
باشگاه خبرنگاران جوان - بهراد رشوند؛ خبرنگار فرهنگی روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: مایه خجالت و شرمساری است که در صفحه فرهنگی روزنامه، مجبور باشیم نام کسی را بیاوریم که کوچکترین سنخیتی با هیچیک از مفاهیم فرهنگی ندارد. اما چه کنیم که گاهی برای رسیدن به پالایش روانی، باید «کثافت» را با تمام وجود لمس کرد؛ مثل همان سکانس «رستگاری در شاوشنک» که اندی دوفرین در تاریکی تونل فاضلاب سینهخیز جلو میرود، گاهی باید از دل لجن عبور کرد تا به باران رستگاری رسید. باید گل بدبویی را که در مسیر تاریخ سیاست آمریکا تلنبار شده، چنگ زد و به قلم آورد تا نشان دهیم چه موجوداتی در کاخ سفید جا خوش کردهاند.
این گزارش نه از سر علاقه به حاشیهسازی است و نه برای جلب توجه خواننده به هر قیمت. ما اینجا از شخصیتی موسوم به «دونالد جی ترامپ» مینویسیم و اگر قرار است از فرهنگ حرف بزنیم، چهچیز مهمتر از افشای بیفرهنگی کسی که مدعی رهبری دنیای آزاد بود، میتواند نظر ما را جلب کند؟
ترامپ برای ما در ایران، نه فقط یک چهره سیاسی که تجسم انبوهی از نفرت، وقاحت، دروغ، فحاشی، تحقیر ملل مستقل و البته سیاستهای ضدبشری و ضدایرانی است. کسی که در دو دوره حضورش در کاخ سفید، تحریمهای ظالمانهای را علیه ملت ما اعمال کرد و حتی در روزهای سخت کرونا، رسماً گفت که «این تحریمها باید ادامه یابد» تا مردم ایران «درد را احساس کنند.» آیا کسی که در سختترین روزهای جهان، مردم کشوری را به «گرسنگی» و «فشار» تهدید میکند، باید نامش در کنار واژه فرهنگ یاد شود؟
اینجا صفحه فرهنگی است و اتفاقاً باید درباره او حرف زد؛ چون ترامپ نه یک سیاستمدار که یک محصول فرهنگی است؛ محصول رسانهای هالیوود و شوهای مبتذل تلویزیونی که سیاست آمریکا را به شعبدهبازیهایی مبتنی بر حیلهگری مبدل کرد.
هالیوود همیشه عاشق شخصیتهای سایکوپت بوده است؛ از تونی مونتانا در «صورتزخمی» تا جوکر در دنیای دیسی. کاراکترهایی که با ترکیبی از جنون، جذابیت و خودشیفتگی، هم برای سناریوی فیلم تهدید محسوب میشوند و هم حکم سرگرمی برای مخاطبان را دارند. ترامپ دقیقاً از همان قماش است؛ با آن دستها که مثل عروسکهای خیمهشببازی بالا و پایین میروند و آن گیسوان زرد رنگی که بیشتر شبیه کلاهگیسهای خندهدار کمدیهای اسلپاستیک میمانند.
اما نکته دردناک ماجرا اینجاست: در سینما و جهان کمیک، این دیوانگان یا کشته میشوند یا دستکم به سزای اعمالشان میرسند؛ اما در جهان واقعی، ترامپ توانست چند سال تمام دنیا را در گروی جنونش نگه دارد.
بیایید کمی سینمایی نگاه کنیم. ترامپ شبیه کدام شخصیتهای سینماست؟
جوکر (The Dark Knight): خندان، پرهیجان، غیرقابل پیشبینی و سراپا آتشافروز؛ اما بدون فلسفه قابل تأمل جوکر
گوردون گکو (Wall Street): سودجو، معاملهگر، پولدوست و البته همیشه در سودای یک «دیالوگ جنجالی» برای تیتر فردا
پاتریک بیتمن (American Psycho): ظاهری آراسته ملبس به کتوشلواری گرانقیمت و از درون هیولایی ترسناک
درست است که هالیوود او را بارها دستمایه تمسخر قرار داده؛ اما تلخترین طنز تاریخ این است که ترامپ از همه این کاراکترها عبور کرد و به یک دلقک زردپوش واقعی بدل شد. او آنقدر به وجود خویشتن مبتلاست که وقتی در فیلم «Home Alone 2» فقط چند ثانیه روی پرده ظاهر شد، بعدتر خواست آن سکانس را از نسخههای پخش تلویزیونی حذف کنند؛ چون فکر میکرد حضورش در آن صحنه کمرنگ است!
او محصول یک فرهنگ دروغین آمریکایی است که پشت ماسک «حقوق بشر» و «آزادی پوشالی» پنهان شده است. به گفته پایگاه Fact Checker واشنگتنپست، ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش بیش از ۳۰ هزار دروغ آشکار یا گمراهکننده گفته که این از منظر ریاضی میتوانند تنها یک آمار عددی باشند؛ اما پشت این اعداد، روانشناسی یک بیمار روانی نهفته است.
روانشناسان برجسته آمریکایی از جمله دکتر جان گارتنر، استاد روانشناسی بالینی دانشگاه جان هاپکینز بارها هشدار داده بودند که ترامپ دچار ترکیبی از اختلالات روانی است.
اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder): نیاز بیمارگونه به تحسین و توجه. ترامپ نمیتواند هیچ حقیقتی را که تصویر ذهنی او از خودش را لکهدار کند، تحمل کند.
اختلال شخصیت ضداجتماعی (Antisocial Personality Disorder): دروغگویی مداوم، فریبکاری، عدم حس گناه او حتی در مقابل تصاویر تلویزیونی از کودکان مهاجر که از والدین جدا شدند، بیاحساس لبخند میزند.
هایپراکتیویتی و تکانشگری (Impulsivity): تصمیمهای ناگهانی، توییتهای نیمهشب، لغو فرمانهای اجرایی یکشبه.
پارانویا: حس دائمی تهدید از سوی دشمنان خیالی. در ذهن ترامپ، همه در حال توطئه علیه او هستند؛ رسانهها، دموکراتها، حتی گاهی اعضای کابینه خودش.
روانشناس دیگر آمریکایی، «بندی لی»، استاد روانپزشکی دانشگاه ییل، در کتاب معروفش «The Dangerous Case of Donald Trump» صراحتاً هشدار داده بود که این مرد، از نظر بالینی «فاقد صلاحیت روانی» برای ریاستجمهوری است.
تمام اینها نیز در هر مستند و فیلمی که درباره او ساخته شده مشهود است. تنها کافی است برویم سراغ آثار سینمایی و مستندهایی که در دل خود، پرونده قطور جنون و جنایت این مرد را ورق میزنند.
A Storm Foretold (۲۰۲۴)
مستند تکاندهنده Christoffer Guldbrandsen ما را مستقیماً به قلب توطئههای ترامپ میرساند. از زبان راجر استون، همان مرد بدنام که پایش همیشه در باتلاق جنجالهای جمهوریخواهان است، میبینیم که چطور ترامپ با دروغ «انتخابات دزدیده شده» میلیونها آمریکایی را به مرز جنگ داخلی کشاند. صحنههایی در این فیلم وجود دارد که از اساس مشمئزکننده است.
استون، در حالی که ته سیگارش را میجود، دارد سناریوی حمله به کاپیتول را هم طراحی میکند و همهچیز را گردن «جورج سوروس» و «کمونیستها» میاندازد. و ترامپ؟ پشت پرده نشسته و هرجا لازم است، با چند توییت نفت روی آتش میریزد. گاردین این مستند را «تصویری وحشتناک از لرزش دموکراسی آمریکا» نامیده است.
Totally Under Control (۲۰۲۰)
آلکس گیبنی در این مستند، جنایت بزرگ ترامپ را افشا میکند: سوءمدیریت مرگبار بحران کرونا. اسناد رسمی نشان میدهد ترامپ عمداً اطلاعات خطر ویروس را سانسور کرد تا بورس والاستریت سقوط نکند! این یعنی جان مردم آمریکا را با پول قمار کرد. جالب است که در همین مستند، بارها لحظاتی را میبینیم که ترامپ در جلسات رسمی، مشغول شوخیهای سخیف یا جنگ لفظی با خبرنگاران است؛ درست در همان روزهایی که هزاران نفر در بیمارستانها جانشان را از دست میدادند.
Separated (۲۰۲۴)
اثری کمنظیر از Errol Morris، درباره جنایت ترامپ علیه کودکان مهاجر. تصاویر کودکانی که در قفس نگهداری میشوند، برای همیشه در حافظه تاریخ باقی میمانند.
Stormy (۲۰۲۴)
چه فضاحتی بالاتر از این؟ رسوایی جنسی ترامپ با استورمی دنیلز، مستندی شده که در آن دنیلز اعتراف میکند ترامپ او را در شرایطی قرار داد که نتوانست مقاومت کند.
این آدم حتی در مسائل خصوصی هم بیاخلاق، تهدیدگر و شیاد است. در مستند Stormy، تمام رفتارهای ترامپ بازتاب همان اختلالات روانی است که روانشناسان پیشتر از آن پردهبرداری کردند: خودشیفتگی، فریب و لذت از قدرت جنسی.
The Brink (۲۰۱۹)
دستاورد ترامپ این بود که چهرههایی مثل استیو بنن را جهانی کرد. بنن، معمار جنبشهای راستافراطی در این مستند نشان میدهد چگونه با حمایت ترامپ، در حال طراحی یک شبکه جهانی برای افراطگرایی سفیدپوستان است. ترامپ بهقول فیلم، «بهجای سیاستمدار، یک بنزین بر آتش نفرت است.»
Immigration Nation (۲۰۲۰)
نتفلیکس در این مستند، از جنایتهای مرزبانی آمریکا در دوره ترامپ پرده برمیدارد. ترسناک است که مأموران ICE مثل یک لشکر اشغالگر، در دل شب به خانهها هجوم میآورند و بچههای معصوم را در حالی که خوابیده بودند، از آغوش گرم مادر میربایند. اما اوج فاجعه اینجاست که ترامپ با افتخار از این رفتار وحشیانه دفاع میکند! (همان اختلال ضداجتماعی که پیشتر به آن اشاره شد.)
اما زمانی که نام ایران مطرح است، ترامپ ناگهان تبدیل میشود به دایه عزیزتر از مادر برای فرزند نامشروعش: اسرائیل! در اثنای جنگ تحمیلی اخیر از سوی رژیم صهیونیست، ترامپ از شدت ترس، عاقلانهترین کارش را آتشبس دانست، اما در عین حال، توهم پیروزی را جار زد.
کسی که به صهیونیستها برای انتقال سفارت آمریکا به قدس چراغ سبز نشان داد، کسی که از طرحهای کثیف «معامله قرن» دفاع کرد، کسی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست تروریسم گذاشت، امروز با وقاحت میگوید «ما جنگ را بردیم»! در حالیکه حتی یک برگ سند ندارد که نشان دهد پیروز میدان بوده است.
ترامپ به حدی محافظهکارانه عمل کرد که حتی در اوج شعارهای آتشینش، جرأت حمله نظامی جدی به ایران را نداشت. وعده داد ایران را «به زانو درخواهد آورد.» تحریمها را آنقدر افزایش داد که گویی نفس جهان را بند آورده بود؛ اما هرچه بر شدت تحریمها افزود، مقاومت ایران بیشتر شد. آن وقت ناگهان، مثل دایهای عزیزتر از مادر، برای نجات اسرائیل دست به دامن آتشبس شد.
در همین جنگ ۱۲ روزه، ترامپ و تیمش ابتدا با غرور اسرائیل را پیروز پیکار معرفی کردند؛ اما وقتی مقاومت ایران، تلآویو را با موشکهای نقطهزن هدف قرار داد، ترامپ فهمید دیگر وقت شومنبازی نیست.
آتشبس را یک دستاورد خواند، اما جرأت نداشت اعتراف کند که اسرائیل، همان بچه نازپروردهاش، شکست خورده و هیچ اتفاق تاریخی رخ نداده. این تناقضها، نشان از همان اختلال روانپریشانه ذهن بیمارش است؛ مردی که نمیتواند هیچکدام از تصمیمهایش را تا انتهای کار عملی کند.
ما حتی اگر فرض محال را بر این بگیریم که ایالات متحده در طول تاریخش هیچ جنایتی مرتکب نشده، باز همین ترامپ بهتنهایی کافی است که نفرت ملل مستقل جهان را علیه سیاستهای آمریکا بسیج کند. او سمبلی است برای:
دروغگویی مزمن سیاسی
جنون عظمتطلبی غرب
توهین به زنان، مهاجران، مسلمانان
حمایت از جنگ و غارت منابع
همدستی با رژیم کودککش صهیونیستی
بیفرهنگی رسانهای و ابتذال فرهنگی
شاید بعضی خیال کنند این همه نفرتپراکنی علیه او، یک موضع سیاسی است؛ اما واقعیت این است که ترامپ یک پروژه فرهنگی است؛ پروژهای شکستخورده و تبلور تمام سیاستهای کثیف، نکبتبار، نژادپرستانه و غارتگرانه آمریکا.
او تابلویی تمامنما است از «ابتذال قدرت» به تعبیر هانا آرنت؛ کسی که برایش مرز حقیقت و دروغ، مرز انسانیت و رذالت، مرز زندگی و مرگ، فقط یک شو است.
او فکر میکرد تاریخ را مثل تابلوی بورس نیویورک میشود بالا و پایین برد، غافل از آنکه تاریخ حافظهای سرسخت دارد.