات، جایی که کلمات، گاه در انبوه خبرها، گم میشوند، کاریکاتور، به سلاحی برنده بدل شده و به یکی از مؤثرترین ابزارهای رسانهای، تبدیل شده است. کارتونیستهای عصر دیجیتال، سربازان ناشناختهای هستند که با قلمهایشان، مرزهای هنر و روزنامهنگاری را محو میکنند. اکنون، کاریکاتور دیگر فقط هنر نیست، بلکه یک گزارش زنده خبری و بیپروا است و در زمان هجوم رسانههای بیگانه، کاریکاتور به سنگر دفاع از هویت ملی ایران تبدیل شده است. این هنر تیزبین، با ترکیب طنز و بصیرت، پیچیدهترین مفاهیم خبری را در یک نگاه منتقل میکند. از خبرگزاریهای ایران و صفحههای روزنامههای داخلی تا نمایشگاههای بینالمللی کاریکاتور و کارتون، قلم آنان پرچم فرهنگ ایران را برافراشته نگه میدارد و هر طرح آنان یک حماسهی بصری، برای ایران است. در دورانی که دشمنان، به تحریف تاریخ ایران میپردازند، هر کاریکاتور ایرانی، یک بیانیهی بصری است که فریاد میزند: «ایران تا ابد خواهد ماند».