
باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور - میثم نیکخواه که این روزها کارگردانی گاو سرنوشت را روی صحنه تئاتر دارد، درباره این اثر نمایشی به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: گاوسرنوشت، اقتباسِ بازآفرینی از داستانِ خرسهایِ پاندایِ ماتئی ویسنییِک، با الهام از منطقالطیر عطار نیشابوری است.
وی در پاسخ به اینکه چرا عنوان گاو سرنوشت را برای این اثر انتخاب کردید؟ گفت: فکر میکنم مرز میان انسان بودن و نبودن بسیار باریک است؛ لذا هر موجودی در جایگاه و نقش خود میتواند ثمربخش باشد و زمانی اشکال به وجود میآید که انسانی گاو باشد. بنظرم ما انسانهای شاید بدبخت، گاهی به قدری درگیر سنگینی بار گذشته و وحشت آینده میشویم که نمیتوانیم از این سفر کوتاه زندگی لذت ببریم. از این رو آرامش گاو آدم را به فکر فرو میبرد و گاهی باعث میشود از گاو یاد بگیریم تا در حال زندگی کنیم و از لحظه لذت ببریم و شاید بد نباشد گاهی هم گاو باشیم.
نیکخواه به اهمیت کارگردانی و موضوع و مفهوم یک اثر هنری اشاره و بیان کرد: وقتی در مقام کارگردان قصد دارید به تولید پروژه هنری بپردازید، اولین نکته مهم این است که موضوع و مفاهیم نمایشنامه مورد توجه شما و در راستای دغدغههایتان باشد. وقتی برای اولین بار نمایشنامه داستان خرسهای پاندا... اثر آقای ماتئی ویسییِک را مطالعه کردم، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم؛ به طوریکه خیلی برایم جذاب بود و ترغیب شدم که حتما برای بار دوم آن را مطالعه کنم. وقتی برای بار دوم نمایشنامه را خواندم احساس کردم نیاز است که باز هم بخوانمش. هر چه بیشتر مطالعه میکردم بیشتر لذت میبردم و لایهها و مفاهیم تازهای کشف میکردم.
وی ادامه داد: بعدها به این نتیجه رسیدمکه با توجه به درک و برداشتم از این نمایشنامه و به عنوان یک کارگردان که دغدغه دارد، میتوانم به یک نسخه بازآفرینی همراه با فرم شاید خلاقانهای که در ذهن داشتم، برسم. از این رو کار روی متن و همزمان طراحی و فضاسازی را شروع کردم.
وی در پاسخ به این سوال که چقدر طول کشید کار روی صحنه بیاید؟ بیان کرد: کار روی این پروژه بهطور جدی ابتدای تابستان ۱۴۰۱ شروع شد. از همان زمان شروع کردم به ارسالِ درخواست برای سالنهای دولتی مختلف که متأسفانه یا خوشبختانه یکی پس از دیگری درخواست را رد میکردند. در این مدت نقش زن نمایش را بازیگران مختلفی قرار بود ایفا کنند که هر کدام به دلایلی از جمله طولانی شدن زمان تولید و عدم تطبیقشان با فضای کار، نشد تا انتها کنارمان بمانند. البته این فرصت سه ساله سبب خیر شد. به این جهت که به توسعه و بلوغ هرچه بیشتر نمایش کمک کرد و باعث شد پروژه فرصت کافی برای تبدیل شدن به یک اثر هنری را داشته باشد.
وی درباره مدت زمان اجرای این نمایش گفت: در حال حاضر اجراها تا یازدهم مهر ادامه دارد و در صورت استقبال مخاطبین حتما علاقهمندم که بتوانیم اجراها را مجددا تمدید کنیم. البته دوستان و استادانی که کار را دیدند، چه در مرحله تمرین، چه در مرحله تولید و چه در شبهای اجرا، نگاه مثبت و امیدوار کنندهای داشتند که همین بیشتر امیدوارم میکند.
بیماری لاعلاج تئاتر در افکار و رفتار
نیکخواه درباره وضع فعلی تئاتر بیان کرد: متأسفانه در هر حوزهای اصل و موضوع اصلی فراموش شده است و بیش از اینکه به اصول آن حوزه پرداخته شود، مسائل دیگری مورد توجه قرار میگیرد. در اقتصاد کمتر از هرچیزی به خود اقتصاد توجه میشود و متأسفانه در بسیاری از موارد هنری هم همین روال را طی میکنند. این بیماری لاعلاج به یک دگرگونی و نوسازی در افکار و رفتار افراد جامعه نیاز دارد. دگرگونی که مدیران شایسته بتوانند در نقش پزشکی حاذق نسخهای درمانگر تجویز کنند و افراد جامعه در نقش دارو تأثیر نهایی را بر پیکر کمجان جامعه بگذارند.
وی در پاسخ به اینکه این روزها تئاتر چه چیزی کم دارد؟ گفت: تئاتر چیزهای بسیاری کم دارد، اما دو چیز اساسی را باید بررسی کرد. اولی راز موفقیت جوامع پیشرفته است و تربیت معلمان و آموزشگران تأثیرگذار و آموزش و آموزشگر ضعیف و بیدغدغه یا بددغدغه به مرور زمان جامعه را ضعیف و بیدغدغه یا بددغدغه میکند. مورد مهم دیگر حمایت دولت و امکانات دولتی از جوانان و طرحهای خلاقانه آنها است. در سه سالِ اخیر که درگیر ارسال درخواست اجرا به سالنها و پیگیری آنها بودم، متوجه این مورد شدم که فرآیند و ساز و کار حسابشده و متعهدانهای برای بررسی و ارزشیابی طرحها وجود ندارد.
اهمیت کشف چهرههای جدید تئاتری
این کارگردان تئاتر افزود: معتقدم دولت و امکانات دولتی بیش از اینکه به چهرههای شناخته شده بپردازند، باید به کشف و معرفی چهرههای جدید مشغول باشند. البته این امر نیازمند خواست مدیران و برنامهریزی منسجم است که متأسفانه هیچکدام مشهود نیست یا حداقل به شکلی حسابشده نیست. چهرههای شناخته شده در یک سیستم درست میتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند و با استفاده از امکانات بخش خصوصی به حیات هنریشان ادامه بدهند. در نتیجه معلم تأثیرگذار و اهدای امکانات و اعتبار دولتی هر دو بیشترین تأثیر را بر رشد و ارتقای سطح هنری و معرفی هنرمندان جوان و بااستعداد ایفا میکنند.