مادر منم ۲ماه و نیم فوت کرده دلم خیلی براش تنگ شده همش میگم یعنی وجود داره هنوز یا کاملا از بین رفته با اینکه همه میگن شما بچه های خوبی بودید و همه کار برا مادرتون کردید ولی من همش ناراحتم میگم باید بیشتر میکردیم بیشتر توجه نشون میدادیم دلم بدجور سوخته
سلام عزیزم خوبی منم مثل شما هستم داداش مو از دست دادم 30 سالش بود سکته ی قلبی کرده بود باورش برام خیلی سخته دلم براش یه ذره شده دلم براش دو تا دخترش داره میسوزه دوری داداشم برامون خیلی سخته این دنیا خیلی نامرد شده
حمیده نقویان
۲۲:۵۶ ۲۶ مهر ۱۳۹۸
خدا همه رفتگان رو بیامرزه من پدرم رو۷ماهه در اثر بیماری ازد ست دادم دلم تنگ میشه یواش یواش گریه میکنم کسی که نزدیکانش نمرده باشن درک نمیکنه
سلام منم نزدیک به یک سال پدرمو بر اثر تصادف ازدست دادم خیلی سخته ۳۵ روز کما بود لحضه لحضه اب شدنشو می دیدیم تا که رفت سخت سخت قدر پدر مادراتون بدونید که یه گنجی هستن تو خونه یه صلوات بفرست برا اموات خودت و پدر و برادر من
من با کسی سالها دشمنی داشتم چون خیلی ما رو اذیت میکرد تا اینکه چند روز پیش مرد .حالا یه حس خیلی عجیب و غم سنگینی دارم .واقعا آدم حتی اگه دشمنش هم بمیره ناراحت میشه .این دنیا خیلی بی وفا ست .نه چیزی میتوانید با خود ببرید و نه میشه از مرگ جلوگیری کرد پس فقط قدر این دورهمی هاتون رو بدونید که به زودی از همدیگه جدا خواهید شد
من هم همسرم که تمام زندگی و امید وانگیزم بود رو از دست دادم هر روز که میگذره بیشتر و بیشتر دلتنگ میشم زمان ولحظات برام جهنمی شده اون نمونه یک مرد واقعی و پدری دلسوز بود ای کاش بیکس وکار نبودم و خیالم از بابت بچه ها راحت بود منم پیشش میرفتم.
دقیقا حال منو گفتی زیبا خانم من هم شوهرم ۱۱ ماهه از دست دادم و کسی ندارم و دوتادختر دارم اگر به خاطر اونها نبود دوست داشتم فقط برم پیش همسرم اصلا دیگه زندگی رنگ و بویی نداره مخصوصا که مادرشوهرم زنده هست و باقی داستان...
ناشناس
۲۱:۴۷ ۱۶ شهريور ۱۳۹۸
سلام....خدا همه ی اموات ما بیامرزد...خواهر منم.27سالش بود از دنیا رفت....با دید نه شوهرش که برق گرفته بودنش ایست قلبی کرد...ولی شوهرش زنده موند......دلم براش خیلی خیلی تنگ شده....حاظرم هر چی تو این دنیا دا رم و بدم تا یه بار دیگه ببینمش.....
سلام منم خواهر عزیزموبعد از تحمل ۷ سال بیماری سخت از دست دادم جلوی چشم خودم جون داد خیلی دردناک بود خیلی مظلوم وبی پناه بود چند روز اول خیلی عذاب وجدان داشتم داعم فکر میکردم از من ناراضیه بعد خواب دیدمرفتم زیارت امام رضا کمی آرامتر شدم برام دعا کنید بی قرارم
من تازه هفده سالم شده.پدرم بعد از تحمل روزها کما و بیهوشی ناشی از تصادف،یه هفته پیش به رحمت خدا رفت.به خدا دیگه نمی دونم چجوری باید زندگی کنم.بدون بابام حالم خیلی خرابه.
سلام 3ساله که پسرجوانم که 32ساله بودرویکشبه ازدست دادم ومن که هم پدربودم وهم مادر جان دادن پسرم رودرجلوچشمام نظاره میکردم ولی روزجمعه ببود وبیمارستان بهشتی همدان دکترنبود خیلی حالم بده وباورنمیکنم دلم براش خیلی تنگ شده دلم میخواد خوابش روببیننم انگارمنم بااون مرده ام هرچندمیدونم که اون پیش خدای مهربونه ولی خیلی سخته
خدا رحمت کنه همه ی ما را .از آدم تا خاتم .خیلی سخت هست مرگ عزیزان . ولی از مرگ نمیشه فرار کرد .دیر یا زود همه مون می میریم .