
باشگاه خبرنگاران جوان؛ رضوان پاک منش -کنار رودخانۀ خروشان سِزار، جایی که کوههای سربهفلککشیدۀ زاگرس در آغوش درهها آرام گرفتهاند، هنوز میتوان ردپای یکی از اصیلترین شیوههای زندگی ایرانی را دید؛ زندگی عشایریِ قوم لر بختیاری. عشایری که با کوچهایشان، با خیمههای سیاه «بوهون» و با موسیقی و آیینهای کهنشان، بخشی زنده و جاری از فرهنگ ایران را ساخته و نگه داشتهاند.
رودخانۀ سزار که از ارتفاعات اشترانکوه سرچشمه میگیرد و در پیچوخم درهها، همچون رگی از حیات جاری میشود ــ برای ایل بختیاری تنها یک رودخانه نیست؛ گویی «ستون زندگی» است. آب آن، مراتع سرسبز دو سویش را سیراب میکند، جایی که گلههای گوسفند و بز، زیر نگاه چوپانان ایل، آرام و بیشتاب میچرند. زنان ایل کنار آب، پشمها را میشویند، کوزهها را پر میکنند و کودکان، بیپروا در بستر کمعمق رود به بازی و آبتنی میپردازند.
زندگی در کنار سزار، با همه سختیهای کوچنشینی، لحظاتی از آرامش و زیبایی بیپایان به همراه دارد. صبحگاهان، وقتی مه از میان کوه برمیخیزد، صدای نی چوپان با خروش رودخانه در هم میآمیزد؛ و شبها، آسمان پرستاره، سیاهچادرهای ایل را، چون فانوسهای خاموش در دل تاریکی قاب میگیرد.
اما در دل این زندگی شاعرانه، دشواریها هم کم نیستند: راههای سختگذر، سرمای کوهستان، و گاه بیمهریِ روزگار، امتحانی همیشگی برای ایلاند. با این حال، عشایر بختیاری، همچنان با پایبندی به سنت کوچ، هویت خود را پاس میدارند؛ هویتی که با زمین و آب و کوه گره خورده است.
سزار برای این عشایر تنها منبع آب نیست؛ خاطره است، پیوند نسلهاست، روایت قصههای اجدادی است. همانطور که آب رودخانه همواره جاری است، قصۀ ایل هم جاری است: قصۀ مردمانی آزاد و سختکوش که در قلب زاگرس، میان کوه و رود، زندگی را با طبیعت یکی کردهاند.