همه نظرات رو تا آخر خوندم . هر کی یه دردی داره. منم همینطور. ولی واقعا زندگی پوچه. منم افسردگی دارم دکتر رفتم دارو خوردم . مشکلات زندگی دارم نمی خوام وارد جزئیاتش بشم ولی شما فکر کنین خدا به ما یه عمری داده تو این زمانی که زنده ایم این سختی ها رو می کشیم بعد از این دنیا می ریم .روزهای خوب داریم بد داریم ولی یه نقطه پایانی هم داریم . دلیل این همه عذاب چیه؟ آیا خدا ما رو آفریده که عذاب بکشیم بعد بمیریم ؟ ما نمی تونیم همه مشکلات رو حل کنیم . ظاهرا مجبوریم زندگی کنیم . کاش زندگی اینطوری نبود.
خسته ام و تنها آدم بمیره ولی تنها نباشه از حرف های آدما خسته شدم سنم داره مثل برق و باد میگذره نامزد نامردم یک کاری کرد که میترسم به کسی اعتماد کنم فقط حرف میگن ی روز خوبی هم میاد یک ساله میخوام خودکشی کنم ولی میترسم از مردن میترسم
فک کنم مقالرو خوب نخوندید یا دارید مقاومت می کنید همتون در حال غر زدن هستید و پر از انرژی منفی اگه فقد کمی روشون کار کنید مطمئنن زندگی براتون بهتر میشه :) همه یه دوران سخت دارن با استفاده یه روانشناس یا اگر وضعتون وخیم هست روانپزشک موافقم برای خوشحالی خودتون هم که شده باید انجامش بدین و مقاومت نکنید
کامنتای مردم رو که خوندم، فهمیدم چقدر همدرد دارم ولی اینو هم فهمیدم از بقیه یک پله جلوترم، اونم اینکه از روانشناس کمک گرفتم و یادم داد قوی باشم، خانواده خوبی هم دارم ولی در نهایت هممون با مشکلات تنهاییم. با یک جمله این مقاله خیلی موافقم، اینکه درد باعث رشد میشه، دوستان از روانشناس کمک بگیرین.
من ۱۲ سالمه از زندگی سیر اومدم به نظرم می رسه انگار دنیای مزخرفیه و چرت و پرت اگه بخوام خودکشی کنم گناه داره و اگرم
گناه نداشت جرات این کارو نداشتم این کسانی ک بدن همه چی دارن ولی کسایی ک خوبن هیچی ندارن باز میبینم میگم خدا حق این بود ولی دوباره میگم اگه جهنم وجود داشت چی مامان
ندارم زندایی دایی عمه خاله عمو دختر خاله پسرخاله دختر عمه
پسر عمه حتی آبجی و داداشم ندارم جز بابا و مادربزرگ و پدربزرگ این از فامیل مادر هیچی ندارم ولی از فامیلای بابام یه
خانواده ایم دیگه فامیلی هم نداریم اگه ی دقیقه ب این چیزا فک کنم گریه ام میگیره.
بعضی وقتا خودمو میکشم جوری که نیم ساعت با چشم باز یه جا رو نگاه میکنم من عاشق دختری شدم که یک سال باهام بود و یه کاری کرد بهش وابسته بشم و رفت الان فقط زندگیم شده فکر و خیال ...
خیلی سخته مشکل دیگران رادرک کردن تقریباً غیرممکنه/پس هرانسانی بایداول خودش تلاش کنه برای رفع آن(البته بایاری خواستن ازخدا)همون خدایی که نه تنها ازپدرومادردلسوزترومهربانتربلکه ازرگ گردن به تونزدیکتراست(فکرنکنی این چیزا روکه میگم خودم مشکل ندارم نه اونقدر مشکل دارم که پسر 12ساله ام به حالم دلسوزی میکنه وهوامو داره پس همونطور که شاعرگفته زندگی کن سختی بکش تاتوآخرت آسانی رادرآغوش بگیری وشاعرگفت
دنیاهمه هیچ واهل دنیاهمه هیچ/ای هیچ برای هیچ برهیچ مپیچ
مثل عصاب از قرص
مثل سرباز از پست
گناه نداشت جرات این کارو نداشتم این کسانی ک بدن همه چی دارن ولی کسایی ک خوبن هیچی ندارن باز میبینم میگم خدا حق این بود ولی دوباره میگم اگه جهنم وجود داشت چی مامان
ندارم زندایی دایی عمه خاله عمو دختر خاله پسرخاله دختر عمه
پسر عمه حتی آبجی و داداشم ندارم جز بابا و مادربزرگ و پدربزرگ این از فامیل مادر هیچی ندارم ولی از فامیلای بابام یه
خانواده ایم دیگه فامیلی هم نداریم اگه ی دقیقه ب این چیزا فک کنم گریه ام میگیره.
دنیاهمه هیچ واهل دنیاهمه هیچ/ای هیچ برای هیچ برهیچ مپیچ