
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - رژیم صهیونیستی ماههاست که با تمام قوا به غزه یورش برده و بخشهای وسیعی از این سرزمین را زیر چکمههای نظامی خود قرار داده است. تانکها خیابانها را درنوردیدهاند، ساختمانها با خاک یکسان شدهاند و هزاران غیرنظامی قربانی این ماشین جنگی شدهاند. اما همانطور که Jerusalem Post ــ رسانهای نزدیک به محافل رسمی اسرائیل ــ اذعان کرده است، این تصرفها در سطح راهبردی شکست محسوب میشوند. چرا؟ زیرا هیچیک از اهداف اصلی اعلامشده نتانیاهو و ارتش اسرائیل محقق نشده است. گروگانها همچنان در دست حماس باقی ماندهاند، رهبری این جنبش از میان نرفته و مقاومت فلسطینی، علیرغم فشارها، همچنان پابرجاست. این اعتراف تلخ از درون رسانههای اسرائیلی، بیش از هر چیز نشان میدهد که پشت پرده ادعای «قدرت شکستناپذیر ارتش اسرائیل»، واقعیتی از شکست و سردرگمی نهفته است.
گروگانها: برگ برنده مقاومت
طبق گزارش Jerusalem Post، یکی از دلایل اصلی شکست اسرائیل در جنگ غزه، گروگانهایی است که در اختیار حماس قرار دارند. این گروگانها نه تنها ابزار چانهزنی در عرصه سیاسیاند، بلکه به مقاومت اجازه دادهاند حتی در شرایط اشغال، ابتکار عمل را در دست داشته باشد. اسرائیل با وجود تمام بمبارانها و تصرف محلهها، نتوانسته است گروگانها را آزاد کند. این وضعیت ارتش را در دوراهی دشواری قرار داده: یا باید وارد توافقی شود که به معنای پذیرش شکست است، یا دست به عملیاتهای ویژهای بزند که خطرناک و پرهزینه خواهند بود. در هر دو صورت، این گروگانها به اهرم فشار دائمی علیه تلآویو تبدیل شدهاند.
بدتر از آن، این وضعیت اعتماد عمومی اسرائیلیها به ارتش خود را متزلزل کرده است. مردمی که به ارتش به عنوان «قدرتمندترین نیروی منطقه» مینگریستند، اکنون شاهدند که حتی پس از ماهها اشغال، گروگانها همچنان در دست مقاومت باقی ماندهاند.
ناکامی در نابودی رهبری حماس
یکی دیگر از نکاتی که Jerusalem Post به آن اشاره کرده، ناتوانی اسرائیل در نابودی رهبران اصلی حماس است. برخلاف تبلیغات رسانهای، بخش عمده رهبران و فرماندهان این جنبش همچنان فعالاند. آنها با از دست دادن مناطق و ساختمانها عقبنشینی نکردهاند، بلکه به شیوههای چریکی و غیرمتمرکز، مقاومت را ادامه میدهند.
این امر نشان میدهد که اسرائیل دچار همان توهمی شده که در گذشته در لبنان و غزه بارها تجربه کرده بود: تصور اینکه با تصرف زمین و ساختمان، میتوان یک جنبش ایدئولوژیک و مردمی را نابود کرد. اما واقعیت این است که حماس و دیگر گروههای مقاومت، نه در ساختمانها و نه در خیابانها، بلکه در دل مردم و در شبکههای اجتماعی و سیاسی ریشه دارند.
تداوم جنگ علیه غیرنظامیان
وقتی اسرائیل نتوانست رهبران حماس را نابود کند، راهبرد خود را تغییر داد و تمرکز را بر روی حمله به غیرنظامیان گذاشت. کشتار هزاران کودک و زن در غزه، بمباران مدارس و بیمارستانها، و تخریب گسترده زیرساختهای حیاتی، همه نشان میدهد که این رژیم، شکست نظامی را با جنایت علیه بشریت جبران میکند.
اما همین سیاست نیز به بنبست رسیده است. نه تنها نتوانسته مقاومت را در هم بشکند، بلکه موج محکومیتهای جهانی را علیه تلآویو برانگیخته است. امروز در پایتختهای اروپایی و آمریکایی، هزاران نفر به خیابانها میآیند و علیه جنایات اسرائیل شعار میدهند. این رسوایی بینالمللی، شاید حتی ضربهای سختتر از شکستهای میدانی به اسرائیل وارد کند.
شکست استراتژی «پاکسازی جمعیتی»
یکی از اهداف پنهان اسرائیل، وادار کردن فلسطینیها به مهاجرت اجباری و تخلیه غزه بود. اما همانطور که تجربه نشان داده، مردم غزه به رغم بمبارانها و محاصرهها همچنان در سرزمین خود باقی ماندهاند. مقاومت آنها در برابر کوچ اجباری، شکست دیگری برای تلآویو محسوب میشود.
به نوشته Jerusalem Post، حتی گزینه «غربالگری جمعیت» یا «حضور بلندمدت نظامی» نیز نه تنها غیرواقعی است، بلکه هزینههای سنگینی به همراه خواهد داشت. اسرائیل میداند که اشغال بلندمدت غزه به معنای ورود به باتلاقی است که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود.
بحران ارتش اسرائیل: از غرور به فروپاشی
ارتش اسرائیل سالها خود را «شکستناپذیر» معرفی کرده بود. اما جنگ غزه نشان داد که این تصویر افسانهای بیش نیست. سربازانی که قرار بود در کمترین زمان پیروزی به دست آورند، اکنون در برابر مقاومت مردمی غزه سردرگم و فرسودهاند. گزارشها حاکی از افزایش خودکشی میان سربازان، فرار از خدمت و بحران روحی در میان نظامیان است.
این وضعیت نشان میدهد که جنگ غزه، نه تنها حماس را نابود نکرده، بلکه ارتش اسرائیل را از درون فرسوده است. ارتشی که زمانی مایه غرور صهیونیستها بود، امروز به نقطه ضعف اصلی این رژیم تبدیل شده است.
مشروعیت از دست رفته
یکی از پیامدهای مهم شکست استراتژیک اسرائیل، بحران مشروعیت است. در داخل، مردم اسرائیل به شدت از دولت و ارتش ناامید شدهاند. خانوادههای گروگانها هر روز در خیابانها تظاهرات میکنند و خواستار پاسخگویی رهبران سیاسی هستند. در خارج، مشروعیت اسرائیل بیش از هر زمان دیگری زیر سؤال رفته است. حتی متحدان سنتی تلآویو، مانند کشورهای اروپایی، به تدریج از حمایت بیقید و شرط خود عقبنشینی میکنند. این روند میتواند نقطه عطفی تاریخی باشد. رژیمی که دههها با تکیه بر حمایت آمریکا و سکوت اروپا جنایت میکرد، اکنون با موجی از مخالفت جهانی مواجه است.
حمایت آمریکا و انزوای جهانی
با وجود این شکستها، آمریکا همچنان میلیاردها دلار کمک نظامی به اسرائیل میفرستد. اما این حمایت نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه انزوای بیشتر واشنگتن را نیز به همراه دارد. بسیاری از کشورهای جهان اکنون سیاستهای آمریکا را به چشم معیارهای دوگانه و ریاکارانه نگاه میکنند. همین امر باعث شده است که ایالات متحده نیز همراه با اسرائیل، در عرصه جهانی اعتبار خود را از دست بدهد.
شکست استراتژیک، پیروزی مقاومت
آنچه Jerusalem Post آن را «شکست استراتژیک» مینامد، در واقع بیانگر یک حقیقت تاریخی است: اشغال سرزمین هرگز نمیتواند یک جنبش مردمی را نابود کند. اسرائیل با وجود تصرف بخشهای بزرگی از غزه، نتوانسته مقاومت را در هم بشکند. برعکس، امروز بیش از هر زمان دیگری ضعف و بحران داخلی این رژیم آشکار شده است. این جنگ، چهره واقعی رژیم صهیونیستی را بر جهان نمایان کرد: رژیمی که جز با کشتار غیرنظامیان قادر به ادامه حیات نیست و حتی در این راه هم به شکست محکوم است. مقاومت فلسطین، با گروگانها یا بدون آنها، نشان داد که عزم یک ملت برای آزادی از هیچ ارتشی شکستناپذیر نیست.
به همین دلیل، آغاز تصرف غزه نه پیروزی اسرائیل، بلکه شکست استراتژیک آن است؛ شکستی که میتواند آغازی برای پایان افسانهای به نام «برتری نظامی صهیونیسم» باشد.
مقاله جالب و بهتره خوانده شود
به امید خدا بزودی نابودشون را جشن بگیریم