بخدا اونقدر از دنیا بخاطر مشکلات خیلی سختم خستم، فقط مرگ می‌خوام. من سی سالمه تا حالا روز ب روز زندگیم تلختر شده حالام ک ب نقطه آخر رسیدم. یا الله کمک یا خداااااااااااااااااا دیگ بسه نفسم بیرون نمیاد

منم به آخر خط رسیدم دو ساله مدرک دکتری گرفتم و بیکارم ۵ ماهه ازدواج کردم همسرم هم بیکاره زندگیمون خیلی بد میگذره واقعا دلم مرگ می خواد همه تازه عروسا به فکر تفریح و مهمونی و خرید و عکس گذاشتن تو اینستا هستن من هر شب با گریه میخوابم خدا باعث و بانی این بی نظمی و بی عدالتی رو لعنت کنه چرا باید با داشتن مدرک دکتری از دانشگاه دولتی بیکار باشم چرا باید شرایط جوانها طوری باشه که تو سن ۳۸ سالگی ازدواج کنم

خیلی خستم و از زندگی سیر شدم

من ۲۵سالمه ۳ساله ازدواج کردم لیسانس دارم خدمتم رفتم هرجا میگردم واس کار کار نیست نه پارتی دارم نه چیزی دیگه واقعا خسته شدم شب نمی تونم بخوابم سرم شبا حرف میزنه دیونه شدم هیچ کسو ندارم کمکم کنه واقعا از زندگی خسته وسیر شدم انگار به ته مسیر رسیدم هیچ اخه از کجا کار پیدا کنم لعنت به زندگی کاش هیچوقت بدنیا نیومده بودم

بخدا از زندگی به سیرم درس خوندیم کارشناس برق قدرت شدیم.حالاهم هیچ کجا جا نداریم.چرا؟پول،پارتی نداریم

خسته از الگوریتم زندگی...

واسه فشار کنکور
واسه فشار درس
واسه اینکه تهش هیچ کدوم از رشته کار نداره و به خاطر این همه درس خواندن بیکار باشی

چی بگم
وقتی انق خستم نمیتونم چیزی بگم

منم خسته ام

هعی بچه ها
میدونم خیلی سختی کشیدین
منتظر معجزه این ولی معجزه خودتونین
توی همه ی سختیا ی خوشی هایی هم هست
شاید کوچیک ولی مهم اینع که هست
ممکنه ی لبخند ی اهنگ ی فیلم یا هر چی باشع
این زندگی برای سختی کشیدنع
مهم نیست دردت سختیت چقد بزرگه مهم اینه که تو!!! چطوری باهاش کنار میای چطور با وجود غم میخندی شادی میکنی
مطمئن باش اگه درد بزرگی داری و خوب نیستی و ی درد بزرگ تری وارد زندگیت میشه بزای اینه که به خودت بیای و بتونی در هر صورت بتونی شاد باشی
مطمئن باش اگه این کارو کردی و ی درد دیگه وارد شد برای اینع که امتحان شی برای هر نوع دردی همینی؟
آیا این برای همیشس؟
مثل ی ازمون
ی ازمون توی دوران مدرسه که هر ماه یا هفته ی امتحانی گرفته میشه ببینن بلدی یا نع
هر چقدر هم درست خوب باشه بازم میگیرن
زندگی هم همینه
من ۱۳ سال و نیممه شاید بگین درد نکشیده خامع نمیدونه سختی چیه اول راهه
ولی من شماهارو میبینم درس یاد میگیرم
یاد میگیرم چطور کنار بیام
دیوونه بازی میکنم ی خنده کوچیک حتی بعضی موقع ها یکسایی هستن جلو خندتو میگیرن محدود میشی
حتی اگ پدر یا مادرت یا کسی که بش علاقه داری باشع

همه خسته ان نمیدونم چرا دنیا یهویی عوض شد هیچ کس حاضر نیست طرف مقابلشو درک کنه فقط میخوان زور بگن با تهدید زندگی کنن فقط این جور موقع ها باید خدارو صدا کرد .خدایااااا به دادمون برس

ی ساله با ی نفرمو اولاش قول های دیگه ای داد الان ب هر دلیلی منو میخا بکشونه خونه یا بد دهنی فوحش بی ابرویی میاد در خونمون ادم خلافکار خسته شدم میگن ی نادان سنگیو میندازه تو چاه هزارتا عاقل نمیتونن درش بیارن منم تنها یا با مردن من یا با مردن اون همه چیز درست میشه لطفا ی راهی ی کاری بزارین پیش پام داغون شدم

من دختر قویی هسم اما خوانوادم از زندگی خستن هروز اشک هروز غم همع چیو خدا واسشون جور کرده اما خودشون نمیخوان انگار خوشبخت شن در صورتی ک خدا همه چی جلو پاشون گذاشته خسته شدم دیگ دوست دارم توانوادمو برای همیشه ترک کنم من هرجا میدم یکی میاد نمیتونم ی روز تنهایی گریه کنم از یورم دختری نیسم ک جلوی آدمای دیگه گریه کنم و ضعفمو نشون بدم

دیگه خسته شدم از این زندگی زناشویی نه مشکل مالی داریم تو این اوضاع نه مشکل بچه مث خیلیای دیگه نمیدونم چرا شوهرم شکرگزار نیست و همش به خاطر مال دنیا من و غصه میده همش به فکر پول و خسته و ماشین هس هر روز دعوا هر روز غصه هر روز دلم رو میشکنه من از این زندگی هیچ چیز نمیخواستم فقط اون رو می خواستم اما هر چی میگم متوجه نیست و همش قلب من و می شکنه به خاطر دخترم مجبور به این زندگی تعفن آورم کاری کرده در رو خودم ببندم و نه پیش خانواده م برم نه اونا بیان فقط به این بهانه که خانواده ات تو زندگیمون دخالت می کنن که اینجوری نیست...خدایا خسته ام کی بشه خودم رو از این زندگی خلاص کنم چقدر باید اشک بریزم دیگه خسته شدم

احساس میکنم ب پوچی رسیدم چیزی خوشحالم نمیکنه کلی استرس ریخته رو سرم. تا یکم شاد میشم سریع ی اتفاق بد برام میوفته چن ماهیه اعتیادو ترک کردم خیلی روحیم خوب شده بود تا اینکه هزارتا دردسر ریخت روسرم چرا دست رو هرچی میزارم نمیشه چرا اینقد تنها شدم الان ک فکرشو میکنم همه ی ادمای دورم فیک بودن من از اول تنها بودم دیگه نمیدونم چیکار کنم ن پول دارم ن پارتی دارم ن عرضه کار چون قلبم ضعیفه جسمم ضعیفه خیلی تلاش کردم نشد شاید راه اخر مرگه شاید همه اینا منو رسونده ب اینجا ک برم بیس سال زندگی کردم بسه دیگه فقط میخوام برم چون اصلا با این دنیا حال نمیکنم اصلا...