ادعای مقام صهیونیستی درباره جدایی سويدا از سوريه، هشداری است برای توطئه‌ای که وحدت سوریه و ثبات منطقه را نشانه گرفته است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - تحولات اخیر در استان سويدا، با اظهارات جنجالی مقامات رژیم صهیونیستی و برخی رهبران محلی دروزی، پرده از نقشه‌ای پیچیده و خطرناک برای تجزیه سوریه و بازآرایی ژئوپلیتیک خاورمیانه برمی‌دارد.

جبل‌العرب زیر سایه شوم جدایی‌طلبی

استان سويدا، این دیار تاریخی که روزگاری با انقلاب سلطان باشا الاطرش در سال ۱۹۲۰ به نماد مقاومت ملی علیه استعمار فرانسه بدل شد، امروز به میدان نبردی برای تحقق رویا‌های تجزیه‌طلبانه تبدیل شده است. «عنان وهبی»، مشاور شورای امنیت رژیم صهیونیستی، در گفت‌و‌گو با شبکه i۲۴، با صراحت از آغاز فرآیند جدایی سويدا از سوریه سخن گفت و ادعا کرد که این منطقه، پس از حملات «وحشیانه» اخیر در جنوب، به این نتیجه رسیده که دیگر امیدی به بازگشت به سوریه متحد نیست. او با اشاره به الگوی استقلال تدریجی لبنان، از لزوم به‌رسمیت‌شناخته‌شدن بین‌المللی برای جدایی سويدا سخن گفت و این فرآیند را «اجتناب‌ناپذیر» خواند. این اظهارات که با تشکر صریح «حکمت الهجری»، رهبر معنوی دروزی‌های سوریه، از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده همراه شد، زنگ خطری برای وحدت سرزمینی سوریه و ثبات منطقه به صدا درآورده است.

سويدا، با جمعیتی حدود ۵۰۰ هزار نفر که اکثریت آن را دروزی‌ها تشکیل می‌دهند، به دلیل موقعیت استراتژیک خود در نزدیکی مرز‌های فلسطین اشغالی و اردن، هدفی کلیدی برای رژیم صهیونیستی است. این رژیم که از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ به دنبال بهره‌برداری از تنوع قومی و مذهبی این کشور بوده، اکنون با تحریک احساسات جدایی‌طلبانه در سويدا، به دنبال ایجاد شکاف‌های عمیق‌تر در ساختار ملی سوریه است. تصاویر تکان‌دهنده‌ای که مدتی پيش از تظاهرات سويدا منتشر شد، نشان‌دهنده برافراشتن پرچم‌های رژیم صهیونیستی در کنار پرچم‌های دروزی بود؛ صحنه‌ای که نه‌تنها خشم گروه‌های ملی‌گرای سوری را برانگیخت، بلکه پرسش‌هایی جدی درباره آینده این منطقه و کل کشور مطرح کرد. 

از نارضایتی داخلی تا توطئه خارجی

برای فهم ابعاد این بحران، باید به ریشه‌های داخلی و خارجی آن نگریست. سويدا، اگرچه از نظر تاریخی نماد مقاومت بوده، در سال‌های اخیر به دلیل بی‌توجهی دولت مرکزی دمشق به مطالبات اقتصادی و اجتماعی ساکنانش، به بستری برای نارضایتی تبدیل شده است. درگیری‌های مرگبار میان گروه‌های دروزی و عشایر بادیه‌نشین، خشم عمومی را علیه دمشق تشدید کرد. این درگیری‌ها، که برخی آن را به تحریکات خارجی نسبت می‌دهند، زمینه را برای شعار‌های جدایی‌طلبانه‌ای مانند «حق تعیین سرنوشت» فراهم کرد.

اما این نارضایتی‌های داخلی تنها بخشی از داستان است. رژیم صهیونیستی، که از دهه‌ها پیش راهبرد «همسایگان ضعیف» را دنبال می‌کند، با بهره‌گیری از این شکاف‌ها، به دنبال ایجاد یک منطقه حائل در جنوب سوریه است. تل‌آویو با ارائه کمک‌های مالی، تسلیحاتی و حتی پیشنهاد تابعیت به برخی دروزی‌های جولان اشغالی، در تلاش است تا پیوند‌های هویتی و اقتصادی با جامعه دروزی سويدا ایجاد کند. اظهارات حکمت الهجری، که از «جهان آزاد» و به‌ویژه رژيم صهيونيستی و آمریکا برای حمایت از جدایی سويدا تشکر کرد، نشانه‌ای آشکار از نفوذ این رژیم در میان برخی رهبران محلی است.

ایالات متحده نیز، با وجود موضع محتاطانه‌تر، نقش مهمی در این معادله ایفا می‌کند. پایگاه نظامی التنف، که در نزدیکی سويدا قرار دارد، به مرکزی برای هماهنگی با گروه‌های محلی تبدیل شده است. واشنگتن، با الگوبرداری از تجربه حمایت از نیرو‌های دموکراتیک کردی (SDF) در شرق فرات، به دنبال ایجاد نوعی فدرالیسم قومی در جنوب سوریه است. این رویکرد که با تشویق شعار‌های استقلال‌طلبانه همراه است، بخشی از استراتژی کلان آمریکا برای حفظ نفوذ در خاورمیانه و مهار رقبایی مانند روسیه به شمار می‌رود. در این میان، سکوت معنادار سازمان‌های بین‌المللی، از جمله سازمان ملل، و برخی کشور‌های غربی، به مشروعیت‌بخشی غیرمستقیم به این مداخلات کمک کرده است.

بازیگران داخلی: شکاف در قلب جبل‌العرب

در حالی که بازیگران خارجی نقش پررنگی در تحریک احساسات جدایی‌طلبانه دارند، نمی‌توان نقش عوامل داخلی را نادیده گرفت. جامعه دروزی سويدا که به‌طور سنتی به وحدت ملی پایبند بوده، اکنون دچار شکاف‌های عمیقی شده است. حکمت الهجری، با حمایت آشکار از رژيم اسرائیل و آمریکا، به نمادی از جریان جدایی‌طلب تبدیل شده است. اما در مقابل، گروه‌هایی مانند «تجمع احرار العرب» و برخی روحانیون سنتی، هرگونه مداخله خارجی را محکوم کرده و بر حفظ وحدت ملی تأکید دارند. این دوگانگی، سويدا را به صحنه‌ای پیچیده از رقابت‌های داخلی و خارجی تبدیل کرده است.

درگیری‌های اخیر، که به قتل هدفمند چند روحانی دروزی منجر شد، خشم جامعه محلی را برانگیخت و زمینه را برای پذیرش حمایت‌های خارجی فراهم کرد. هیئت تحریر الشام، که با حمایت برخی بازیگران منطقه‌ای و غربی در مناطق دیگر سوریه فعال‌است، در بی‌ثبات‌سازی سويدا نقش دارد. این گروه‌، با ایجاد ناامنی و دامن زدن به تنش‌های قومی، به‌طور غیرمستقیم به تحقق اهداف تجزیه‌طلبانه کمک می‌کند. اما پرسش اصلی این است: آیا دروزی‌های سويدا قربانی این بازی بزرگ هستند یا به بازیگری فعال در آن بدل خواهند شد؟

پیامد‌های منطقه‌ای: از سويدا تا شامات

تجزیه احتمالی سويدا تنها به سوریه محدود نخواهد ماند. اگر این طرح به موفقیت برسد، می‌تواند به الگویی برای دیگر مناطق سوریه، از جمله مناطق کردنشین در شمال شرق و علوی‌نشین در ساحل، تبدیل شود. چنین سناریویی نه‌تنها وحدت ملی سوریه را نابود می‌کند، بلکه می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده در کشور‌های همسایه، از جمله لبنان، اردن و عراق، منجر شود. رژیم صهیونیستی، که از دهه‌ها پیش به دنبال اجرای پروژه «اسرائیل بزرگ» بوده، با تجزیه کشور‌های منطقه به دنبال ایجاد کمربند‌های امنیتی و تضعیف رقبای منطقه‌ای خود است.

ترکیه که خود نگران تجزیه‌طلبی کرد‌ها در شمال سوریه است، تحرکات رژيم اسرائیل را با حساسیت دنبال می‌کند. رسانه‌های نزدیک به دولت آنکارا، مانند ینی شفق، از «دالان داوود» به‌عنوان تهدیدی برای ثبات منطقه یاد کرده‌اند.روسیه، به‌عنوان حامی سابق بشار اسد، نیز این اقدامات را محکوم کرده و آن را تلاشی برای تغییر ساختار ژئوپلیتیک خاورمیانه دانسته‌ است. در لبنان، ولید جنبلاط، رهبر دروزی‌ها، با هشدار به جامعه دروزی سويدا درباره «تله اسرائیل»، از آنها خواست هوشیار باشند. این واکنش‌ها نشان‌دهنده آگاهی منطقه‌ای از خطری است که نه‌تنها سوریه، بلکه کل شامات را تهدید می‌کند.

مقاومت یا فروپاشی؟

آینده سويدا و به تبع آن سوریه، در گرو تصمیمات داخلی و واکنش‌های منطقه‌ای است. رژیم صهیونیستی، با نقض مکرر توافق آتش‌بس ۱۹۷۴ و تحرکات نظامی در بلندی‌های جولان، نشان داده که آماده است برای تحقق اهداف خود به اقدامات تهاجمی دست بزند. اظهارات بنیامین نتانیاهو مبنی بر «حمایت از دروزی‌ها»، که با واکنش تند گروه‌های سوری مواجه شد، نشانه‌ای از عزم تل‌آویو برای پیشبرد این پروژه است. از سوی دیگر، دولت موقت سوریه، که پس از سقوط رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴ تشکیل شده، با چالش حفظ اقتدار در برابر این فشار‌ها روبه‌رو است. رئیس‌جمهور موقت تأکید کرده که «اتحاد سوریه باید بدون خون‌ریزی» شکل گیرد، اما ضعف ساختار‌های حکومتی و ادامه دخالت‌های خارجی، این هدف را به شدت دشوار کرده است.

در سطح منطقه‌ای، کشور‌های همسایه، به‌ویژه لبنان و عراق، باید با هوشیاری در برابر این طرح ایستادگی کنند. تجربه تاریخی سوریه، از جمله مقاومت در برابر استعمار فرانسه، نشان می‌دهد که وحدت ملی، حتی در سخت‌ترین شرایط، ممکن است؛ مشروط بر آنکه اراده‌ای برای ایستادگی وجود داشته باشد.

چشم‌اندازی برای آینده: وحدت یا هرج‌ومرج؟

سويدا امروز در آستانه آزمونی تاریخی قرار دارد. اگر این منطقه به دام توطئه تجزیه بیافتد، نه‌تنها سوریه به‌عنوان یک دولت واحد فرو خواهد پاشید، بلکه خاورمیانه با موجی جدید از تنش‌های قومی و مذهبی مواجه خواهد شد. در انتها، پرسش این است: آیا این روح بار دیگر خواهد توانست در برابر استعمار نوین پیروز شود، یا سويدا به سرنوشتی مشابه کردستان عراق دچار خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش، نه‌تنها آینده سوریه، بلکه کل خاورمیانه را رقم خواهد زد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۹ ۱۰ شهريور ۱۴۰۴
همیشه فرقه تروریستی و نزادپرست و کودک کش صهیونیست
از اقلیت ها بنفع خودشان و به ضرر حداکثر ها استفاده میکند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۲۱ ۱۰ شهريور ۱۴۰۴
لعنت به اردوان وفیدان
آخرین اخبار