پرونده پسرجوانی که متهم است دوستش را به قتل رسانده و یکبار از سوی قضات به حبس و دیه محکوم شده بود با اعتراض اولیای دم بار دیگر در شعبه همعرض دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد.
وارد اداره یازدهم پلیس آگاهی که شدم در گوشهای از اتاق پسر جوانی رنگ پریده و مستأصل مقابل یکی از افسران نشسته بود و در حالی که دستانش را روی پاهایش گذاشته بود، انگار سعی داشت حرکت ناخودآگاه زانوانش را با فشار دست کنترل کند.
کارگر نانوایی که بهدنبال اختلاف با صاحبکارش او را به بیابانهای اشتهارد کشانده و به قتل رسانده بود، در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.
او را به قرنطینه زندان برده بودند، مقدمات اجرای حکم قصاص نفس (اعدام) فراهم شد. چوبه دار انتظار «جلیل» را میکشید تا بار دیگر گلوی قاتلی را بفشارد. چندین ساعت بیشتر به پایان زندگی او باقی نمانده بود. سالها در زندان کابوس اعدام میدید و اکنون باید با واقعیتی ترسناک و تلخ روبهرو میشد.
رسیدگی به پرونده زن میانسالی که متهم است در پی اختلاف با همسرش، وی را به قتل رسانده، در حالی در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که متهم به درخواست دخترش به قصاص محکوم شد.